خطبه اول:
سلام علیکم جمیعاً و رحمه الله و برکاته ؛اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ؛ بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ؛ الحمدلله ربّ العالمین الصلوه و السلام علی سیدالنبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمّد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین ؛ قال الحکیم فی کتابه الکریم ؛ بسم الله الرحمن الرحیم « لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ »«یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»
پروردگارا از خطورات قلبی ما واقف و با خبری، میدانی که میخواهیم تو را بندگی پیشه کنیم اما در اثر تسلط نفسانیات و وسوسههای شیطانی گاهی گرفتار میشویم، خدایا به درگاهت خاضعانه و خالصانه روی آوردیم و از عنایات و الطاف و امداد غیبیات مدد میطلبیم، خدایا در مسیر بندگی یاریمان بفرما! پروردگارا گذشتگان ما را غریق رحمت بفرما! ما را ببخش و بیامرز! حوائج اهل ایمان برآورده بگردان! به برکت صلوات بر محمد و آل محد!
(صلوات!)
امروز به پنجمین و ششمین آیه از سوره مبارکه «حدید» رسیدیم. در آیات قبل سخن از حاکمیت خدا، تدبیر الهی در نظام هستی و در این آیات سخن از مالکیت و اختیارداری و در نهایت برگشت امور به سوی اوست. «لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» مالکیت آسمان وزمین از آن خداست. به قدرت اوست که ابر و باد و ماه و خورشید و افلاک در حرکت هستند تا نانی به کف آری و به غفلت نخوری همه در حیطه اراده خدای رحمان است. « لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»! این «وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُور» یعنی سرانجام کار هم به او بر میگردد. من پیش خودم، خودم را توجیه کنم و شما هم همینطور، همواره سعی کنیم کار خودمان را زیبا جلوه بدهیم؛ خیر! در نهایت داوری نه با من است و نه با شما، داوری با اوست! او حکیم است،او عادل است، او قادر است و قدرت او را بنگر «یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»! «ایلاج» به معنای این است که «وارد میسازد شب را در روز». در زمستان شب طولانی بود اما الان رفته رفته شب کوتاه میشود و در مقابل روز بلند و طولانی میشود. در نتیجه هم تشکیل فصول اربعه «بهار و تابستان و پاییز و زمستان» در اثر کم شدن زمان شب یا اضافه شدن زمان روز میباشد. این یک معنای «یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ» است و معنای دیگر اینکه روز روشن است و شب تاریک است اما این تاریکی را به یکباره و دفعتاً نمیآرود و آرام آرام شب میآید. «وَلوج» ورود آرام آرام است که رفته رفته روشنایی روز کم میشود و آثار شب پیدا میشود و آرام آرام تاریکی فرابرسد و متقابلاً از تاریکی شب به روشنایی روز هم در آخر شب یک مرتبه روز نمیشود و آفتاب در وسط آسمان پیدا شود، خیر! آرام آرام تارکی کم میشود و روشنای نمایان میشود و احاطه میکند بر زمین. همهی اینها حکمت دارد. «یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» در آیات قبل میفرمود از اعمال شما با خبریم اما در اینجا منظورش همان خطورات قلبی است.گاهی انسان کاری را انجام میدهد اما گاهی کاری نکرده ولی دلش میخواست، تصمیم داشت اما نشد، گاهی به همان نیت اگر خیر باشد خدای رحمان پاداش میدهد. میگوید بنا داشت و دلش میخواست اما موفق نشد. اگر خدای نکرده متقابلاً نیت بد و شرّ و فساد باشد به همان نیت ممکن است انسان دچار شود منتهی باز در لسان روایات هست که از مظاهر لطف خداست که تنها به آن نیت خطا و گناه کیفر نکند و مهلت بدهد ولی متقابلاً به نیت خیر جزا و پاداش خیر مرحمت میفرماید. در این آیات که از اول سوره حدید تا اینجا شش آیه شده است حد اقل بیست صفت از اوصاف جمال و جلال حضرت حق، اوصاف ثبوتیه و همچنین اوصاف فعل الهی بیان شده. این آیات را آیات متعمّقین نامیدند یعنی آیات ژرف اندیشان! آنهایی که واقعا میخواهند در حکمت کار خدا دقت کنند در این آیات میاندیشند. این آیات از علم و قدرت و حکمت و ازلیت و ابدیت تا خلقت و تدبیر و مالکیت خدای رحمان را مطرح دارد. ایمان به این صفات خدای رحمان و باورمندی به اینکه یک چنین حکیمی ما را آفرید و چنین خالقی بر اعمال ما مینگرد و سرانجام ما را محاسبه مینماید، ایمان به این صفات و روشن ساختن شعلههای ان در وجود خود انسان را در مسیر تکاملی یاری میدهد و کمک میکند. مردی به نام بُراء ابن عازب به امیرالمومنین عرض کرده بود: «یابن الحسن از آن چیزهای مخصوصی که خدا توسط جبرئیل در اختیار پیغمبر گذاشت و پیغمبر مخصوصاً شما را واقف و با خبر ساخت، چیزی به ما بگو». امیرالمومنین در پاسخ به این مرد فرمود: «اگر زمانی خواستی دعا کنی و از خدا چیزی بخواهی و خدارا با اسم اعظمش صدا کنی از اول سوره حدید تا شش آیه را بخوان که همه درباره اوصاف و احوال خدای رحمان است، بعد از آن چهار آیه آخر سوره حشر را هم بخوان که جمعاً میشود ده آیه، آنگاه دستت را بالا بگیر و بگو ای کسی که تو اینگونه هستی! یعنی این آیات شناسنامه خداست، در سوره حشر هم که میفرماید «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ » ای کسی خودت را اینگونه معرفی کردی، تو را به این اسماء سوگند میدهم، برای استجابت دعا اول صلوات بر پیغمبر و آل پیغمبر را بخواهی و آنگاه حاجت خود را مطرح کن و به کسی که خدایی غیر از او نیست به حاجتت میرسی ان شاءالله تبارک و تعالی!
بنابراین سوره مبارکه حدید و حشر بسیار معانی و مفاهیم بلندی در اوصاف الهی دارد و سزاوار است که مومنین در هر زمانی از تلاوت قرآن بویژه این سورهها و این آیات غفلت نکنند.
خدایا به برکت این آیات قلب و دل و وجود ما را نورانی بگردان!
پروردگارا همه ما را در مسیر عبودیت و بندگی و پیمودن راه تقوا یاری بفرما!
«بسم الله الرحمن الرحیم ، قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ،اللَّهُ الصَّمَدُ،لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ، صدق الله العلی العظیم»
پایان خطبه اول//
_______________
_______________
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
قال الحکیم فی کتابه الکریم : {{ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ* کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ}}
بار دیگر ، خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی ، تأکید و سفارش دارم .
هفته ی گذشته توفیقی پیدا کردیم برای زیارت اعتاب مقدسه ی عراق ؛ شش امام معصوم و مظلوم را زیارت و در عین بیماری این توفیق به دست آمد که حداقل یک زیارت جامعه به نیابت از طرف همه ی نمازگزاران جمعه ، برادران و خواهران ، هم در حرم امیرالمومنین سلام الله علیه ، هم در حرم سالار شهیدان اباعبدالله الحسین .
تشکر میکنم از سرور عزیزمان ، شیخ و پیش کسوت و بزرگمان ، حاج آقای دارایی که هفته ی گذشته نمازجمعه را اقامه فرمودند . و طبعاً اقامه ی نمازجمعه ی ایشان سبب میشود که ما هم مراعات و ملاحظه ی وقت و زمان را بکنیم و طولانی نشود نماز. خب خوب است . یک آموزندگی اینگونه هم برای ما هست.
تشکر میکنم از صحبت های برادر عزیزمان جناب آقای دکتر دلشادی ، رئیس حوزه هنری استان مازندران که قبل از خطبه ها ایراد فرمودند .
این آیه ی شریفه را که تلاوت کردم ، میخواهم این را عرض کنم ، این بیان معروف ، که اسلام به ذات خود ندارد عیبی ، هر عیب که هست ، از مسلمانی ماست .
حقیقتاً برادران و خواهران ، انقلاب ، قانون اساسی ، امام ، رهبری ، نظام ، همچون اصل اسلام ، به ذات خود ندارد عیبی ، هر عیب که هست ، از مدیرت اجرایی ماست . یکی از اشکالات جدی متأسفانه این شده که از روز اول پیروزی انقلاب دولتی با حضور انقلابیون با انگیزه تشکیل نشد . اولین دولت کدام بود ؟ دولت مرحوم بازرگان . ایمان مراتب دارد . کما اینکه علم هم مراتب دارد . انقلابی بودن هم مراتب دارد . بازرگان انقلابی بود ، اما درجه ی مقاومتش مثل امام نبود ، بریده بود وسط راه . کجا بریده بود ؟ وقتی که لانه ی جاسوسی آمریکا را جوان های انقلابی اشغال کرده بودند ، او لرزید ، آمد از امام می خواست که امام محکوم کند، جوان ها بیرون بیایند ، با عذرخواهی لانه ی جاسوسی را تحویل آمریکا بدهند . ولی به عکس ، امام فرمود: انقلاب دوم . از اشغال لانه ی جاسوسی امام تعبیر به انقلاب دوم کرد . خب او نتوانست بکَشد . بالا بیاید . انقلاب نیاز دارد به مدیران انقلابی ، مدیران جهادی ، مدیران بسیجی . ببینید ، این آیه را من خواندم ، خیال نکنید که مثلاً مشکل امروز است . پیغمبر خدا حجت حق ، حضور داشت در جامعه ، مردم حجت خدا را میدیدند ، اما معذلک کم می آوردند ، چگونه؟ ببینید آیه را نگاه کنید : ای کسانی که ایمان آوردید ، چرا حرف میزنید و عمل نمیکنید؟ خیلی ساده معنای آیه این است . خدا رحمت کند ما در ساری استادی داشتیم مرحوم حاج سید رضا سعادت . راجع به یک قضیه ای یک کسی میگفت من میخواهم اینجور کنم ، آنجور کنم ، ما هم یک طلبه بودیم آنجا نشسته بودیم پیش ایشان ؛ این حرف مال پنجاه و چند سال قبل است . ایشان برگشت و گفت: مرد آن است که نگفت و بکرد ؛ یعنی اگر مردی برو عمل کن . حالا این {{ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ* کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ}} سنگین است خشم الهی ، که چیزی بگویید که عمل نمیکنید. چرا این آیه نازل شد ، جمعی از مسلمین یکوقت میگفتند ای کاش خداوند بهترین اعمال را به ما معرفی بکند ، کدام عمل بهتر است ، ما همان عمل را انجام بدهیم ، آیاتی نازل شد ، {{فضّل الله المجاهدین }} آیات در باره ی مجاهدین بدر ، در باره ی شهدای بدر ، ایمان ، جهاد ، به عنوان افضل اعمال معرفی شد . اما رسیدند به جنگ اُحُد ، عقب نشستند . یا بعضی از مفسّرین گفتند که آیاتی که درباره ی شهداء بدر نازل شد ، {{ وَلا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتٌ ۚ بَل أَحیاءٌ وَلٰکِن لا تَشعُرونَ}} ، بعضی ها میگفتند که ما دیگر بعد ها در جنگ ها استقامت تام و تمام خواهیم داشت ، ما مقام شهدا را فهمیدیم ، شناختیم ، استقامت خواهیم کرد . اما باز در عرصه ی عمل کم می آوردند . وقتی که کم می آوردند ، آیه نازل شد که {{ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ }} . چرا میگویید و عمل نمیکنید.
انتخابات ، فرصت مبارکی است ، حالا این ایام ثبت نام برای ریاست جمهوری یک قدری همراه با بعضی از به اصطلاح مطالب جوک آمیز شده که چه جور آدم ها میروند ثبت نام میکنند و گفته هم میشود که قانون نقص دارد ؛ ببینید ، قانونگذار گفته بود از میان رجال سیاسی ، مذهبی ، که دارای مدیریت باشند و چه باشند ، خب ذهنیت سالم و پاکی داشتند ، خیال میکردند که افرادی که واقعاً توانمندی لازم را در خود احساس میکنند مثلاً میروند اظهار حضور میکنند . ولی کار الان به جایی رسید که دیروز گفتند یک جوان هجده ساله ، آمده برای ریاست جمهوری ثبت نام کرد ، یا متقابلاً یک پیرمرد هفتاد و نه ساله که در مرز هشتاد سالگی است ، او هم آمده مثلاً ثبت نام بکند . خیلی خب. حالا ثبت نام اشکالی ندارد . درهرصورت شرایط را باید دستگاه قانونی بسنجد و کاندیداها را مثلاً مشخص بکند . اما افرادی که میآیند ، آیا تنها خودشان هستند ، یا با آمدن افراد، جریاناتی میخواهد رشد کند و بالا بیاید ؟ ببینید ، آدم ها در شرایط مختلف گاهی خودشان را نشان میدهند.حالا این آدمی را که مقام معظم رهبری بر اساس مصلحت و حکمت و تدبیر ، مثلاً فرمود که شما ورود پیدا نکنید خوب است . بیانیه میدهد که چشم . من ورود پیدا نمیکنم . بیانیه میدهد که از کسی هم حمایت نمیکنم.اما پشت سر ، هم اعلام حمایت از کسی میکند و هم می آید برای ورود در عرصه ی انتخابات ؛ این فرصت ها خوب است که آدم ، آدم ها را بشناسد . برای چه دارد می آید ؟ آیا تشنه ی قدرت است؟ یا مشتاق خدمت . اگر انسان اشتیاق به خدمت داشته باشد ، که نباید حرص بزند . نباید برای نتیجه ی انتخابات دعوا بکند . فتنه به پا کند ، اگر واقعاً انگیزه ی خدمت به جامعه و مردم دارد . خب من میخواستم خدمت کنم ولی به من رأی ندادند . حالا من شخصاً خودم را عرض میکنم که یک عنصر بسیار کوچک در میان همه ی کسانی که کاندید میشدند ؛ انتخابات مجلس ششم ؛ همین که دیدم نتیجه را اعلام کردند ، با یک فاصله ای ، خیلی از دوستان پیشنهاد میکردند که شکایت کنیم ، پیگیر بشویم ، خدا میداند حتی یک مورد شکایت نکردم . گفتم خیلی خب ، حالا مومنین ، مردم گفتند که شما نباش ، خب نباش ، چرا برویم بالا دعوا کنیم و شکایت کنیم که آقا متهم کنیم که خلاف کردند ، تقلب کردند ، چه کردند . نه خیر . حالانمیخواهم خودستایی بکنم . حرفم این است که یک وقتی است که آدم میتواند تمکین کند ، حال یا این تمکین را دارد ، یا میخواهد به هر قیمتی که شده ، من باشم . الانه ، تنها خود کاندیداها نیستند . کاندیداها بیچاره ها یک اندازه ممکن است تلاش بکنند . اما یک عده ی دیگری هستند که تلاش میکنند که اگر این کاندیدا رأی بیاورد ، ما باشیم ؛ ما در منصب و قدرت باشیم . این ها واقعاً یک عبیسه ی سنگینی شد برای جامعه و برای مردم . اما در هرصورت یک فرصتی است انتخابات ؛ انتخابات را باید استقبال کرد ؛ هرکسی خدای نکرده به هردلیلی آزردگی دارد خیال نکند کنار کشیدن از انتخابات کمک میکند باری حل آزردگی او . نه خیر . تقدیر الهی شد سرنوشت کشور با حضور مردم و اراده ی مردم و با رأی مردم رقم میخورد . اگر آمدی به فرد مورد نظر و دلخواه خودت رأی دادی یک قدم به جلو برداشتی ؛ اگر نیامدی دیگری به دیگری رأی میدهد و خلاف نظر شما مثلاً پیش میرود . در هرصورت چه در انتخابات ریاست جمهوری چه در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا ، شرکت و حضور گسترده بسیار مؤثر است و واقعاً کمک میکند برای بهبود اوضاع به خواست خدا در آینده . من دو سه تا مطلب محلی داریم برای اینکه وقت طولانی نشود عرض کنم .
هفته ی گذشته به مناسبت سالروز ولادت امیرالمومنین سلام الله علیه ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان ما قائم شهر ، درمانگاه کوچکی که داشتند ، بحمد الله بناء بزرگتری را احداث کردند ، در چهار طبقه ی بالا ، یک طبقه ی پایین هم برای رادیولوژی ؛ جمعاً میشود پنج طبقه ، ولی الان دو طبقه آماده ی بهره برداری شده ؛ اعتبار دولتی خاصی نبود ، از صرفه جویی هایی که سپاه انجام داد کار را به اینجا رساندند . و این درمانگاه در مرکز شهر است . مومنین ، خانواده ها ؛ اگر از محل ثلثیه ها کمک بکنید ، الان برای لوازم ، برای ابزار نیاز دارند . میتوانید بروید بپرسید چه میخواهند ؛ به اندازه ی توان خودتان یک وسیله ای را که برای بیمار ، برای نیازمند کمک خواهد بود ، قطعاً مرضیِ خاطر حضرت حق خواهد بود . مصداق بارز خیرات مطلقه هست . و اعتبارات دولتی هم به نظر نمیرسد که فراهم بشود که بقیه ی نیازمندی ها تأمین بشود . سزاوار است که مومنین و خانواده ها و خیّرین با همکاری خودشان همت کنند . خب این درمانگاه در مرکز شهر است . انتفاعی نیست . واقعاً خدمت همه ی خانواده ها خواهد بود ، چه بسیجی و چه غیر بسیجی . در خدمت همگان است . لذا سزاوار است که مومنین به اندازه ی توان خودشان یک یادگاری بگذارند آنجا . برای خودشان یا برای اموات خودشان . مسأله ی دیگر ، هفته ای را که پیش رو داریم ، به خواست خدای رحمان در این شهرستان ، کلاس هایی برگزار میشود با حضور استاد ابوالفضل بهرام پور. حقیقتاً انسان وارسته و تحصیلکرده ایست . هم مطالب گفتاری او ، و نوشتاری او . بسیار مفید است ، سزاوار است من تشکر جدی داشته باشم ، جدّاً عرض میکنم ، واقعاً ، سرور عزیزمان جناب حاج آقای عظیمی ، بسیار زحمت میکشند در عرصه ی امورات فرهنگی و مذهبی ، تشکیل کلاس ها و فرصت هایی را فراهم میسازند ، واقعاً حیف است که آدم از این فرصت ها استفاده نکند . خب مستحضرید که تشکیل این کلاس ها و آوردن اساتید ، هزینه هایی هم دارد ؛ یک مبلغ بسیار ناچیزی هم به عنوان تأمین هزینه درنظر گرفته شده است . خب ایشان اعتبار خاصی از جایی ندارد . از همین خیرات مومنین دارد اداره میکند این مرکز فرهنگی و مذهبی را ، زمان هم از سی و یک فروردین ، لغایت پنج اردیبهشت است .
در هرصورت یک فرصت بسیار مبارکی است به نظر من حضور این استاد در این شهرستان و تشکیل کلاس و ان شاءالله دوستان استفاده میکنند .
راجع به آسیب های فرهنگی که واقعاً در ابعاد مختلف دشمنان از بیرون دارند پمپاژ میکنند ، متأسفانه گاهی در درون هم میبینیم ، گاهی عناصر بیمار دل گویا احساس میکنند فرصت دارند پیدا میکنند . مشکل جامعه ی ما مشکل فرهنگی و مشکل اقتصادی است .هردو را مقام معظم رهبری در دیدار های گوناگون مورد تأکید قرار داد. نفوذ عوامل بیگانه تا کجاها سرایت میکند . دیدم در یکی از خبرها ، که در یکی از شهرهای استان مازندران . نه قائم شهر و نه این اطراف ، رئیس آموزش و پرورش ، تشویق میکند ، ترغیب میکند تشکیل کنسرتهای موسیقی را در داخل مدارس . بعد از خود فرهنگیان که به او اعتراض میکنند که موسیقی زنده و غیر مجاز و مناسب فضای مدرسه نیست و مناسب دانش آموزان نیست ، او در پاسخ، جرأت میکند و میگوید در برابر فرهنگی و دانش آموز این پاسخ را بدهد : امروز صلوات جواب نمیدهد ، کسانی که در مراسمات و خانواده ها مسابقه ی صلوات میگذارند ، بچه هایشان بیشتر به اعتیاد و مواد کشیده میشوند ؛ چه حرف سخیف و زشتی . البته مطمئنم مدیرکل آموزش و پرورش ، انسان وارسته ای است . سید بزرگواری است . حتماً برخورد خواهد کرد با اینگونه منطق و افراد . صلواتی که الآن در خطبه ی اول شنیده بودید که آن آدم گفته بود که پیغمبر چیزی را که مخصوصاً به امیرالمومنین آموزش داد ، گفت آن را به من بگو . امیرالمومنین فرمود که بله ، پیغمبر از طرف جبرئیل شش تا آیه از سوره ی حدید ، چهارتا آیه از سوره ی حشر ، خوان و سر آخر خدا را به پیغمبر و آل پیغمبر درود و صلوات بگو ، آنگاه حاجت خود را بخواه . و بالاتر خود آیه ی قرآن ، {{ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً}} . آنوقت در فضای آموزش و پرورش کسی بیاید و بگوید که امروز صلوات جواب نمیدهد . خب این حکایت از یک رَوَندی دارد میکند . از یک خزندگی ، خزندگی در جامعه در بُعد فرهنگی . که باید هوشیار باشیم .
خدا رحمت کند مرحوم سروعلی ، مرد بزرگ . این شعر مال او است:
ای شیعه ، به قلب خود بده آب حیات بنمای منوّر دل خود زین کلمات
با حُبّ ولایت علی و آلش بر خواجه ی لولاک ««محمد»» صلوات
حواله کردن مشکلات کشور به سر دیگران و یا وعده دادن و نوید دادن …
جناب جهانگیری هفته ی گذشته در جلسه ی ستاد اقتصاد مقاومتی فرمود که سال 1392 ، یعنی سال اول دولت ، اقتصاد کشور مشعشع نبود که شاخص ها سقوط کرده باشند . بله ، اما وعده داده بودید که مشکلات را حل کنید و تدبیر کنید .در ادامه میگوید که: اجرای اقتصاد مقاومتی فقط برعهده ی دولت نیست . قرار نیست عده ای فقط پرسشگر و عده ای همواره پاسخگو باشند . نه ، همه باید دست به دست هم بدهند ؛ اما برنامه ریزی را باید دولت انجام بدهد . و با تأسف شدید ؛ شنیدیم در خبرها بود که ، قانون احکام دائمی برنامه های توسعه ی کشور که مصوب مجلس شورای اسلامی است ، به تأیید شورای نگهبان رسیده و از طرف رئیس مجلس به رئیس جمهور ابلاغ میشود ، طبق قانون هم ، ظرف پنج روز باید رئیس جمهور به دستگاه های اجرایی ابلاغ بکند ، اما دولت از ابلاغ این مصوبه استنکاف میکند . آنوقت رئیس مجلس می آید فقط از طریق روزنامه ی رسمی اعلام میکند . همین اشکال در دولت قبلی هم بود . آنجا رئیس مجلس ، قرص و محکم تر چند تا نامه نوشته بود و مصاحبه کرده بود و سر و صدا کرده بود . ببینید ، خدا نمی آمرزد انسان را که خلاف را از یکی شیون بکند و از دیگری اغماض بکند . خدا نمی آمرزد انسان را که خوبی را از یکی تعریف بکند ، و از دیگری کتمان بکند . نه . مومن باید خوبی را خوب ببیند و بدی را هم بد ببیند. هرکه خوب کرده او را تشویق بکند ، هرکه بد کرده گِله بکند و انتقاد بکند و تذکر بدهد. «« وَ لَا یَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِی ءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَهٍ سَوَاءٍ»».این فرمان امیرالمومنین مولای متقیان است . مقام معظم رهبری در دیدار نوروزی که با فرماندهان نیروهای مسلّح داشت ، فرموده بود : برنامه ی دشمن القاء احساس نمیشود ، نمیتوانیم ، است . یعنی ما نمیتوانیم پیش ببریم ، باید برویم مذاکره کنیم ، باید برویم بسازیم ، فرموده بود که نیروهای مسلّح باید با توکل به خدا و اعتماد به نفس ، روز به روز توانایی ها و ظرفیت های خود را افزایش بدهند . بعد یک مطلبی که واقعاً آزاردهنده بود و متأسفانه جای گله دارد . که وزیر اطلاعات بیاید بفرماید دولت از ابتدا با دستگیری مدیران کنال های تلگرامی مخالف بوده و هست . نظر دولت این است که این مسأله به شکل مسالمت آمیز حل بشود . خب یعنی چه . یا باید بگویید اینها بی گناهند . یا متخلف . اگر متخلفند ، چه فرقی میکند مدیران کانالهای تلگرامی که مثلاً رفاقت و وابستگی داشته باشند با بعضی از از دستگاه ها یا نه ، یک آدم معمولی باشند . متخلف باید در هر جایگاهی که باشد تنبیه بشود . اگر با این روحیه پیش رفتیم جامعه را به صلاح و سداد میبریم . اما اگر خواستیم دوستان را در عین تخلف حفظ کنیم و دیگران را به قانون بسپاریم ، نعوذبالله ؛ امام و قانون اساسی چنین وعده ای به مردم نداده بودند.وعده ی اجرای قسط و حق و عدل در جامعه . اجرای قانون برای همگان . چه برای پارتی داران ، و چه برای آدم های معمولی ؛ آن میشود اسلام ناب محمدی .
{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم وَالْعَصْر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
پایان خطبه دوم//