خطبه اول:
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمدلله رب العالمین الصلوه و السلام علی سید النبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین. قال الحکیم فی کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم «فلولا اذا بلغت الحلقوم و انتم حینئذٍ تنظرون و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون / فلولا ان کنتم غیر مدینین ترجعونها ان کنتم صادقین» امیدواریم خدای رحمان توفیق فهم و درک بیشتر آیات نورانی خود را به ما عطا بفرماید و ما را در مسیر تقوا و پرهیز از گناه و انجام واجبات موفق بدارد. در این مظنه استجابت دعا گذشتگانمان را غریق رحمت و بیماران را شفای عاجل مرحمت و نیروهای مسلح ما از سپاه و بسیج و ارتش همه را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص) .
در ادامه بحث تفسیری از سوره مبارکه واقعه هفته گذشته به این آیه رسیده بودیم «فلولا اذا بلغت الحلقوم» آنهایی که وعده معاد را تکذیب میکردند و باورشان نمیآمد و به سخره میگرفتند و مسخره میکردند به آنها خطاب میکند که هنگامی که جان به حنجره میرسد پس چرا نمیتوانید عجل و مرگ را از خود دفع کنید. هم حیات شما به دست و اراده خودتان نبود و هم مرگ شما به اراده خودتان نیست بلکه به اراده خدای قادر و متعال است . «و انتم حینئذٍ تنظرون» شما دارید جان دادن دیگری را (چه پدر و مادر و برادر و جد وخواهر و چه فرزند و همسایه) را دارید میبینید ولی کاری از دست شما ساخته نیست. «و نحن اقرب الیکم» ما به این بیمار نزدیکتریم «ولکن لا تبصرون» شما نمینگرید! گاهی انسان به چیزی نگاه میکند ولی فکرش جای دیگر است. اصلاً از آنچه که مینگرد غافل است. امام گاهی نگاه میکهند و بالاتر از نگاه میاندیشد و دقت میکند. این معنای بصیرت میشود. «ولکن لا تبصرون» خطاب به منکرین معاد است. شما اگر بصیرت درس و درک عمیقی میداشتید میفهمیدید تحقق این وعدهها را. « فلولا ان کنتم غیر مدینین» شما فکر میکنید هر چه در این دنیا انجام دادید تمام شد و رفتید و پاداش و کیفری در کار نخواهد بود. «ترجعونها» پس بیایید این آدمی را که دارد جان میدهد و یا خودتان در حال جان دادن قرار گرفتید آیا میتوانید برگردانید به دنیا؟ «ترجعونها ان کنتم صادقین» اگر شما خیال میکنید که راست میگویید و بعد از مرگ خبری نیست بیایید در برابر تقدیری که خدای قادر متعال جریانی را که در نظام هستی قرار داده ببینید آیا با این جریان میتوانید مقابله و مقاومت کنید؟ همانگونه ای که در برابر هستی نمیتوانید مقاومت و مقابله کنید بدانید که در تحقق وعده بعد از مرگ هم برای برزخ و عرصه محشر شما قادر نیستید نظمی را که ما اراده کردیم بهم بزنید. هفته گذشته به بخشی از قضیه هارون الرشید اشاره کردم . قدری هم ادامه دارد که عرض میکنم. گفتم آنهایی که تمکن داشتند (چه در گذشته و چه در حال) همین روزگار ما هم همین است. آنهای که همه گونه امکانات را در اختیار دارند آیا میتوانند مرگ را دفع کنند؟ نه! هارون الرشید بیمار شده بود، رئیس اطباء وقت طبیب طوسی بود، او را آورده بودند . این طبیب رسمش این بود که بالای سر هر بیماری میرسید اول ادرار آن بیمار را در داخل شیشه ای میریخت و آن را معاینه میکرد. یعنی در تشخیص این طبیب برای شناخت بیماری کمک میکرد. هارون الرشید خبر داشت که این طبیب این کار را میکند، قبل از آمدن هم ادرار خودش و هم دستور داد چند نفر دیگر که سالم بودند ادرار خودشان راداخل شیشه کنند و کنار هم بچینند و این طبیب که آمد اول نگاه کند. طبیب آمد و به شیشه ها نگاه کرد و به آن شیشه که مال هارون بود اشاره کردو گفت به صاحب این شیشه بگویید وصیت خود را انجام بدهد. نیرویش مضمحل شده و بنیهاش از درون فروریخته است. تا این جمله را طبیب گفت، هارون الرشید یک شعری به یادش آمد و خواند: ان الطبیب بطبه و دوائه لا یستطیع دفاع نحوٍ قد عطا. طیبب با داروی خود نمیتواند مرگ را دفع کند؛ اگر مرگ از راه رسیده باشد. ما للطبیب یموت بالداء الذی، چه شده طبیب را که میمیرد به آن بیماری را درباره دیگران درمان میکرد؟ قد عطا ببرعه من مثله فی ما مضی ، مثل اینبیماری را در گذشته درباره دیگران درمان میکرد ولی خود قارد به درمان خود نیست، چرا؟ چون عجل آمده، عجل یعنی امر الهی. یعین تقدی خداوندی. بعد دستور داده بود که داخل اتاق برایش قبر حفر کردند . هی نگاه میکرد به داخل قبر و میگفت هیچ مال و ثروت برایم فایده ای ندارد، سلطنت من کو و کجا رفت؟ عضد الدوله هنگامی که مرگش فرا رسیده بود زبانش بند آمده بود و حرف معمولی نمیتوانست بزند. فقط یک جمله را تکرار میکرد. دیگران از او چیزی را سوال میکردند امام بجای پاسخ دادن ، این آیه را فقط قادر بود بگوید:«ما اغنی عنی مالی» مال دارم امام چه فایده، مرا بی نیاز نمیگرداند و سلطنتم دارد از دست میرود. درباره مأمون پسر هارون الرشید هم خیلی کوتاه عرض کنم. یک جنگی ولو خیلی گسترده نبود که با سپاهیان روم در قسمت جنوب غربی ترکیه داشت. موقع برگشت به سمت بغداد به منطقه ای رسید به نام «قشیره» و چشمه ای داشت به نام «بدیدون». منطقه بسیار خوش آب و هوا بود. زلالی آب چشمه توجه هر بیننده ای را جلب میکرد. مأمون هوس کرد و پیاده شد و دستور داد از این درختها چوب تهیه کنید بیاورید روی این چشمه همانند پل بسازید و سایه بانی بسازند و مدتی آنجا استراحت کند. این کار را انجام دادند. به اطراف نگاه میکرد، مأمون یه سکه نقره بداخل آب انداخت، آب چشمه آنقدر زلال بود که از بیرون آب نوشته ی روی سکه خوانده میشد. در همین زمان یک ماهی به سمت همین جایی که مأمون برای خودش ساخته بود، چشم مأمون به این ماهی افتاد و هوس کرد که آنرا بگیرند و گفت هر کسی که این ماهی را بگیرد یک شمشیر گرانقیمت جایزه میدهم. خدمتکارانش رفتند و یک نفر ماهی را صید کرد و مقابل مأمون آورد و تا مأمون میخواست به سمت ماهی دست دراز کنداین ماهی بداخل آب افتاد. همین که افتاد مقداری از آب چشمه به سر و صورت و سینه و شانه مأمون نشست. مجددا مأمون تأکید کرد هر که بردارد جایزه دیگری دریافت میکند. فرد دیگری آنرا صید کرد و گفت آنرا سرخ و کباب کنید. ماهی را سرخ کردند ولی مأمون دیگر قادر به خوردن نشد. هی میگفت از سرما دارم از بین میروم. آتش مهیا کردند اما فایده نکرد. هر چه جاجیم داشتند و او را پیچیدند باز هم فایده نکرد. لرزه بر اندامش افتاد و از سرما هم مینالید. بعد دستور داد طبیبانی که در لشگر بودند بیایند. دو طبیب بودند ابن ماسویه و بختیشو.آمدند و یکی نبض دست راست ودیگری نبض دست چپش را گرفت هر دو احساس کردند که دیگر نظم درونی مأمون بهم ریخته و تعادلش از بین رفته. بدنش هم عرق کرد. این دو طبیب گفتند ما تابحال چنین بیماری ندیدیم. و در کتابهای طبی هم نوع این بیماری را ندیدیم و نشناختیم. کسی از بزرگان گذشته نوع این بیماری را پیش بینی نکرده بودند. مأمون هم احساس کرد حالش بد است و گفت مرا روی آن بلندی ببرید تا نیروهای خودم را ببینم . مأمون هی صدا میزد :«یا من لا یزول ملکه ارحم من قد زال ملکه» ای کسی که فقط سلطنت تو زائل نمیشود، رحم کن به کسی که سلطنتش در حال زوال است. بشر مغرور است. قدری پول و مقام و علم و .. که پیدا کرد خود را گم میکند. همه چیز ظرفیت میخواهد. هستند سرمایه دارانی که خودشان را گم نکردند. هستند عالمان و دانشمندانی که هر چقدر علمشان افزایش پیدا کرد تواضع و فروتنیشان بیشتر شده اما همه باید بدانند علم و مال و مقام غرور میآورد اما چه غروری! امیرالمومنین فرمود مثل آدم مستی که به این زودیها سرحال نمیآید. حالا مأمون وقتی درک کرد که دیگر چاره ندارد و دیگر فرصت از دست رفته. او را برگرداندن و به پشت خوابید و کسی هم آمد تا شهادتین را تلقین کند. هر چه او را صدا میزند جواب نمیدهد. ابن ماسویه برگشت و گفت دست بردار، او الان بین خدا و مانی فرق نمیگذارد «مانی یک فرد هتاکی بود که به دروغ ادعای پیغمبری کرده بود » دیگر فایده ندارد و فرصت از دست رفت. نعوذ بالله. پناه بر خدا. مومنین بیایید با خدا عهد کنیم در این اولین جمعه ماه شعبان ماه پیغمبر خدا ماهیست که شعبات خیرات به روی بندگان گشوده است. چه عهدی؟ خدایا ما را از یادت خودت غافل نساز. میخواهیم همواره با یاد توباشیم و در زندگیمان و در عملکردمان از یاد تو غفلت نداشته باشیم. پروردگارا در مسیر عبودیت و بندگی و پیمودن راه تقوا هم یاریمان بفرما.
{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ قل اعوذ برب الناس ؛ ملک الناس ؛ اله الناس ؛ من شرّ الوسواس الخناس ؛ الذی یوسوس فی صدور الناس ؛ من الجنه والناس ؛ صدق الله العلی العظیم}}
پایان خطبه اول//
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خطبه دوم:
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
حلول ماه شعبان المعظم را تبریک عرض میکنم به همه ی شما مومنین ، برادران و خواهران ؛ ماه با برکتی است ؛ باید سعی کنیم از برکت این ماه بهره مند بشویم . اباصلت میگوید در خراسان وارد شدم بر آقا علی بن موسی الرضا ؛ آقا امام رضا داخل ماه شعبان بود . سفارشاتی داشت ، از جمله ی آنها من بخشی را می خوانم برای شما : فرمود: اباصلت ، روی بیاور به آنچه را که کمک میکند به تو . گاهی آدم کار و خدمت میکند برای دیگران . گاهی آدم کار میکند برای خودش ذخیره سازی بکند . ؛ همچنین فرمود: ای اباصلت ، در این ماه دعا به درگاه خدا را افزایش بده و استغفار و طلب مغفرت را . ای مومنین ، این کار پول و خرج کردن نمیخواهد . هر روز ماه شعبان ، هفتاد مرتبه : استغفرالله ربی و اتوب الیه . یاد خدا باشد ؛ از خدا آمرزش بخواهد . خدا رحمان و رحیم است . خدا کریم است .به شرط اینکه ما بنده ی فراری و نافرمان نباشیم . اگر بخواهیم به خدا نزدیک بشویم و اگر بخواهیم عبودیت و بندگی خدا را پیشه کنیم خدا یاری مان میکند. در ادامه فرمود و تلاوت القرآن . ببینید عزیزان ، خیلی از اوقات آدم آرزو میکند ای کاش من امیرالمومنین علی «ع» را میدیدم . ایکاش من در روزگار آقا اباعبدالله الحسین بودم . حالا ما در روزگار آقا امام رضا نبودیم ، اما رحمت و رضوان الهی بر آنها باد که کلام امام رضا را حفظ کردند و ثبت و ضبط کردند و به ما رسیده است . خدا میداند هیچ تردیدی وجود ندارد . عیون اخبارالرضا از کتب معتبر ماست. این بیان از آقا امام رضا است. فرمود که از گناهانت در ماه شعبان توبه کن تا وارد میهمانی خدا در ماه رمضان بشوی . این میدانید معنایش چیست ؟ معنایش این است که اگر روزها سر کار بودید ، مخصوصاً الآن سر کار کشاورزی و شالیزاری و زمین را آماده کردن ، خلاصه لباس آلوده به گِل و دست و پا آلوده میشود . حالا اگر همان شب یک جا میهمانی دعوت شدی ، خب قطعاً می آیی خودت را تمیز کنی و شست و شو کنی و یا دوش بگیری و حمام بروی و لباس عوض کنی ، چرا که امشب میخواهی به میهمانی بروی . ماه رمضان ماه میهمانی خداست. خودمان را باید ماه شعبان مهیا بگردانیم .چگونه؟ با توبه به درگاه خدا. شست و شو بدهیم خود را . تمیز کنیم خود را ؛ میخواهیم به میهمانی خدا برویم . فرمود: تا ماه رضمان دارد روی می آورد تو خالص شده باشی ، پاک شده باشی از گناه ؛ امانتی را به گردنت نگذار بماند . یعنی اگر دَینی داری به دیگران ، ببر پرداخت کن و ادا کن ؛ چرا؟ چون ماه رمضان دارد می آید . ماه میهمانی خدا دارد می آید . یک وقتی آدم دِین افراد را به عهده دارد ، یک وقتی دَین الهی است ؛ سهم فقرا ، سهم خدا ، مال امام ؛ خمس ؛ باید پرداخت بکند ، ماه رمضان دارد می آید ؛ سعی کند خودش را پاکسازی کند . هم خودش را و هم مال و زندگی اش را . من همینجا با استفاده از این فرصت عرض کنم ، مومنین ، بعضا خمس و وجوهاتشان را می آورند دفتر امام جمعه برای هر مرجعی که آورده باشند میپرسیم و برای همان مرجع می فرستیم ؛ قبض هم می آید . ما تلفن میگیریم که خبر بدهیم به آن طرف بیاید قبض خودش را ببرد . ولی متأسفانه گاهی شماره تلفن اشتباهی میشود . گاهی هم تماس میگیریم ، آن مومن پاسخ نمیدهد به تماس ، لذا همینجا به همه ی کسانی که اگر یک دینار تا هر میزان به دفتر امام جمعه وجوهات پرداخت کردند ، خواهش میکنیم بیایند و قبض خودشان را دریافت کنند . قبض اینجا نزد ما امانت میماند ، ولی اگر نزد خودشان باشد برکت زندگی است و یادگار و مهر مرجع تقلیدش را و یا بالاتر مهر رهبر معظم انقلاب را دارد ؛ در ادامه فرمود: اگر واقعاً کدورتی ، از مومنی به دل داری ، کدورت را از دل بکن و دل را پاکسازی کن . دل میخواهد خانه ی خدا باشد ؛ دل میخواهد توجهش به ذات اقدس اله باشد . نباید کینه ی این و آن این فضا را آلوده بسازد . فرمود: اگر آلودگی به گناهی داشتی دور کن ؛ بکَن . خودت را آزاد کن از آن گناه . تقوای الهی و توکل بر خدا ، چه در کارهای آشکارت ، و چه در کارهای پنهانت . که هرکه به خدا توکل کند ، خدا او را کفایت میکند . روزه ی ماه شعبان خیلی فایده دارد . پیغمبر خدا هروقتی که ماه شعبان میرسید دستور میداد صدا بزنند و اعلام بکنند : ماه شعبان آمده و ماه شعبان ماه رسول خداست ؛ خدا رحمت کند کسی را که پیغمبر را یاری دهد در این ماه . پیغمبر تمام ماه شعبان روزه دار بود . اگر کسی روزه بگیرد د این ماه یعنی یاری کرده پیغمبر را در آن روز.اینها چیزی نیست که خواب و خیال باشد ، نه ؛ اینها واقعاً معتبر است . این کلمات کلمات نورانی رسول خداست و ماه شعبان فرصت مبارک .
و اما مناسبت های امروز و این هفته . مستحضرید که امروز سوم ماه شعبان است . سالروز ولادت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین . نور عبدی و ازلی می آید . بر عالم ایجاد ولی می آید . مجموعه ی حسن و عشق و ایثار و کَرَم . یعنی که حسین بن علی می آید .
حق کرده ظهور تا حسین آمده است . آیات جهاد با حسین آمده است . فطروس به امید عفو بر درگه او ؛ با ذکر حسین یا حسین آمده است .
سالروز ولادت اباعبدالله مستحضرید که روز پاسدار است . یعنی امام حسین اسوه ی پاسداران است . نیروهای مسلّح مؤمن ارزشمند هستند و ارزش واقعی دارند در پیشگاه خدا . یک وقتی نیروهای مسلح تحت امر طاغوتند . یا خود نیروهای مسلح یک وقتی فاسدند . شما اوضاع عراق و اوضاع زمان شاه در این کشور را دیدید. اما خدا میداند وقتی که بستان آزاد شده بود ، شاید 24 ساعت بیشتر نگذشته بود که ما رسیده بودیم آنجا و اینها فرصت نداشتند که موقع فرارکردن چیزی با خود ببرند . داخل سنگر بعثی ها نشانه های فساد و علائم آلودگی فراوان افتاده بود و به چشم میخورد.ولی در سنگر فرزندان شما قرآن بود و کتاب دعا و تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها . این است که امام راحل آنگونه می ستود نیروهای مسلحمان را.یک جا میفرمود ای کاش من هم یک بسیجی بودم . ایکاش من هم یک پاسدار بودم . خطاب به نیروهای مسلح میفرمود : شما آیینه ی مجسم مظلومیت ها و رشادت های این ملت بزرگ در صحنه ی نبردید . شما پرچم داران عزت مسلمینید . سپر حوادث کشورید . خب اگر سپاه نبود ، کشور نبود هم سر جای خودش . فرمود: من وظیفه ام دعاگویی و سپاس و تشکر از همه ی سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان و نیروهای انتظامی –که آن ایام ژاندارمری بود و شهربانیو بعد ادغام شدند با کمیته ی انقلاب- . به هم هی نیروهای مسلح اطمینان میدهم تا من زنده هستم از حمایت شما دریغ نخواهم کرد ، و شما را از بهترین همراهان خودم میدانم . اما الآن متأسفانه کار به جایی میرسد که بعضی از مسئولین کنایه بزنند، دارند ارتش را تعریف میکنند ، اما تعریفی که مدحی است که به ذم شبیه تر است . یعنی چه؟ به ارتش خطاب بشود که شما از ما توقعی ندارید ، در مسائل اداره ی کشور دخالت نمیکنید ؛ در مسائل سیاسی دخالت نمیکنید . ببینید ، این که گاهی گفته میشود تحریف ، یعنی از یک جمله استفاده ی غلط کردن . امام راحل فرمود : در انتخابات نیروهای مسلح دخالت نکنند. یعنی دخالت نظامی ، دخالت مسلحانه در انتخابات نداشته باشند . اما آیا امام میخواهد نیروهای مسلح ما فهم سیاسی نداشته باشند؟ اگر واقعاً انقلاب دارد به انحراف کشیده میشود نیروی انتظامی اظهار نظر نکند ؟ سپاه اظهار نظر نکند ؟
اولین جمعه از ماه شعبان است ، ماه پیغمبر خداست ؛ خدایا در محضر تو ، محل اقامه ی نماز است ؛ خودت از قلبها و دل ها واقف و با خبری ؛ نسبت به هیچیک از اعضاء دولت بینی و بین الله نه کدورت دارم ، نه دشمنی دارم و نه عداوت. درست عمل کنند دعا میکنیم و بد عمل کردند دعا میکنیم که برگردند و درست عمل بکنند . اما گاهی فرصت ها را از دست میدهند .
گاهی به موقع که کسی تذکر میدهد توهین دریافت کند و اهانت شود ، اینها عیب است .
تشکر میکنیم از برادر عزیز جانباز جناب آقای جانیپور که قبل از خطبه ها ایراد صحبت داشتند ؛ امروز صبح ، هم جمعی از عزیزان آمدند مشابه همین بیانات ایشان ؛ از اینکه بعضاً نسبت به این عزیزان جانباز و ایثارگر کم لطفی میشود ، خب نباید بشود . بی اعتنایی میشود که نباید بشود . باید به نیازمندی های اینان رسیدگی بشود . گفتم ایکاش که فقط شما را کم اعتنایی بکنند . روز آسیب دیدگی شما ، یعنی روزی را که شما رفتید جانباز شدید چه هدفی داشتید در سر؟ آیا نسبت به آن هدف حساسیت شما باید بیشتر باشد یا نه ؟ بله همه قبول دارند باید بیشتر باشد . امروز اگر درمورد خودتان حرف نمیزنید و ادعایی ندارید ، باید نسبت به آن اهداف حرف بزنید و نسبت به وصیت نامه ی امام حساس باشید . آنجایی که از وصیت نامه ی امام در جامعه و مدیریت جامعه داریم فاصله میگیریم آنجا را محترمانه فریاد بزنیم و آبرومندانه مطالبه بکنیم . منفعل نشویم که عقب بنشینیم.ببینید . تصمیمات فعل دولت در ساماندهی بازار ارز الآن واقعاً قابل تقدیر و تحسین است و تشکر میکنیم . اما میگوییم ای کاش همان چهار سال قبل که مقام معظم رهبری تأکید داشت بر اقتصاد مقاومتی ، یکی از مظاهر اقتصاد مقاومتی کنترل بازار ارز است . ای کاش همان چهار سال قبل این کار امروز را اقدام میکردید . این به هم ریختگی و آشفتگی بازار ارز که اخیراً پیدا شده بود یکی از ابعاد جنگ اقتصادی دشمن با ماست که مقام معظم رهبری در ملاقاتی که کارکنان وزارت اطلاعات و وزیر اطلاعات با ایشان داشتند فرموده بود: ردّ پای دستگاه های اطلاعاتی بیگانه در مسائل اخیر بازار ارز مشهود است. که نتیجه اش این میشود که اعتبار پول ملی ایران پایین بیاید. اگر همزمان ضمن ادامه مذاکرات هسته ای تدابیر مناسبی در مسائل اقتصادی می داشتیم ، طبعاً دشمن راحت تر کوتاه می آمد . هرقدر ذوق زدگی ما بیشتر شده بود برای ادامه ی مذاکرات ، دشمن هم توقعش را بیشتر کرد.چرا اخیراً ترامپ تهدیداتش را افزایش داده بود؟ چون واقعاً امیدوار بودند و خیال میکردند همانجوری که در گذشته کوتاه آمدیم باز هم کوتاه می آییم. تا کجا می خواهند ما کوتاه بیاییم؟ مومنین تا آنجایی که برگردیم به قبل از بهمن 1357 . دشمن باید این آرزو را به گور ببرد.
اگر میدیدند دشمنان ما که ما داریم برنامه ریزی میکنیم ، ما داریم تدبیر درست اتخاذ میکنیم و میخواهیم روی پای خود بایستیم آیا شرایط را همینطور پیش میبرد؟ قطعاً خیر . شما ببینید همین حمیات و استفاده ی از کالای داخلی را که مقام معظم رهبری فرمود را اما و اگر آوردن که مثلاً اگر کالای داخلی قابل رقابت باشد ، اگر مرغوبیت داشته باشد ؛ این اگر اگرها ، یعنی همان ادامه ی راه غلط گذشته ؛ هیچ خبر دارید که در هندوستان ؛ رهبر انقلاب هندوستان گاندی ، چه کرده بود؟ اصلاً یکی از شعارهایش در انقلاب این بود که نباید کالاهای خارجی را ما مصرف کنیم . در کنار نشستن خودش یک چرخ نخ ریسی را میگذاشت ، که نماد باشد که مثلاً باید چرخ نخ ریسی هند بچرخد به تعبیر ایشان . بعد کار به جایی رسیده بود که اجناس خارجی را آتش میزدند در هندوستان . خود مردم . اصلاً آمده در تاریخ . یک روز در بمبئی 150 هزار طاقه پارچه ی انگلیسی را آوردند آتش زدند . که یعنی ما میخواهیم روی پای خود بایستیم.همینطور هم شد و الآن هم جزء کشورهای هسته ای هم هست . حالا جمعیت زیاد دارد ؛ بیست سال قبل میگفتند یک میلیارد و سیصد میلیون جمعیت دارد هندوستان . اما برای اینکه مستقل بشود با اراده و غیرت ، با تحمل ، لباس محلی کرباس را میپوشید و افتخار هم میکرد .
یکی از بیانات مقام معظم رهبری در همین دیدار با عزیزان اطلاعات این بود که : اگر در دیگر کشورها مسئولین و رؤسا امکانات و تشریفاتی دارند ، معنایش این نیست که ما هم در جمهوری اسلامی از آنها تبعیت بکنیم . یا تقلید کنیم . متأسفانه این اتفاق افتاد که گاهی مثلاً رئیس جمهور ما مقایسه بشود با رئیس جمهور اتریش ، ایتالیا ، فرانسه ، انگلستان ؛ او مثلاً تشریفاتش چگونه است ، این هم باید باشد مثلاً . یا وزیر ما مقایسه بشود با آن وزیر . یا نماینده مجلس و رئیس مجلس ما مقایسه بشود مثلاً با هم منصبهای خود در دیگر کشور ها . نه عزیزان من ! اینجا امام انقلاب کرد . وعده ی حکومت اسلام و اسلامی داد. باید ببینیم خدا و پیغمبر چه میخواهند ؛ مولای ما امیرالمومنین علی «ع» چگونه اداره میخواست بکند . الگوی ما اینها هستند نه بیگانه گان . چرا کار به اینجاها میکشد؟ ببینید چند وقت پیش مطرح شده بود که دستگیری جاسوسانی که تحت عنوان مسائل زیست محیطی و به صورت افتخاری داشتند فعالیت میکردند. آنوقت اینها وابسته بودند به معاون رئیس سازمان محیط زیست کشور . که بود این فرد؟ یک جوانی که در ایران یک روز در یک شهرستان و یک بخش مدیریت نداشت . جوانی که در سوئد و آمریکا گردش کرد و به قول خودش تحصیل کرد ؛ بار اول هم که آمده بود به عنوان معاون رئیس سازمان محیط زیست ، بعضی از روزنامه ها هم تکریم و تجلیل که دانشمند جوانی آمده است برای مدیریت . حالا همین آدم است که آن جاسوسان با او مرتبط بودند . او را هم دستگاه قضایی بازداشت کرد ؛ ولی خود بعضی از عزیزان دولتمردان سر و صدا به راه انداختند و فریاد و شیون که نه ؛ ایشان آدم سالمی است و جاسوس نیست . وثیقه گذاشتند و با وثیقه فشار آوردند که او را آزاد بکنند. آزاد کردند بلافاصله فرار کرد و رفت . خب اگر مجرم نبود چرا فرار میکرد و میرفت ؟ اینها مشک است . خدا کند که درد دل ما به گوش مسئولین راحت تر برسد . همین راجع به فضای مجازی . کمیسیون سیاسی اجتماعی مجلس خبرگان که من هم در خدمت آن عزیزان هستم دو سه جلسه واقعاً از دو سال قبل برای بررسی مسائل در فضای مجازی جلسه تشکیل داد با حضور کارشناسان واقعاً متدین و دلسوز و خبره ؛ مستندات محکمی پیدا کردیم . هرچه منعکس و منتقل میکردیم ، به عکس آقایان میفرمودند که نه ، باید فضای مجازی آزاد و باز باشد . الآن کار به جایی رسیده است که فرانسه آمده میگوید من باید شبکه ی ملی داشته باشم و تلگرام را قطع میکنم . روسیه گفته که من باید شبکه ی ملی داشته باشم ، تلگرام را هم قطع میکنم . حالا تصمیم گرفتند شبکه ی ملی را تقویت کنند . خدا کند همین هم درست و راست باشد ؛ از همینجا هم شده جلوی ضرر را بگیرند .
نعوذ بک یا رب ؛ پناه بر تو ای خدای رحمان خدایا این ملت که کم نگذاشتند برای دین و انقلاب اسلامی . جوان دادند ؛ مال دادند ؛ شهید روی دستشان . جانباز روی دستشان . امشب هم شب ولادت آقا ابا الفضل العباس و فردا روز جانباز است . خدایا به مقربین درگاهت ، به آقا اباعبدالله ، به آقا اباللفضل قسمت میدهیم ، نظام ما را از گزند و آسیب بیگانگان محفوظ بدار . این نظام را تا ظهور ولیت با عزت مستدام بدار.
((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدای شهرستان است که هفته ی پیش رو سالگرد شهادت آنها است ))))))))))))))) ؛ نثار ارواح همه ی این شهدا صلوات.
{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ والعصر ؛ ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات؛ و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر ؛ صدق الله العلی العظیم}}
پایان خطبه دوم//