مراسم نماز جمعه 18 آبان ماه 1403 شهرستان قائم شهر ، با استقرار صندوق های پویش ایران همدل جهت کمک های مردمی مومنین قائم شهری به مظلومین لبنان و غزه آغاز ، و ضمن اجرای جناب آقای سعید طبری ، و اجرای گروه سرود خادمین شهدا ، و پس از اقامه اذان ظهر در موعد شرعی با نوای جناب آقای سعید دهنوی ، خطبه های نمازجمعه این هفته شهرستان توسط امام جمعه موقّت قائم شهر ایراد شد .
دکتر حسینی در آغاز خطبه ی اول دعوت خود و مستمعین به تقوای الهی ، فرمودند: تقوا یعنی توجه داشتن به اعمال و رفتار انسانی. مقابل تقوا غفلت قرار دارد. غفلت یعنی بیتوجهی. غفلت مثل جهالت از مشکلات بشر است. مشکلات انسان یکیش جهالت است که با آگاهی و با دانش می شود این جهالت را بر طرف کرد . اما مشکل غفلت با آگاهی و علم و با دانش و دانشگاه و آموزش و اینها برطرف نمیشود. لذا چه بسا انسانهایی آگاهند اما غافلند . درمان غفلت باتوجه است. توجه به خدای سبحان، توجه به یاد قیامت، توجه به اینکه انسان در دنیا زندگی موقتی خواهد داشت و مسافر است. و این عدم توجه یعنی غفلت یک بیماری عمومی است. غفلت بالاخره یک درد عمومی است که کم و زیاد دارد . برخی کمتر و برخی ها بیشتر . علل و عوامل متعدد داره غفلت و از جمله علت های غفلت دنیا طلبی است . اشتغال به دنیا اشتغال به فرزندان اشتغال به کار اشتغال به امور دنیایی به ویژه به تکاثر اموال به تکاثر حالا هر کسی به نسبت خودش یک تکاثری دارد . یکی به نوشتن کتاب زیاد به داشتن مقالات زیاد به داشتن مغازه های زیاد و هر کسی در چیزی که مشغول هست دنبال تکاثر هست و این انسان را غافل میکند. یکی از عوامل اشتغال لذت های دنیوی است . علامه طباطبایی رحمت الله علیه که هفته آتی هم هفته گرامی داشت اون عالم فرزانه است مثال میزنه برای انسانی که به لذات دنیا مشهور است و از امور مهم تر غافل است مثال میزند ؛ تمثیل و تشبیه یک انسانی که در وسط یک چاه آویزان شده باشد که در پایین چاه یک ماری است یک اژدهایی دهان باز کرده و در وسط چاه این یک چوب گرفته و آویزان شده و دو موش سیاه و سفید هم مشغول خوردن این چوب هستند و هر لحظه احتمال دارد چوب کوتاه تر بشه و این بیفته در دهان اژدها اما زنبورهای عسل کنار این چاه مقداری عسل گذاشتهاند، این دل خوش کرده تلاش میکنه که به این عسل و این لذتها و شیرینی ها برسد. غافل از اینکه هر لحظه ممکن است سقوط کند و از بین برود خودش. این مثال اون چاه عالمیست که درش زندگی می کنیم ، اژدها تشبیه مرگ انسان است و اون چوب عمر انسان و موش های سیاه و سفید شب و روزی هستند که میایند و عمر انسان را کوتاه و کوتاه تر می کنند و هر لحظه احتمال دارد انسان بیفتد در دهان آن اژدهای مرگ ، اما با همهی این اوصاف غافل است. دلش را خوش کرده به لذت و شیرینی های عسلی که زنبورهای عسل کنار این چاه قرار دادند.
مدرّس حوزه و دانشگاه افزودند: اشتغالات باعث غفلت انسان میشود ، حتی دیدنی ها . مرحوم تربتی رحمت الله علیه فرزند بزرگوار ایشان میفرمودند بابام وقتی راه میرفت فقط جلوی خودش را نگاه میکرد اصلا به جایی توجه نمیکرد . حتی یک وقتی با او داشتم میرفتم اطراف مشهد به پدرم گفتم که اینجا این میدان را تازه زدن میدان قشنگیه خوب شد این میدان گذاشتهاند، دیدم اصلا نگاه نمی کنند ، گفتم مگر نگاه کردن گناه است؟ گفت نه گناه که نداره ولی خب ولش کن همه چیز را باید دید مگر؟ باعث غفلت انسان میشود. نگاه به ظواهر را حتی میگویند باعث غفلت من میشه! وای به حال آنهایی که همینجوری راه برود خیابانها و میادین و افراد و آدم ها رو تو خیابون میبینه در تلویزیون می بینه ، در اینترنت میبینه، شبکه های مختلف، مشغول دیدنی ها، که این تماشا کردن ها باعث غفلت انسان میشه .
دکتر حسینی فرمودند : همانطور که انسان درجاتی برای صعود داره و می تونه پله های صعود رو یکی پس از دیگری طی بکنه و مراحل کمال رو برسه که برسد به یک جایی که خداوند سبحان می فرماید ما او را خلیفه قرار دادیم و امام قرار دادیم و برسد به یک جایی که انسان بشود خلیفه الله و بشود مسعود فرشته ها ، اما در مقابل همین انسان برسد به یک سقوطی که به تعبیر علامه جوادی درکاتی است برای انسان ، یعنی پله های سقوط . ایشان نه پله ی سقوط بر اساس آیات قرآن بیان میکنه؛ میگوید اولین پله سقوط انسانیت همانند حیوان شدن است. حیوان نیست اما شبیه حیوان بشود . یعنی گاهی از عقل بهره منده اما بیشتر زندگی شبیه زندگی حیوانی است. صورتش انسان است اما درونش حیوان . کارش میرسد به جایی که چون حیوان برهنه زندگی میکند ، او هم بگوید میخواهد برهنه زندگی کند ، عریان زندگی کند. آن شبه دانشجویی که وقتی بهش معلم تذکر میدهد ، بجای اینکه متذکر بشود و استفاده کند از این تذکر ، لباس خودش را در بیاورد و عریان و برهنه در وسط دانشگاه ، بگوید من دوست ندارم مطابق عقلم عمل کنم و بخواهد مثل حیوان باشد و عقل نمیخواهد! و واقعاً در این شرایط چه ظنی جز این میشود داشت که این آدم مشکل روانی دارد و باید برود به تیمارستان! بعد معلوم میشود نه دیوانه ی ناخواسته نیست ، که اگر دیوانه ی ناخواسته بود ، چرا جایی در خفا بلا به سر خود نیاورد؟! و بیاید وسط دانشگاه این نمایش را به راه بیاندازد؟! نه معلوم است که او در واقع میلش و هوای نفسش تسلط پیدا کرده بر خرد و عقلش. حالا آیا فقط مثل حیوان می شود؟ نه ، قرآن میگوید بل هم اضل، از حیوان هم پست تر میشود! یعنی حیوان دارای عواطفی است، حیوانات دارای ویژگی های خاصی هستند ، و همون سگ ویژگی باوفا بودن دارد ، همون سگ نگهبانی میدهد و گاهی ویژگی های برتری پیدا میکند ؛ بنابراین او از مرز حیوانیت رسیده پایینتر حتی . یعنی اینجا سه پله سقوط کرده. سقوط اول شده مثل حیوان سقوط دوم شده عین حیوان و پله سوم شد بدتر از حیوان بل هم اضل.
خطیب موقت نمازجمعه شهرستان در آغاز خطبه دوم با ذکر اله و اهداء سلام به محضر آل الله ، ضمن دعوت خود و جمیع نمازگزاران به تقوای الهی ، فرمودند: ایامی که گذشت دیروز بویژه اربعین شهادت علمدار مقاومت سید شهدای مقاومت سید حسن نصر الله و همینطور امروز یا فردا اربعین سید هاشم صفی الدین ، یاران با وفای سید حسن نصرالله و رهبران جبهه مقاومت و حزب الله همهمیشه پیروز هست درود می فرستیم به روح این سید شهید. گرامی میداریم یاد و خاطره سید حسن نصرالله را که حقیقتا مالک اشتر زمان بوده و مالک اشتر برای مقام معظم رهبری . لذا بعد از شهادت ایشون شنیدیم چندبار مقام معظم رهبری تکرار کردند که من حقیقتا عزا دارم من جداً عزا دارم . حزن مقام معظم رهبری مشخص بود و این به یاد مالک اشتر امیرالمومنین میافتد انسان. وقتی مالک اشتر به شهادت رسید و به امیر المؤمنین خبر دادند که آقای مالک شهید شد قال انا لله و انا الیه راجعون و الحمدلله رب العالمین. آیه استرجاع خوندن خداروشکر کردن بعد گفتند خدایا من اجر این مصیبت را از تو میخواهم . امیر المؤمنین فرمود موت اشتر برای من از حزن و اندوه و عزای یک دهر است. همه عالم را این موت به هم زد.فرمود خدا رحمت کند مالک را که مالک به عهدش وفا کرد و به شهادت رسید . اشک میریخت امیر المؤمنین گریه می کرد. بزرگان قبیله نخعی به دیدار امیر المؤمنین رفتند و دیدند که المؤمنین تأسف میخورد و محاسنش را میگرفت و در غم مالک محزون بود عزادار بود . بعد فرمود اگر کوه بود کوهی منحصربه فرد بود ، سنگی سخت در برابر دشمن بود. بعد فرمود مرگ تو همانا جهانی را در هم شکست و محزون کرد . واقعا شهادت سید حسن نصرالله اینجوری بود . جهان اسلام را و مومنین و شیعیان و مقاومت را محزون کرد و البته جهانی غافل را هم شاد کرد. مثل مالک باید گریه کنند گریه کننده ها برای مالک . باید برای مثل سید حسن نصر الله ها واقعا گریه کرد ؛ کم اتفاق میافتد یک عالم مجاهدی که درس را از نجف شروع کرد پیش آیت الله خوبی و پیش آیت الله سیستانی و دیگران درس خوند، تابع امام شد، مقلد مقام معظم رهبری شد و این همه تشکیلات رو برای دفاع از مردم لبنان و فلسطین مهیا ساخت. کم است یک عالمی مجاهد اینچنین در صحنه باشد.
امام جمعه موقت قائم شهر افزودند: جا دارد تشکر بکنیم از شهردار محترم ، از فرماندار محترم ، به جهت این آسفالتهایی که در سطح شهر ریختند و واقعاً هم باید دست مریزاد گفت به ایشان . خیابان ساری خیابان بابل ، ازاین سمت هم شروع کردن خیابان تهران را و خیابان جویبار را و خیابان شانزده متری و خیلی از خیابان ها و احمدالله میدان را . هنوز مشغول آسفالت کردن هستند. قطعا برادر بزرگوارمان آقای فرماندار و جناب شهردار محترم در این زمینه برنامههای را داشتند که دارند در این زمینه موفق میشوند ،و مردم هم سپاسگزار هستند . نگاهی هم لازم است اینجا داشته باشیم به تیم نساجی ما اینها باید نگاهی کارساز بکنند و بالاخره وضعیت بدی پیدا کرده و هواداران ناراضی اند از این وضعیت، چون واقعاً جایگاه این تیم اینجا نیست و این تیم رها نباید بشود ، که بالاخره امید بعضی از جوانهای ما هستند و نگاهشان به این است که در این وضعیت چه توجهی به این تیم میشود.
حجت الاسلام والمسلمین حسینی فرمودند: مطلع شدید هفته گذشته از شهادت شهید عزیز امیر محمد شمسی از نیروی انتظامی شهرستان قائم شهر در عملیاتی در شهرک قدس تهران را . یک جوان بسیجی یک جوان شجاع یک جوان دلاوری که خودش این راه رو مناسب دید و عاشق شهادت بود و فهمید که بهترین راه امروز برای رسیدن به شهادت رفتن در نیروی انتظامی است . وارد نیروی انتظامی شد و رفت در منطقه تهران، رفت در گروه عملیات و جالب است چهار پنج سالی که در نیروی انتظامی بوده نزدیک چهل لوح تقدیر گرفته از فرماندهی از آقای رادان از فرماندهان بزرگ عملیات تهران و از جاهای مختلف . این نشان میده که از خطر هراس نمیکرد و دل را به خطر میزد و دل را به دریا می زد میرفت و سینه را سپر میکرد ، برای ناموس این مملکت برای امنیت من و شما و بالاخره جانش را در معرض خطر قرار داد و جانش را فدا کرد تا ما در امنیت باشیم . قطعا همه ما این امنیت را مدیون این شهدا هستیم و درود می فرستیم به این شهید عزیز .
در قسمت پایانی خطبه دوم ، اسامی شهدایی که هفته ی پیش رو سالگرد شهادت ایشان است توسط حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسینی قرائت شد.
در پایان خطبه ها ، نمازجمعه شهرستان به امامت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسینی و تکبیر نماز و ادعیه با نوای جناب آقای سعید دهنوی اقامه شد.
گفتنی است در قسمت بین الصلاتین جمعه و عصر ، جناب آقای نیازی«دادستان شهرستان قائم شهر» به ایراد بیاناتی کوتاه پرداختند.