خطبه اول:
سلام علیکم جمیعا و رحمه الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه الا باله العلی العظیم حسبنا الله و نعمالوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمدلله رب العالمین الصلوه و السلام علی سید النبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد(ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین. قال الحکیم فی کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم « أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ / أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ / لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ / أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ / أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ » امیدوارم خدای رحمان توفیق درک و فهم قرآن را به همه ما ارزانی بدارد و ما را در مقام عمل و پایبندی به موازین قرآن موفق بسازد و در این مظنه استجابت دعا همه ما را مشمول رحمت و رضوان و غفران بی پایان خود قرار بدهد. گذشتگانمان را بیامرزد، بیماران را شفا مرحمت بفرماید به برکت صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ص).
در ادامه آیاتی که از سوره مبارکه واقعه مربوط به وعده حق الهی درباره زنده شدن بعد از مرگ مواردی از مظاهر قدرت را خدای رحمان به رخ میکشد، از آیه اول از خلقت انسان آغاز کرد. اندیشه نکردید چگونه منشأ خلقت شما از یک قطره منی آغاز شده؟ و بعد هم خدای رحمان انسان را به رویش نبات توجه داد. « أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ » شما زمین را محیا میسازید اما آیا رویش نبات به اراده شماست؟ آیا به قدرت شماست یا رویش نبات به دست خداست؟ اینها در آیات قبل مطرح شد. امروز رسیدیم به این آیه « أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ » این آبی که منشأ حیات است . اگر آب نباشد حیات و زندگی نخواهد بود. «من المآء کلّ شیءٍ حَیّ» هر چیزی که زنده است به وسیله آب زنده است . هم بوته که از زمین میروید نیاز به رطوبت و آب برای رشد دارد و هم حیوان و هم انسان. خدا میفرماید در پدید آمدن این آب هیچ فکر و اندیشه نمودی؟ « أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ »دیدن یعنی نگریستن، یعنی اندیشیدن، آب را نیاندیشیدی؟ همین آبی را که میآشابید؟ « أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ » آیا شما آب را از ابر جدا کردید؟ کار و اراده شما بود؟ که قطعاً نبود. ممکن است کسی بگوید که مگر فقط آب از آسمان است؟ خیر، از چشمه هم هست، گاهی از چاه استحصال میشود. مطمئن باشید اگر بارش باران نباشد چشمه و چاه هم میخشکد وآب نخواهد داشت. اساس و منشأ پیدایش آب همین ابر است و ابر هم نتیجه تابش خورشید بر صفحه دریاهای بزرگ است که موجب تبخیر آب میشود و این بخار متصاعد میشود و وقتی به هوای سرد برسد تبدیل به ابر میگردد و در یک شرایط مناسب میریزد . به صورت باران و یا به صورت برف و یا در بین راه اگر سرما شدید باشد به صورت تگرگ میبارد.همه اینها قانون و میزانی دارد که اراده تکوین الهی است. آیا شما باران را از آن ابر سفید بارانزا نازل کردید یا ماییم که ابر را بارور میسازیم. « لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ» اگر خواستیم میتوانیم این آب را تلخ و شورو یا بیمزه قرار بدهیم. اما میبینیم آبِ باران لطیفترین و شیرینترین و پاکیزهترین آب است. این قدرت خدای رحمان است. چرا خدایتان را شاکر نیستید؟ این هنر و قدرت خدا را در پیدایش باران دارید تماشا میکنید، از آب موجودات زنده حیات پیدا میکنند، خداوند نمایشِ قدرت میدهد تا شاید بنده شاکر شود ولی افسوس که طبع بشر ناسپاسی است. در عرصههای مختلف میبینید که خدای رحمان مظاهر قدرت خود را مینمایاند و تلنگر شکرگزاری دارد، اگر همه خدا را شاکر بودند نیازی به این تذکر نبود، پس پیداست که این همه ناسپاسی وجود دارد. شما ببینید اصل پیروزی انقلاب اسلامی در سایه عَلَمِ امامت وولایت، دوست و دشمن، بدخواه و خیرخواه، همه میدانستند برکت امامت و ولایت در جامعه نبود یک چنین تحول عظیم پدید نمیآمد اما حالا که در سایه علم امامت این تحول مبارک پدید آمد فرصتی پیش آمده است که متدینین بشوند رئیس و وزیر و نماینده مجلس این مملکت، بجای اینکه خدا را در برابر نعمت بزرگ امامت و ولایت شاکر باشند، میبینید متاسفانه در مدیریت کشور دوگانگی پدید میآورند در برابر اراده امامت و رهنمود روشن و صریح ولایت حرفهای بیمورد و بیخاصیت وانحرافی میزنند، همه اینها برمیگردد به همین تعبیر قرآن« فلولا تشکرون» کجای کاری بشر؟ چرا گرفتار خواب غفلت گشتی؟ چرا مست قدرت و غرور شدی؟ از مرکب غرور و نخوت پیاده شو و گذشتهات و شرایط حالت را بنگر، به آینده فکر کن، چرا داری ناسپاسی میکنی نعمت الهی را؟ کفران نعمت میکنی. « أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ » چگونه از درخت آتش میگیرید، هیچ فکر کردید این آتش چگونه در چوبِ تَر بوجود میآید؟انرژی، حرارت، نور، از همین چوبِ تر! آیا در آن فکر کردید که چه قدرت و دستگاه با عظمتی است؟ آیا درخت را شما بوجود آوردید که از آن آتش و حرارت میگیرید؟ یا دیگری درخت را برای شما خلق کرد؟«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری» در طول 40 سال -60 سال که آفتاب بر شاخه های درخت میتابد نور و حرارت و انرژی خورشید در این درت ذخیره میشود و لحظه ای که شاخه را به آتش کشیدی دارد رستاخیز تحقق پیدا میکند، آن انرژی و حرارت نهفته در این شاخه دارد نمایان میشود، باز پس داده میشود. به همه ایم نکته ها خدای رحمان اشاره دارد و میفرماید به زنده شدن بعد از مرگت هم فکر کن ، این شاخه درخت بواسطه سوختن حرارت و انرژی و نور میدهد، تو ای انسان در طول زندگی 60-70 ساله کارت به شما انرژی ذخیره داد و بعد از مرگ در عرصه محشر عکس العمل رفتار شما در دنیا عائد خود شما میشود. چه کردید؟ خداپسندانه بود یا خیر؟ «کل نفسٍ بما کسبت رهینه» هر انسانی در گرو کرده خویش است. «ان احسنت، احسنت لانفسکم، ان عصیت فلهم» اگر واقعاً در زندگی خوب عمل کردی برای خودت کردی، اگر بد کردی بر علیه خودت عمل کردی، بدان نتیجه عمل بسته به خود عمل انسان است.اگر در دنیا نیکو عمل کردی برای خودت عمل کردی، اگر بد کردی هم برای خودت اقدام کردی. نفس اماره اعداء عدو انسان است. اگر انساناسیر نفس بشود و هوای نفس بر انسان مسلط بشود، انسان گرفتار غرور و غفلت میشود و از خدا و وعده های خدا غافل میماند. نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا. بهترین راه نجات رعایت موازین تقوا، پرهیز از گناه و انجام واجبات انسان را یاری میکند. برای عرصه بعد از مرگ، برزخ، قیامت، راحت خوابیدن، راحت زنده شدن و راحت زندگی داشتن، حیات طیبه و پاکیزه در سایه نورانیت قرآن و آموزه های دین خداست اگر سعی کنیم پایبند بمانیم. خدایا همه ما را موفق بدار. هم هما را مشمول مغفرت قرار بده.
{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ قل اعوذ برب الفقل ؛ من شر ما خلق ؛ و من شر غاسق اذا وغب؛و من شر نفاسات فی العقد ؛ و من شر حاسد اذا حسد ؛ صدق الله العلی العظیم}}
پایان خطبه اول//
خطبه دوم:
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
با سلام و صلوات به ارواح همه ی انبیا ، و اولیا ، همه ی شهدا ، همه ی اهل ایمان ، گذشتگان ، با سلام به همه ی شما نمازگزاران ، برادران و خواهران . بار دیگر تأکید به تقوا هم برای خودم و هم برای همه ی شما برادران و خواهران نمازگزار دارم .
مستحضرید که امروز روز بزرگی است . بزرگی ایام به واسطه حادثه های بزرگ که در آن ظرف زمان اتفاق می افتاد است . امروز روز ولادت یک بانوی بزرگ در تاریخ بشریت ، سیده النساء العالمین است. یعنی از اول خلقت تا پااین انقراض عالم ، بانویی به عظمت زهرای مرضیه یافت نمیشود.دو نکته را در باره ی عظمت زهرا«س» عرض میکنم . یکی این که مرحوم کلینی در کافی آورده که از آقا امام حسن عسکری روایت کرده است که ایشان فرمودند: « نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ »ما امامان معصوم حجت خدا بر خلق خداییم ، «« وَ جَدَّتُنا فاطِمَهُ حُجَّهُ اللَّهِ عَلَیْنا»» جَدّه ی ما فاطمه «س» حجت خدا بر ما است. این بیان امام معصوم است.
بیان دیگری در عظمت حضرت زهرا که هم شیعه نقل کرد و هم سنّی و متواتر از رسول خدا نقل شده است که پیغمبر خدا به فاطمه«س» خطاب کرده بود : «« إن الرّب یغضب لغضبک »» ای فاطمه براستی که خدا به واسطه ی خشم تو ، خشمگین میشود . «« و یرضى لرضاک»» اگر تو خوشنود بشوی از هر قضیه ، خدا هم از آن قضیه خوشنود میشود . معنایش چیست؟ این است که مظهر حق است زهرا«س» ؛ معنایش این است که خلاف رضای الهی نمیخواهد . رضای خدا رضای او است و در نتیجه رضای او رضای خدا است .یک همچین موجودی . ولادت او به صورت یک ولادت طبیعی و معمولی متعارف آدم های معمولی است؟ ؛ هرگز ؛ زمین شوره سنبل بر نیارد ؛ زمین پاکیزه میخواهد . زمین مستعد میخواهد تا سنبل برویاند . هر بستری نمیتواند فاطمه بپروراند . لذا میبینید مرحوم صدوق در امالی آورد و همچنین در عیون اخبار الرضا ، و همچنین علامه بزرکوار مازندرانی صاحب احتجاج طبرسی ، در کتاب خود آورده که : لَمّا عُرِجَ به إلی السماء ، از پیغمبر نقل است ، که ایشان فرمودند: لحظه ای که مرا به آسمان ها بردند ، «أخَذَ بِیَدی جبرئیل» جبرئیل دستم را گرفت ، «فَأدخَلَنی الجنّه» ، مرا به فضای بهشت برد . «فَناولنی مِن رُطَبها ، فَأکَلتُه» جبرئیل از رطب بهشتی به من تعارف کرد ، خوردم . از آن رطب بهشتی ، نطفه ای در صُلب من ایجاد گشت ، «فَلَمّا هَبَطتُ اِلی الأرض ، واقَعتُ خدیجه ، فَحَمَلَت بِفاطمه » . از آن میوه ی بهشتی نطفه تهیه شد ، و از آن نطفه ، خدیجه ی کبری ، فاطمه را حمل برداشت ، «حوراءٌ انسیه »، یعنی حوریه ی دنیا است فاطمه . » یک وقتی حوریه ، حوریه ی بهشتی است ، یک وقتی حوریه ی دنیا ؛ حوریه ی دنیا را می گویند حوراءٌ انسیه ؛ « فلما اشتقت الى رائحه الجنه شممت رائحه ابنتی فاطمه» « پیغمبر میفرمود : هروقت مشتاق بوی بهشت میشوم ، دخترم فاطمه«س» را میبویم.
فَلَمَّا حَمَلَتْ بِفَاطِمَهَ کَانَتْ فَاطِمَهُ ع تُحَدِّثُهَا مِنْ بَطْنِهَا
ببینید ، عرض کردم ، امر بزرگ الهی است ؛ قدرت نمایی خدا است . یک مولود معمولی نیست ، می فرماید وقتی که خدیجه حمل برداشت ، اطمه در شکم مادر با مادر حرف میزد . وَ تُصَبِّرُهَا ؛ او را تأکید به صبر و خویشتنداری و رازداری میکرد ؛ وَ کَانَتْ تَکْتُمُ ذَلِکَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ؛ خدیجه هم این راز را از خود پیغمبر نیز کتمان کرده بود ، یعنی با پیغمبر در میان نمیگذاشت که یا رسول الله این فرزندی که در شکم دارم با من حرف میزند.
فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ یَوْماً ؛ یک روزی سر زده پیغمبر خدا بر اتاق خدیجه وارد شد ، و فَسَمِعَ خَدِیجَهَ تُحَدِّثُ فَاطِمَهَ ؛ خود خدیجه متوجه نشد پیغمبر دارد میاید . در حالی که خدیجه با فاطمه ی جنین در شکمش دارد سخن می گوید ، پیغمبر وارد اتاق شد ؛ فَقَالَ لَهَا یَا خَدِیجَهُ مَنْ تُحَدِّثِینَ ؛ پیغمبر از خدیجه پرسید با چه کسی حرف میزدی ؟ ؛ قَالَتْ الْجَنِینُ الَّذِی فِی بطنی ؛ خدیجه در پاسخ پیغمبر گفت با این جنینی که در شکم دارم . یُحَدِّثُنِی وَ یُؤْنِسُنِی . هم با من حرف میزند و هم حرفش موجب انس من است . موجب آرامش من میشود . قَالَ یَا خَدِیجَهُ هَذَا جَبْرَئِیلُ یُبَشِّرُنی . همین لحظه جبرئیل آمد و بشارت داد مرا ، أَنَّهَا أُنْثَى ، که این بچه که در شکم داری و با تو حرف میزند دختر است ،
وَ أَنَّهَا النَّسْلَهُ الطَّاهِرَهُ الْمَیْمُونَه ؛ دختر است و صاحب نسل پاکیزه ی مبارک ؛ وَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى سَیَجْعَلُ نَسْلِی مِنْهَا ؛ و خدای تبارک و تعالی ، نسل مرا از این دختر قرار میدهد . وَ سَیَجْعَلُ مِنْ نَسْلِهَا أَئِمَّهً وَ یَجْعَلُهُمْ خُلَفَاءَهُ فِی أَرْضِهِ ؛ جانشینان خدا در روی زمین ، جانشین پیغمبر خدا در روی زمین ، بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِهِ ؛
در هر صورت ، به این مناسبت ولادت صدیقه ی اطهر ،هر سال شعرای متدیّن ، متعد ، به نوبه ، شرفیاب محضر رهبر معظم انقلاب میشوند ، کما اینکه دیروز همین اتفاق افتاد .
ببینید ، طبع بشر ، کفران نعمت است ؛ با وجود این فاطمه و این طهارت و این پاکی و این عفّت ، آنوقت بیایند به بهانه ی جشن ولادت فاطمه«س» یک بساط زشت و مبتزلی را راه بیاندازند ؛ خب بی حیاها ، می خواستید رقاصی کنید ، خب میرفتید یک عروسی درخور خودتان رقاصی میکردید . چرا به نام فاطمه«س» ؟! چه توهین بزرگی ؛ چه اقدام زشتی ؛ در تهران ، عاصمه ی کشور ؛ والله خدا میداند که برای بعضی از این مدیران و مسئولان متأسفیم . چرا به این سرنوشت مبتلا شدند؛ چرا دوگانگی در اداره ی امور فرهنگی و اجرایی کشور؛ این رهنمود روشن و صریح و شفاف از سوی مقام معظم رهبری ، آنوقت مسئولی که باید عملی بسازد این رهنمود را اجرا بکند، بگوید که : (همه مسئولند ، ولی اگر کسی میخواهد از زبان مردم حرف بزند ، رئیس جمهور است که از زبان مردم میتواند حرف بزند .) خیلی بی شرمی میخواهد واقعاً . خیلی کفران نعمت است. از دست دادن فرصت است . خدایا به تو پناه می آوریم . این مردم که بد نکردند . مردم که امسال 22 بهمن را تماشایی ساختند ؛ اما در همان اجتماع بزرگ تماشایی ، یک چیزی دواندند که آقا رفراندوم برگزار کنیم . مثل اینکه آدم هنری نداشته باشد ، فقط بخواهد حاشیه سازی بکند . خب اینهمه گفتند منشور حقوق شهروندی ، خب حالا دستپخت منشور حقوق شهروندی ، جنایت خیابان پاسداران تهران را تماشا کردیم . منشور حقوق شهروندی و به بهانه ی ولادت بی بی حضرت فاطمه ی زهرا«س» جشن مبتزل از عوارضی که از مردم در تهران دریافت کردند به پا نمودند . مقام معظم رهبری همیشه ، مخصوصاً از 19 دی امسال ، واقعاً اتمام حجت های جدی کردند. هم اشکالات کار را ،به موقع تذکر میدهد ، و هم راه چاره را پیش روی مسئولین میگشاید و باز میکند .که اگر اهل عمل هستند عمل بکنند و خدمت بکنند به ملت ؛ در همین اجتماع شعرا و مداحان دیروز ، مطالب بسیار مهم و حکیمانه فرمودند که : ( برای حکومتی که با نام اسلام آمده تکلیف ایجاد میکند) ؛ یعنی در برابر محرمات ، مسئول و دولت حق ندارد بی تفاوت باشد . حرام ، کوچک و بزرگ ندارد ؛ متأسفانه بعضی از عمامه به سرها داخل این جریان هستند که حجاب را نمیشود اجباری کرد ، باید فرهنگسازی کرد خانم ها خودشان بپذیرند حجاب را . این حرف بسیار زشت شیطانی است ؛ بخدا شیطانی است ؛ برای اینکه خدا در قرآن تأکید دارد بر حجاب . همه ی انبیا و پیامبران و امامان معصوم بر رعایت حجاب تأکید داشتند . حالا آدمی به ظاهر متدین و به قول خودش مسئول بیاید بگوید که : (غیبت هم حرام است ، چرا روی غیبت حساس نمیشوید و روی بی حجابی حساس میشوید ؟!) مقام معظم رهبری فرمود : (حرام ، کوچک و بزرگ ندارد ، شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده مانع رواج حرام الهی در جامعه بشود ؛ حکومت اسلامی باید از رواج محرمات جلوگیری کند . و موظف است مقابل حرام و گناه بایستد.مرحوم امام ، در مقابل یک منکر واضحی که به وسیله ی پهلوی رایج شده بود _بی حجابی_ ، مثل کوه ، محکم ایستادند، حالا آن آقا میگوید که این گناه که از غیبت بزرگتر نیست ، چرا شما برای غیبت کسی را تعقیب نمیکنید؟ ؛ میخواهند روی هویت مستقل زن مسلمان اثر بگذارند ، نتیجه ی کارشان این است که 4 تا دختر در گوشه و کنار فریب بخورند ، یا انگیزه های گوناگون پیدا کنند که روسری را بردارند . نتیجه ی همه ی آن تلاش ها در این مسأله ی کوچک حقیر خلاصه میشود . آنچه مرا حساس میکند این است که میبینید از دهان گروهی از خواص مسأله ی حجاب اجباری مطرح میشود.) آقا حجاب دستور خدا است ، مثل اینکه کسی بگوید مگر میشود به اجبار جلوی شراب راگرفت ؟ حالا یکی میخواهد بخورد ف یکی نمیخواهد بخورد . پس میدان را باز بگذاریم . هر کسی خواست حجاب داشته باشد ، هرکسی خواست نداشته باشد ؛ خدا میداند هرگز تصور نمیکردیم زنده بمانیم و این شرایط را ببینیم . یعنی انقلابی که برای او اینهمه جان داده شد؛ انقلابی که برای او اینهمه خون ریخته شد ؛ انقلابی که برای او اینهمه خانواده ها داغدار شدند . برای چه؟ برای اسلام عزیز ؛ برای حاکمیت قرآن در جامعه ؛ نه برای اینکه کار به اینجاها برسد و این حرف های بیخود شنیده بشود . مقام معظم رهبری فرمود: (زن غربی ، اروپایی ، مظهر مصرف ، آرایش ، جلوه گری ، در مقابل مردان و وسیله ی هیجن جنسی مردان است . بقیه ی حرف هایی که میزنند مثل عدالت جنسیتی ، همه حرف و ظاهر قضیه است ، باطن آن چیز دیگری است . بانوان صاحب مقام غربی ، یکی پس از دیگری اعلام کردند که مورد سوء استفاده قرار گرفتند . اسلام ، در را بر روی آن مسیری که جنس زن را به این نقطه ی انحراف برساند به وسیله ی حجاب بسته است . حجاب وسیله ی مصونیت زن است ، وسیله ی حفظ زن است . نه محدودیت برای زن ها . آمریکا که همه جا حضور فتنه گرانه و مفسدانه دارد ، میگوید چرا ایران در منطقه حضور دارد ؟! ؛ ما در منطقه هستیم، در خانه ی خودمان داریم زندگی میکنیم ، باید از آمریکا اجازه بگیریم؟ برای حضور در منطقه باید با دولت های منطقه مذاکره کنیم ، چرا با شما گفت و گو کنیم؟ما با دولت های منطقه مذاکره کردیم و میکنیم ؛ خب این عراق است که دعوت کرد از ایران برای کمک به عراقی ها .این سوریه است که دولت قانونی سوریه دعوت کرد از ایران برای حضور در سوریه و برای کمک به امنیت منطقه ؛ ما خودمان با مردم و حکومت های منطقه صحبت میکنیم و الحمد لله که موفق هم شدیم و پیش هم رفتیم . باز هم پیش خواهیم رفت . ) آمریکای بی حیا از آن سر دنیا می خوهد بیاید اینجا و محدودیت هم برای اهل منطقه درست کند که شما حق ندارید در مسائل منطقه دخالت کنید ، اگر هم میخواهید دخالت کنید باید از ما اجازه بگیرید . شما را به خدا ببینید وضع مسلمان ها به کجاها رسیده است . حالا یک عده ای هم در داخل ، دلبسته و شیفته به آنها ؛ چه کسانی؟ ، آنهایی که اهل جبهه نبودند ، خیلی راحت به شما عرض کنم . ای کاش بچه های بعضی از این مسئولین به جای اینکه در خانه بمیرند ایکاش در جبهه به شهات میرسیدند شاید یک قدری سر غیرت می آمدند .
مناسبت ها را عرض کنم که امروز سالروز ولادت بی بی فاطمه زهرا بود ، سالروز ولادت فرزند رشیدش امام راحل در سال 1320 ، یعنی تقریباً 120 سال قبل ، سالروز ولادت امام راحل هم همین امروز بود . سالروز بزرگداشت سید جمال الدین اسد آبادی ؛ سالروز تأسیس کانون های فرهنگی هنری مساجد .
یکشنبه روز راهیان نور ؛ می خواهند ما را و جامعه ی ما را از گذشته ی پرافتخارمان ، گذشته ی دوران دفاع فراموشی بدهند . گذشته ای که مظلومانه فرزندان شهید و فرزندان جانباز این ملت از همه ی نیروهای بسیج و سپاه و نیروی انتظامی و ارتش و همه ی قشرها مؤمنانه مقاومت کردند و دشمن را به عقب راندند ، حتی وجبی از خاک ایران را تمام استکبار که پشت صدام ایستاده بود نتوانستند از دست بچه های شما خارج کنند . حفظ کردند تمامیت آب و خاک و نظام را .
سه شنبه 22 اسفند ، سالروز بزرگداشت شهدا ؛ سالروز تأسس بنیاد شهید ؛ به همان نسبت که شهدا را نباید فراموش کنیم ، راهیان نور باید تداوم پیدا کند تا نسل هی آینده ی ما این ارثیه ی مقدس مقاومت ، دفاع ، و ایستادگی در برابر دشمن را از دست ندهد ؛
چهارشنبه سالروز درگذشت عالم مجاهد ، مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی ؛پنجشنبه هم سالروز انفجار بمب در مراسم نمازجمعه تهران در سال 1363 . و چهارشنبه ی پیش رو ، به اصطلاح عامیانه چهارشنبه سوری ، مومنین،خانواده ها ، پدران ، مادران ، نصیحت کنید بچه ها را ، مراقبت کنید آنها را ؛ حتماً دیدید گوشه هایی از فیلم های دلخراش . واقعاً انفجار هایی که گاهی در گذشته اتفاق می افتاد ؛ جوان چشمش را از دست میداد ، جوان دستش قطع میشد ، نتیجه ی بی بند و باری در چهار شنبه سوری.نیروی انتظامی ، قرص و محکم با برخورداری از پشتوانه ی دستگاه قضایی برای جلوگیری از ناهنجاری ها ، ایستاده ، اما خانواده ها هم باید کمک و همراهی کنند . تعطیلات سال جدید را پیش رو داریم . رعایت مسائل امنیتی و ایمنی و تذکراتی را که پلیس دارد برای خانواده ها جدی بگیریم و اهمیت بدهیم . و در این دید و بازدید ها و در این مسافرت ها آگاه باشیم که مومن باید از اسراف پرهیز کند . رعایت صرفه جویی و اقتصاد و میانه روی در هزینه ؛ چه در مصرف گاز ، آب ، برق ، چه حتی در استفاده ی در تلفن ؛ که گاهی برای کارهای غیر ضروری از تلفن استفاده میشود . یکی از چیزهایی که به نظر می آید واقعاً اسراف در او نمایان است ، استفاده ی از دستمال کاغذی و کاغذ است . گاهی ارزان است خیال میکنیم بی اهمیت است ؛ هرچیزی را که آدم نیاز دارد باید اهمیت بدهد ، باید صرفه جویی داشته باشد ، نباید بریز و بپاش و اسراف در مصرف به وجود بیاید.
((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدای شهرستان است که هفته ی پیش رو سالگرد شهادت آنها است ))))))))))))))) و یکی از جانباختگان حادثه ی سقوط پرواز تهران-یاسوج ، مرحوم مغفور آقا محمد کبیریان از اهالی قائم شهر بودند که بعد از اقامه نمازجمعه ، اقامه ی نماز بر پیکرش و تشییع پیکرش با حضور شما عزیزان انجام خواهد شد .
نثار ارواح همه ی این شهدا و نثار روح این عزیز راحل ، همه باهم صلوات.
{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ والعصر/ ان الانسان لفی خسر/ الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات/ و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر ؛ صدق الله العلی العظیم}}
پایان خطبه دوم//