خطبه اول :
سلام علیکم جمیعاً و رحمه الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین الصلوه و السلام علی سیّد النبیِین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمّد (ص) و علی عترته و علی اهل بیته. قالَ الحَکیمُ فی کِتابهِ ، بسم الله الرحمن الرحیم «و الذین ءامنوا بالله و رُسلِه اولئک هم الصّدّیقون و الشهداء عند ربّهم لهم اجرهم و نورهم والذین کفروا و کذّبوا بایاتنا اولئک اصحاب الجحیم»
ان شاءالله بنده و شما جزء دستهی اول، ایمان به خدا آوردیم و خدا را شاکر باشیم. ایمان به رسول جای شکر دارد به درگاه خدا! ایمان به اوصیاء و جانشینان پیامبر عظیم الشأن و به خدا پناه بردن و از خدا مدد خواستن که به اقتضای ایمان پایبندی در عمل داشته باشیم. ایمان ظاهری دارد و باطنی! ظاهر ایمان همین اداء شهادتین است. کسی که شهادت به وحدانیت خدای رحمان و شهادت به همه انبیاء بویژه خاتم پیمبران حضرت محمد (ص) دهد. البته از ایمان تعبیر به اسلام میشود. ظاهراً ممکن است کسی مدعی باشد که مؤمن است اما به صرف اداء شهادتین در برابر اسلام تسلیم شده و مسلمان است. اگر رتبهی ایمانی را بخواهد باید التزام عملی و پایبندی داشته باشد. جمعی از اعراب بنی اسد وارد مدینه شده بودند و محضر رسول خدا رسیدند و گفتند: یا رسول الله عده ای با تمام توان با شما جنگیدند ولی ما نجنگیدیم و خودمان آمدیم و مسلمان شدیم. البته سالی بود که قحطی وجود داشت و باران کم باریده بود ومشکل داشتند و میخواستند از پیغمبر کمک بگیرند ولی اظهار اسلام کرده بودند. خیال میکردند میتوانند رسول خدا را فریب دهند. آیه نازل شد و جبرئیل آمد: «قالت الاعراب ءامنا» اعراب آمدند و میگویند ما ایمان آوردیم! «قل لم تؤمنوا» بگو: شما ایمان نیاوردید. ببینید اینکه رک و صریح به ذوق طرف بزند، اگر آنها انگیزه فریب نداشته بودند خدا اینطور تأکید نمیکرد، چون آنها انگیزه فریب داشتند؛ قرص و محکم آیه آمد که به دهان آنها بزن! «قل لم تؤمنوا ولکن قولوا اَسلَمنا» بگویید که ما مسلمان شدیم یا در برابر اسلام تسلیم شدیم. «و لما یدخل الایمان فی قلوبکم» ایمان در دلتان ننشست. اگر ایمان در دل بنشیند چه میشود؟ خیلی کوتاه و فشرده قضیهای را عرض کنم: یکی از فرزندان صحابه در سفری بود (مرحوم دَمیری در حیوه الحیوان نقل میکند) چند نفر هم همراهش بودند و بین راه به جایی رسیدند که درختی بود و سایه آن و نهر آبی و مقابلش هم چمنزار. آنجا پیاده شدند که استراحت کنند و غذا بخورند. سفره پهن کردند و نان پیش آوردند. بنده خدایی دامدار بود و بهمراه گله داشت قدم میزد. «عبدالله ابن عمر» دستور داد که او را صدا بزنید تا بیاید.آن دامدار هم عذرخواهی و تشکر کرد و گفتند که تعارف نکن و ما جدی عرض میکنیم و بیا با ما نان بخور. آن دامدار گفت: ممنون، من معذورم. چرا؟ روزهام. عبدالله ابن عمر دید که ماه رمضان نیست و هوا هم گرم است و روز هم طولانی است. گفت بندهی خدا این چه وقت روزه گرفتن است؟ هوا گرم است و روز طولانی. بیا و روزهات را باز کن. گفت: من که کار سختی ندارم، آرام آرام همراه گله قدم میزنم، چه اشکالی دارد به یک عبادتی هم مشغول باشم. عبدالله ابن عمر طوری که خودش بعداً انگیزهاش را میگفت، میخواست کمی سربه سر این فرد بگذارد. گفت : یک گوسفند را به ما بفروش، نقداً پرداخت میکنیم، و همینجا میکشیم و پوست میکنیم و شما هم روزهات را باز کن. میخواست آن فرد را به طمع بیاندازد! هم قیمت گوسفند را بگیر و هم کباب بخور. آن فرد برگشت و گفت من روزهام را باز نمیکنم و گوسفند هم نمیتوانم به شما بفروشم. گفتند: چرا؟ گفت: بخاطر اینکه من امانتدارم و اجازه فروش ندارم! مال دیگری است! عبدالله ابن عمر کوتاه نیامد و یک پیشنهاد خطرناک و متضمن دو گناه کبیره پیش پای این فرد گذاشت. گفت: بندهی خدا. گوسفند را میدهی، و قیمت را برمیداری و روزهات را باز میکنی و بعد صاحب گوسفند اگر خبردار نشد که نشد و اگر خبردار شد بگو گرگ برده! تا این پیشنهاد را مطرح کرد. این فرد که روبروی آنها ایستاده بود دستش را تکان داد و صورتش را برگردانید و حرکت کرد و گفت شما خدا را نشناختید؟ شما به خدا ایمان نیاوردید. شما سزاوار حرف زدن نیستید! با بی اعتنایی راهش را کشید و رفت. به این میگویند ایمان. حالا این بنده خدا نه دانشگاه رفته بود و نه حوزه! یک فرد دامدار اما ایمان در دلش نشسته. این ایمان نجاتبخش است. «والذین ءامنوا بالله»کسانی که به خدا ایمان آوردند «و رسُلِه» و به پیامبران خدا «اولئک هم الصدّیقون» اینها سرتاپا صداقت و راستی هستند، یعنی اگر میخواهی ایمانت، ایمان باشد باید سرتاپا صداقت باشی.حالا آیا مؤمنین هم تراز با صدّیقون هستند یا خیر؛ ایمان کامل عین صدّیقون است؟ «و الشهداء عند ربهم» دو احتمال دارد: یکی اینکه در عرصه محشر نزد خدا بر عملکرد دیگران گواه باشند یا اینکه نه. همین کسانی که در راه خدا کشته شدند به این مقام میرسند؟
به اختصار دو روایت را عرض کنم. مردی به نام «مِنهالِ قصّاب» خدمت امام صادق (سلام الله علیه) رسید، شغلش قصّابی بود. عرض کرد یابن رسول الله «ادعوا الله»از خدا بخواه که خداوند شهادت را روزی من بگرداند.آقا امام صادق (ع) فرمود: «ان المؤمن شهید» مؤمن شهید است «و قرأ هذه الآیه» «والذین ءامنوا بالله و رُسلِه» هر که بخواهد مدعی دینداری باشد اما پایبند به امامت و ولایت نباشد دینداری او ناقص است. برخی ممکن است در مبنا ادعای دیگری داشته باشند و بگویند: بله امامت و ولایت درست. ولی منحصر است به امامان معصوم.برای اینکه خودشان را آزاد رها کنند. خب آنها با خود مرحوم امام راحل حرف دارند، برای اینکه مبنا و اندیشه و باور قطعی امام این بود که ولایت فقیه چیزیست که خدای رحمان درست کرد، این کلام اوست. این جمله را من نساختم، این جملهی امام است، امام میفرمود : «ولایت فقیه چیزیست که خدای رحمان درست کرد، ولایت فقیه همان ولایت رسولالله است، پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت شما آسیب نبیند.» جامعهی ما که بحمدلله گوش به فرمان امامت و ولایت است، مدیران و مسئولان ما باید مواظب باشند و باید از این اصل الهی فاصله نگیرند! آقا امام صادق این آیه را برای آن فرد خواند « و الذین ءامنوا بالله و رُسلِه اولئک هم الصّدّیقون و الشهداء » ایمانت را محکم نگهدار، در ردیف صدّیقون و شهداء خواهی بود. از امام باقر (سلام الله علیه) بیانی نقل شد که مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان نقل کرده است. در حال حاضر تفسیری محکمتر و معتبرتر و دقیقتر از مجمعالبیان با اطمینان نمیتوانیم معرفی کنیم. در این تفسیر است که امام باقر (ع) فرمود: «العارف منکم هذا الامر» هر کدام از شما عارف به امر باشد. امر مطلق در لسان معصومین امر امامت و ولایت است. « العارف منکم هذالامر المنتظر لَه »«المحتسب فیه الخیر» همه خیر و خوبی را در سایه امر امامت بداند «کَمن جاهد والله مع قائم آل محمد (ص)» فرمود: عارف از شما درباره امر امامت و انتظار کشنده و اعتقاد داشتن به اینکه خیر، خیر دنیا و آخرت در سایه امامت و ولایت محقق خواهد بود مثل کسی است که جهاد کرده باشد با ولی خدا!«ثم قال: بل والله کمن جاهد مع رسول الله» بخدا سوگند مثل کسی است که همراه و در کنار رسول خدا جنگید، حتی در خیمه پیغمبر! «و فیکم ءایه من کتاب الله» امام باقر فرمود: آیهای از کتاب خدا داری. راوی میگوید «و ایُّ آیهٍ جعلتُ فداک»یابن رسول الله فدایت شوم،کدام آیه؟ آقا امام باقر این آیه را قرائت کرد :« و الذین ءامنوا بالله و رُسلِه اولئک هم الصّدّیقون و الشهداء عند ربِّهم و نورهم» هم پاداش عمل و هم نورانیت ایمان. «ثم قال: صِرتم والله الصّادقین شهداءُ عند ربکم» عارف به امر امامت و پایبندی به موازین دین خدا نجات بخش است، انگیزه ایجاد میکند و برای انجام واجبات و ترک محرمات و برای پایبندی به موازین دین، میشود زیور تقوا برای بندگان مؤمن. چه زن و چه مرد . انسان در سایه اطاعت فرمان خدا نجات پیدا میکند.
خدایا در مسیر عبودیت و بندگی و پایبندی به موازین تقوا یاریمان بفرما.
بسمالله الرحمن الرحیم
«اذا جاء نصرالله والفتح/ و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجاً/ فَسَبِّح بِحَمد ربّک واستغفره انّه کان توّاباً»
پایان خطبه اول//
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
بار دیگر هم به خودم و شما برادران و خواهران ، تأکید و سفارش دارم ؛ توجه به خدا ؛ آنی و لحظه ای از یاد خدا غافل ماندن منشأ سقوط انسان ، آلودگی انسان و گرفتاری انسان می شود .ولی یاد خدا ، نگهدارنده میشود انسان را از آلودگی ها ؛ یاد خدا انگیزه ایجاد میکند برای انجام واجبات ؛ برای پرهیز ، ترک گناه و معصیت ؛ امیدوارم در این مسیر ، خدای رحمان همه ی ما را یاری بفرماید.
خب داخل این هفته ی گذشته ، هفتم تیر ، سی و شش سال از آن حادثه ی سنگین و تلخ گذشت . برای خاطر اینکه هفتم تیر ، حادثه اش هزار و سیصد و شصت بود . الآن نود و شش ؛ سی و شش سال ؛ واقعاً سزاوار است هر ساله یک بازخوانی درستی داشته باشد . هفته ی قبل هم اشاره ی کوتاهی داشتم . البته این هفتاد و دو تَن ، در تعبیر امام راحل از ابرار . بیست و هفت نفر در آن مقطع ، از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بودند . هفت نفر یا نُه نفر از وزرای هیئت دولت بودند. و همچنین از قضات شریف دستگاه قضایی هم بودند . و البته شهید بهشتی شهید شاخص آن جمع معرفی شد . و در پیام امام به عنوان مظلوم . چرا؟ . این مظلومیت نه به اعتبار همان شهادت ، خودم امام هم فرمود . همه شهید شدند . به اعتبار شهادت همه مظلوم واقع شدند . اما مظلومیت بهشتی به واسطه ی ترور شخصیتی که از میکردند.شهید بهشتی از جمله ویژگی هایش صراحت لهجه بود . ناسازگاری با جریان انحرافی بود . کوتاه نیامدن در برابر باطل بود . خود بنده صحنه ای برای من اتفاق افتاد داخل تهران کنار خیابان ایستاده بودم منتظر وسیله ی نقلیه ی عمومی بودم ؛ یک بنده خدایی جلوی پای بنده ایستاد و تعارف کرد و سوار شدم . چهره مذهبی ، حرف زدنش مذهبی . شروع کرد از انقلاب و امام و روحانیت تعریف کردن . همزمان در خلال حرفش گفت اگر دسترسی به امام دارید ، به امام بگویید این عامل انگلیس را از کنارش دور کند . گفتم عامل انگلیس منظورتان کیست؟ این فرد ، شهید بهشتی را نام برد . من تعجب کردم! این آدم ظاهر الصّلاه ، محاسن دارد ، پیداست مثلاً اهل نماز است . از انقلاب و امام تعریف میکند . چرا به این سید بزرگوار اینچنین نگاهی دارد ! گفتم بنده ی خدا چرا چنین تهمت زدن بزرگی را گردن میگیری؟ دیدم شروع کردن به گفتن : که چرا با رئیس جمهور مخالفت میکند ، چرا در برابر مواضع رئیس جمهور همیشه سنگ اندازی میکند . بعد گفتم مؤمن باید فکر کنی و بیاندیشی ببینی او درست میگوید یا رئیس جمهور درست میگوید ؟ ؛ بعضی ها تصورشان این است و البته بعضی از مسئولین هم اخیراً گفتند که لیگ ها و تیم های ورزشی در داخل با همدیگر رقابت دارند ، خب هر تیمی برای خودش علاقمند و طرفدار دارد ، ولی در نهایت ، تیمی که برای مسابقه ی خارج از کشور انتخاب شده میشود تیم ملی ، همه باید طرفدار او باشند . خب این همه باید طرفدار او باشند معنایش چیست ؟ یعنی همه هرچه را که این تیم انجام میدهد تمجید کنند! خودشان هم تصریح کردند ، گفتند قبل از انتخابات رقابت بوده ، حالا که انتخابات تمام شده همه باید طرفدار دولت باشند . دولت را در خدمت نظام و ملت ببینیم.بله راست است واقعاً همه باید کمک کنیم و دعا کنیم و بلکه عملاً دعا کنیم ، نه تنها قولاً . اما اگر یک ناروایی را آدم میبیند و ناروایی را بخواهد تذکر بدهد ، جلوتر میگفتند که نباید دهانی را بست و نباید قلمی را شکست ، قلم و دهان باید آزاد باشد . اما اگر یک مورد بگویی چرا اینگونه است و چرا آنگونه است ، بانگ برآید که : آقا دارند تضعیف میکنند دولت را . این که شهید بهشتی ، امام درباره اش تعبیر به مظلومیت کرد به اعتبار همان اهانت ها و همان ترور شخصیت و همان هتک حرمتی که در حال حیات برای او داشتند . او را عامل اختلاف معرفی میکردند . میگفتند : صحبت ها و حرف ها و موضع گیری های او عامل اختلاف در جامعه است . حالا همین پریروز در نماز عید ، خب یک بنده خدایی آنجا شعر خواند. من واقعاً در بعضی از سایت ها آمده هی شروع کردند حرف زدن علیه او ، بد و بیراه گفتن که آدم هتّاکی است و توهین کرد و جسارت کرد . گرفتم آن شعر را که ببینم واقعاً کجایش توهین است . همه جایش یا رهنمود آیات قرآنی دارد یا کلمات روشن امامان معصوم دارد :
به عمل کار برآید ، به سخندانی نیست پینه ی دست کم از پینه ی پیشانی نیست
کارگر گرچه عرق ، آب وضویش باشد عرق شرم مبادا که به رویش باشد
خب میگوید عرق کارگر ارزشمند است ، آبرو دارد . اما نباید کارگر پیش زن و بچه شرمنده باشد و عرق شرم و حیا داشته باشد . خب یعنی کارگر کار کرده حقوقش به موقع داده بشود . اینگونه نباشد که حقوق کارگر تضییع بشود یا تعویق داشته باشد .
آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد پدری کز زن و فزرند خجالت بکشد
خب نباید چنین باشد .
ای نشسته صف اول ، نکنی خود را گم
خب این یعنی به شما گفتند آقا شما امام جمعه باش ، صف اول نشستی ، خودت را گم نکن ، به شما گفتند فرماندار باش ، خب مواظب باشد ، خودت را گم نکن . به شما گفتند نماینده باش ، استاندار باش ، وزیر باش ، رئیس جمهور باش ، همه را شامل میشود .
ای نشسته صف اول ، نکنی خود را گم پی اقدام تو هستند هنوز این مردم
در یک جایگاهی نشستی ، مردم انتظار دارند کار و خدمت کنی .
چند روزی تو مقامی به امانت داری منصبت را نکند طعمه ی خود پنداری
خب این را امیر المومنین به استانداران خودش فرمود: که طعمه نیست برای شما که خیال کنید لقمه ای گیرتان آمده . امانتی است که باید انجام وظیفه کنید.
راه میجویی اگر ، شیوه ی مولاست دلیل قصّه ی آهن تفتیده و دستان عقیل
قصّه ی آهن تفتیده و دستان عقیل چیست؟ . عقیل آمد پیش امیرالمومنین گفت که : برادر میدانی که عائله ی من سنگین است و مستمری من کم است . یک قدری بیشترش کن . حضرت آهن گداخته را کف دست عقیل گذاشت. این شعر میخواهد بگوید : دور و بری ها را امتیاز نده . به فکر نیازمندان و فقرا و جامعه باش.
راه میجویی اگر ، شیوه ی مولاست دلیل قصّه ی آهن تفتیده و دستان عقیل
بیست سی چیست که تعلیم جهان از دل ماست
سند بیست سی آموزشی چیست دیگر که تعلیم تعلّم صحیح از دل ماست یعنی از درون ما مسلمان ها و شیعیان است .
هان ! که جمهوری اسلامی ایران اینجاست .
اگر از غرب رسد نسخه ، خودش بیماری ست
اگر از کشورهای غربی نسخه ای برای جامعه ی کشور های اسلامی برسد ، خود آن نسخه بیماری است .
قرص خواب است ، ولی چاره ی ما بیداری است
چاره ی کار ما خواب کردن ما نیست . چاره ی کار ما بیدار شدن ماست . اگر بیدار باشیم راه چاره را پیدا میکنیم .
باز تحریم جدیدی به سنا رفت که رفت جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت
ذوق بیهوده ز برجام خطا بود ، خطا تکیه بر عهد عموسام خطا بود ، خطا
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست
او عهدشکنی میکند ، الآن برجام خاصیتش این شد که ما متعهد و ملتزم ، نباید دست از پا خطا کنیم ؛ اما آمریکایی های بی حیا یکی بعد از دیگری حالا پشت سر هم تحریم ها را می آورند.
هرچه میشد ببرَد از کف ما بُرد که بُرد
الآن هم یکی از املاک و مستغلات مربوط به جمهوری اسلامی را در آمریکا همین هفته ی گذشته به مزایده و مصادره گذاشتند.
هرچه میشد ببرَد از کف ما بُرد که بُرد بُرد بُرد این بوَد آری ، همه را بُرد که بُرد
کارزار است ، قدم قاطع و محکم بردار
خب جنگ یک وقتی نظامی است و یک وقتی اقتصادی است و یک وقتی سیاسی است . آمریکا دشمن ماست ؛ خدا رحمت کند امام را . چند سال است فوت شده ؟ ای مؤمنین و دوستان ، امام راحل میفرمود : آمریکا برای سیطره ی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه از هیچ جنایتی خودداری نمیکند . مصیبت های دنیا زیر سر آمریکاست . بعد در ادامه میفرمود : جهالت است تصور کنیم آمریکا به صلاح ما یک قدم بر میدارد . چاره چه بود ؟ همانی که چهار سال قبل رهبری تأکید میکرد بر اقتصاد مقاومتی . یعنی جوری برنامه بریزیم که بتوانیم روی پای خود بایستیم . که بتوانیم خود را نگاه بداریم . نه تنها دل خودش کنیم به مذاکره و داشتن ارتباط با بیرون ، آن هم مثلاً آمریکا . حالا نمیگوییم مثلاً ما قطع رابطه بکنیم با دنیا. نه ، آمریکایی که اینهمه خباثت ، اینهمه جنایت و شرارت در پرونده ی خود دارد . که اگر آمریکا نباشد اسرائیل در منطقه دوام نمی آورد . همین پدید آمدن داعش . حالا الحمدلله خبر رسید که موصل هم در شُرُف آزادی کامل قرار گرفته است . و قطعاً می رود که داعش ریشه کن بشود از منطقه . البته باز هم ممکن است زمان ببرد. برای خاطر اینکه خود آمریکایی ها هروقتی که داعش در محاصره و تنگنا قرار میگرفت ، برای ارتش عراق و سوریه یک مانعی ایجاد میکردند . که یک فرصت و مهلتی به داعشی ها بدهند . خود را جابجا بکنند . یا خود را بازسازی کنند و مجدداً وارد مبارزه بشوند. امیدواریم که خدای رحمان یاری کند ، دولتمردان ما را ، بتوانند طراحی و برنامه ریزی و مدیریت در جهت استقلال ملت و کشور و خودکفایی ملت و کشور به خواست خدای رحمان پیش بروند . در این صورت است که همه دعاگو و خوشحال خواهند بود .
مناسبت های این هفته هم ، فردا سالروز آزادسازی مهران است و همچنین روز صنعت و معدن . باید واقعاً برای کسانی که در معدن کار میکنند ، دنبال مجوز میروند ، باید تسهیلات لازم قانونی را مدیران و مسئولان مربوطه در اختیار بگذارند . فرصت اشتغال ایجاد بشود . در صنایع و در معدن.
یکشنبه سالروز شهادت آیت الله صدوقی یزدی ، چهارمین شهید محراب در سال شصت و یک .
دوشنبه سالروز تخریب بقاع متبرکه در قبرستان بقیع . یعنی قبور امامان معصوم ما ، بقعه و بارگاه داشت . از هشتصد سال قبل ، ولی کِی ، چه کسانی تخریب کردند ؟ همین وهابی های خبیث ، همین هایی که الآن اسمشان را داعش گذاشتند . در سال هزار وسیصد و چهل و چهار قمری . هنوز صد سال هم نشده . یعنی همین آل خبیث که سر کار است ، همین ها بودند ؛اگر از خود سنی ها نترسیده بودند ، شایدقبر پیغمبر را هم هتک حرمت کرده بودند . ولی قبور چهار امام معصوم در بقیع را اینها تخریب کردند . سیاست اسلام زدایی با ایجاد دسته بندی در درون اسلام و به جان هم انداختن . شیطان بزرگ ، استکبار جهانی ، شیعه و سنی را به جان هم می اندازد تا هم بر شیعه و هم بر سنی مسلط بشود . زیر سلطه داشته باشد .
سالروز درگذشت خدمتگزار بزرگ مکتب اهل بیت ، مرحوم علامه امینی رحمت الله علیه . و همچنین دوشنبه روز حمل هی ددمنشانه ی ناوگان آمریکایی جنایتکار ، به هواپیمای مسافربری ایرباس در سال شصت و هفت . دویست و نود و هشت نفر مسافر هواپیمایی مسافربری را هدف قرار دادند.با بی حیایی تمام به آن به اصطلاح سرناو جنگی آمریکا جایزه هم دادند آمریکایی ها که آدم کشی کردند و از ملت ایران انتقم گرفتند که چرا آمریکایی ها را از ایران بیرون کردند . آن ها هنوز هم که هنوز است فراموش نمیکنند چه منافعی داشتند و چه سودی میبردند از حضورشان در ایران و هنوز هم دلواپسند ، نه تنها برای ایران ، بلکه برای کشور های دیگر منطقه هم نگرانند که منافعشان در معرض خطر قرار گرفته است .
چهارشنبه روز قلم ، روز شهرداری و دهیاری است . از همه ی خدمتگزاران ، مخصوصاً عزیزان پاکبان عزیزی که برای تمیزنگه داشتن خیابان ها و کوچه ها واقعاً زحمت طاقت فرسایی دارند ، و دستمزد کمتری هم دارند ، تشکر و تقدیر از همه ی زحمتکشان داریم . و البته اخیراً شهرداری کارهای نسبتاً چشمگیری را در داخل شهر انجام داده است. چه کارهای تزئیناتی و چه کارهای زیر بنایی انجام داد که تشکر و تقدیر داریم .
از برادر عزیزمان جناب مهندس سعیدی ، مدیریت محترم امور آب و فاضلاب که صحبت داشتند هم تشکر میکنیم . برادران و خواهران ، صرفه جویی ، سفارش مدیر آب و فاضلاب نیست .سفارش امام جمعه نیست. صرفه جویی در مصرف آب و در مصرف همه چیزی که مورد نیاز انسان است ، سفارش خدای رحمان است . {{کُلوا وَاشرَبوا وَ لاتُسرِفوا}} بخوریم ، بیاشامیم ، اسراف نداشته باشیم تا نعمت خدا به همگان برسد .اسراف بد است و صرفه جویی فرمان الهی و فرمان اولیاء خداست و باید رعایت بکنیم ان شاءلله.
مجدداً خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی تأکید و سفارش دارم.
(((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدایی است که این هفته و هفته ی پیش سالگرد شهادت آنها بوده است))))))))))))))) نثار ارواح این عزیزان صلوات.
{{ بسمالله الرحمن الرحیم ؛ والعصر؛ ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین ءامنوا و عملوالصالحات ؛ و تواصو بالحق و تواصو بالصبر ؛ صدق الله العلی العظیم }}
پایان خطبه دوم//