خطبه اول:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم جمیعاً و رحمه الله و برکاته،اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنالله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمد لله رب العالمین الصلوه و السلام علی سیدالنبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد(ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین. قال الحکیم فی کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس و لیعلمن الله من ینصره و رسله بالغیب ان الله قویٌ عزیز» امیدوارم خدای رحمان قدرت فهم و درک آیات نورانی خود را به همه ما مرحمت بفرماید و در مقام عمل همه ما را به پایبندی به موازین دین و معیارهای تقوا و پرهیزگاری موفق بدارد. خدای رحمان ما را در این مظنه استجابت دعا مشمول رحمت و رضوان و مغفرت بی پایان خود قرار بدهد. گذشتگانمان را غریق رحمت بفرماید. بیماران را شفا مرحمت بفرماید. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
(صلوات)
انبیاء و پیامبران از پیش خود نیامدند. «لقد ارسلنا» تأکید جدی است که ما فرستادیم. خدای رحمان انبیاء را مأموریت داد. در جای دیگر فرمود: « اگر چیزی را به ما نسبت دهند که سخن خدا نبوده سخت میگیریم برای آنان» کما اینکه برخی ادعای دروغ به پیامبری و نبوت کرده بودند که در همین دنیا خواری و ذلت نصیب آنها گشت. انبیاء با دلایل روشن و معجزات چشمگیر که خدرت خدایی بود در جامعه ظاهر شده بودند. «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب» کتاب نازل ساختیم. با آنکه کتاب یکی نبود، تورات، انجیل، فرقان، زبور.. اما چرا کاتب؟ ماهیت همه یکی است، همه این کتابهای آسمانی در تداوم و استمرار یک حرکت بندگان را به بندگی خدا دعوت میکنند. ادامه قسط و حق و عدل در جامعه اهداف انبیاء مشترک بود منتهی حرکت از یک جایی آغاز شد و به جایی تکمیل گشت. مثل کودکی که به دبستان میرود و کتابی دارد و به راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه که میرود هم کتاب دارد. ماهیت همه کتاب است برای فهم و درک و دانش. لذا فرمود «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان»کتاب برای اینکه احکام الهی در آن است و آنچه را که بشریت نیاز دارد بفهمد و در مسیر زندگی خویش از چه چیزهایی باید اجتناب کند و چه چیزهایی برای او روا و یا واجب است همه اینها در کتاب خداست. «الذی یتضمنُّ الاحکام و ما یحتاج الیه الخلق من الحلال و الحرام کالتورات و الانجیل والفرقان و المیزان» ترازو برای سنجش اجسام است. در گذشته با یاد دارم که حتی به ترازو هم قسم یاد میکردند. ترازو قداست دارد و این قداست از کجاست؟ «لقد الرسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان» در کنار کتاب، میزان آمده. کتاب فرستاده خداست و میزان «ترازو» هم فرستاده خداست. شأنیت ترازو، حق است لذا در آن آیه فرمود «ویل للمطفّفین» وای به حالکمفروشان. نه تنها سر مشتری کلاه میذارد؛ بلکه به ترازو هم خیانت میکند.انبیاء را با معجزات و دلایل روشن فرستادیم و در کنارش کتاب و میزان نازل کردیم. میزان را برای چه چیزی نیاز دارند؟ برای اینکه حق را از باطل تشخیص بدهند. «لیقوم الناس بالقسط» برای اینکه جامعه بشری اقامه حق و عدل کند. یعنی از مهمترین اهداف بعثت انبیاء را اگر بخواهیم شناسایی کنیم دو بخش دارد: یک بخش تعلیم و تربیت، آنجا که آیه فرمود :«هو الذی بعث فی المیّین رسولاً من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمّهم الکتاب و الحکمه» یزکّیهک: تزکیه اخلاق و تربیت، «و یعلمهم الکتاب والحکمه» تعلیم دانش. انبیا هم برای تربیت و تعلیم آمدندکه یک بخش آن است و بخش دیگر «لیقوم الناس» آمدند جامعه را آگاهی بدهند تا بشریت برای اجرای حق مهیا بشود.اگر بگوییم به من چه؟ و یا به تو چه؟فایده ندارد، همه مسئولیت دارند و هر کسی به اندازه توان و وسع خود باید حق را یاری و بازگو کنند و درستی و راستی را حمایت کنند. اینها میشودامر به معروف و نهی از منکر. آنچه که بد است بر اساس معیارهای قرآنی و بیانات اولیاء خدا و پیامبر عظیم الشأن و امامان معصوم، ترک و نهی آنها در تحقق اهداف انبیاء کمک میکند. در ادامه فرمود: «و انزلنا الحدید» آهن را خلق کردیم و برای بشریت فرستادیم. «فیه البأس شدید» در آهن توان فراوانی نهفته است. قبل از دسترسی انسان به آهن میگفتند دوران «حجر» ولی وقتی که بشر آهن را کشف و شناخت و استفاده از آهن را آموخت تحول عظیمی در زندگی ایجاد گشت. به کمک آهن زراعت میکرد و درخت را بوسیله تبر که از آهن است قطع میکرد، ارّه و تیشه و همه ابزار زندگی از آهن بود. حالا انبیاء ابزار اولیه آنها کتاب ومیزان و معیارهای الهی و آیات روشن است اما همیشه در همه ادوار تاریخ افراد گردنکشی هستند که نمیگذارند اهداف انبیاء تحقق پیدا کند و فرمان الهی به راحتی پیش برود و گسترش پیدا کند. مخالفت و کارشکنی و دشمنی میکند، آنجا باید در برابر آنها از آن ابزار دفاعی استفاده کرد. « و انزلنا الحدید و فیه بأسٌ شدید و منافعٌ للناس» با استفاده از ابزار آهنی میتوانید از دین خدا و انبیاء و اولیاء خدا دفاع کنید. «و لیعلمن الله» برای اینکه روشن شود و بدانند «من ینصره و رسله بالغیب» کیست که خدا و فرستادگان خدا را یاری میکند. پنهانی و آشکارا دین خدا و انبیاء الهی را کمک میکند. «ان الله قویٌ عزیز» خدا نیاز ندارد اما بشریت و جامعه نیاز دارد. باید افراد آگاه برا یپیشبرد اهداف انبیاء کمر همت ببندند و دین خدا را نصرت و یاری برسانند. اینکه سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع) هم روز عاشورا میفرمود:«هل من ناصر ینصرنی» نصرت او که حجت خدا بود و برای پیشبرد آئین الهی و دین خدا حرکت میکرد، کمک کردن به او کمک کردن به دین خدا بود. «و ان تنصرالله ینصرکم» اگر دین خدا را یاری کنی امیدوار باش که مورد عنایت الهی قرار میگیری و خدا هم تو رایاری خواهد کرد . در بیانی از نبی مکرم نقل شده است: «بُعِثتُ بالسَّیف»من مبعوث شدم و خداوند به من اجازه و فرمان استفاده از شمشیر را هم داده است. در دوره آخر الزمان. یعنی بعد از خاتم پیامبران محمد مصطفی (ص) پیامبر دیگری مبعوث نخواهد شد. امیرالمومنین میفرمود: «ان الله فرض الجهاد و عظمه» خداوند جهاد را واجب و بزرگ شمرده «و جهله نصره ناصره» جهاد یاری خدا و دین خدا. بخدا سوگند دین و دنیا آباد نمیشود مگر در سایه داشتن نیروی مسلح مومن و مقتدر. پروردگارا روز به روز بر اقتدار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بیافزای. پروردگارا عزت اهل ایمان را مستدام بدار. در مسیر عبودیت و بندگی و پیمودن راه تقوا و پرهیز از گناه و انجام واجبات یاریمان بفرما.
{{بسم الله الرحمن الرحین ؛انا اعطیناک الکوثر؛فصلّ لربّک وانحر؛ان شانئک هو الابتر؛صدق الله العلی العظیم}}
پایان خطبه اول//
____________________
____________________
خطبه دوم:
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
اوصیکم عِباد الله و نفسی بتقوالله ؛ بار دیگر ، خود و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی ، یعنی پرهیزی از گناه ، معصیت ، نافرمانی ، در رأس همه ی گناهان (دروغ) ؛ الحَذَر ایّاکَ و الکذب ؛ برحذر باش از دروغ و از -بلانسبت- آدم دروغگو.واقعاً دروغ در میان همه ی گناهان ، خباثتش ، رذالتش ، بیشتر از بقیه ی گناهان است . باید از همه ی گناهان پرهیز کنیم تا به زینت تقوا مزیّن شویم . و البته نمیتوانیم مگر خدا یاری مان کند . پس به خود خدا پناه ببریم و از او مدد بخواهیم ، در مسیر عبودیت و بندگی او . خدایا همه ی ما را در این راه ، کمک و یاری بفرما . مقام معظم رهبری در همین روزهای اخیر ، در دیدار جمعی از مسئولان و فعالان فرهنگی استان های یزد و همدان بود . نکته های بسیار ارزنده ای را مطرح کرد . سزاوار است بازگو و بازتکرار شود . مجدداً بشنویم ، مسئولان و مدیران ما . مقام معظم رهبری فرمودند امروز بسیاری از جوانان با انگیزه ی بالا و ایمان باورنکردنی دنبال آن هستند که از زندگی ، خانواده و راحتی خود بگذرند و با عشق به جهاد و دفاع از ارزش ها با دشمن مبارزه کنند. یعنی مدیران ، مسئولان ، خیال نکنید چاره ندارید . چاره دارید ؛ شما نیروی بالقوه دارید ،پشتوانه دارید . خودتان ممکن است قدری ضعف داشته باشید . ضعفتان را کنار بگذارید و از پشتوانه استفاده کنید . سنگر پشتیبانی بحمدالله قوی است . اعتقادات و باورهای دینی ، که باید قدر این رویش های جدید و ارزشمند را دانست.مسئولان به گونه ای عمل نکنند که جریان انقلابی تضعیف شود. در اداره ، در کارخانه ، در مزرعه ، در بازار ؛ همه جا باید جریان ایمان و انقلاب را تقویت کرد ، نه تضعیف کرد . نه نیشخند زد . بیان مقام معظم رهبری : مسئولان به گونه ای عمل نکنند که جریان انقلابی تضعیف و جریان مقابل آن –یعنی جریان سازش با استکبار ، ذلّت در بابر دشمن – در محیط های فرهنگی ، دانشگاهی ، تبلیغات دینی تقویت شود . مبادا کاری کنیم سازش با دشمن را ترویج کنیم . فرمودند : شهید حججی عزیز ، حجت خداوند در مقابل همه گان شد . حجت خداوند . میدانید این یعنی چه ؟ یعنی هر فرد با غیرت مسلمان ، وقتی او را ببیند ، بگوید : خب مگر من از او عزیز تر هستم ؟ مگر او زن و بچه نداشت؟ مگر بچه ی خردسال نداشت؟ اینگونه که استقامت کرد برای دفاع از حق و برای مقابله با ظالم و عوامل استکبار.اصلاً داعش ، میدانید از چه وقتی پیدا شد؟ از وقتی که در عراق ، انتخابات برگزار شد . درنتیجه ی انتخاباتی که آمریکایی های بی حیا ، دَم از دموکراسی میزدند ، دَم از رأی مردم می زدند.در عراق انتخابات برگزار شد ؛ در سایه ی انتخابات ، دولت شیعی سر کار آمد . یعنی نخست وزیر که مسئول اجرای کار در کشور است ، شده است یک عنصر شیعی . آن هم با گرایش به جمهوری اسلامی ایران . از آن لحظه ، آن شاه مقبورِ ملعونِ قبلی عربستان ، آن شاه به وزیر اطلاعات وقت گفته بود : اگر شده ، تا 20 میلیارد دلار ، نه 20 میلیون! ؛ اگر شده تا 20 میلیارد دلار هزینه کنید ، نگذارید در عراق ، شیعه به قدرت برسد . آنوقت آن (بندر بِن سلطان) آمده بود در عراق، مخفیانه ، سه ماه مانده بود در عراق . و البته شاه سعودی دست به دامن آمریکا شده بود ، سرویس های جاسوسی آمریکا ، اسرائیل ، انگلیس ، کمک کردند بندر بن سلطان را برای پیوند دادن اندیشه ی وهابیت با جریان بعثی ، که از قدرت کنار گذاشته شده بودند . یعنی بعد از سقوط صدام ، بعثی ها از قدرت کنار گذاشته شده بودند ، مجدداً آل سعود پیوند داد اندیشه ی خود را با بعثی های منزوی و پول کلان و فراوان در اختیار آنها گذاشت ، اسرائیل کمک کرد ، آمریکا کمک کرد ، وسائل و ابزار در اختیار اینها قرار داد . خود ابوبکر بغدادی ملعون ، در یک صحبتی برای داعشی ها گفته بود و پخش شده از او که : مأموریت ما مبارزه با اسرائیل نیست ؛ مأموریت ما مبارزه با مرتدّین است . شیعه را مرتد معرفی میکرد . باید شیعه کشی راه بیاندازیم . این مأموریت آمریکا ، اسرائیل ، انگلیس ، برای به جان هم انداختن مسلمان ها در منطقه، تا زمینه سازی برای سلطه ی بیشتر خودشان فراهم بشود . شرایط اینچنین است . یعنی همانگونه ای که در زمان صدر اسلام ، زمان رسول خدا ، در جنگ احزاب ، گروه های مختلف ، مشرکین مکه ، یهودی ها ، مسیحی ها ، همه دست به دست هم شده بودند که اسلام را از بین ببرند ، امروزه هم همین است . البته از یک سمت امروز سالروز ورود متّفقین به ایران و سقوط رضا شاه است . ببینید ، آن ایام ، سه تا دولت هماهنگ شدند و هماهنگ کردند وارد ایران بشوند . آن روزگار ، انگلیس بود و آمریکا بود و شوروی . ولی در جنگ تحمیلی ، علاوه بر آمریکا ، علاوه بر انگلیس ، فرانسه کنارشان قرار گرفته بود ؛ شوروی آن ایام هم کمک میکرد به آنها ؛ یعنی کلّ استکبار جهانی در جنگ تحمیلی ، پشت صدام ایستاده بودند ، ولی به فضل الهی ، در عین مظلومیت ، اما با مقاومت مردانه و سرسختانه ، دشمن به عقب رانده شد . این نبود مگر به برکت امامت و ولایت. آن روزگار ، سوم شهریور 1320 ،متفقین که ریختند ، مردم به جای اینکه نگران و ناراحت باشند ، مردم خوشحالی میکردند ، واقعاً به تاریخ مراجعه کنید ، تاریخ این را میگوید ؛ مردم خوشحالی میکردند ، چرا؟ برای اینکه آنقدر از سلطه ی همان رضا خان خبیث ، مردم تنفر داشتند ؛ مردم در رنج و در عذاب بودند ؛ چون خودش وابسته به بیگانه بود ؛ چرا حالا بیگانگان او را برداشتند؟ البته اگر او وابسته نبود ، پسرش را هم سر جایش نمیگذاشتند ؛ دیدند او تاریخ مصرفش تا این ایام است ؛ او را برداشتند ، پسرش را سر جایش گذاشتند ؛ پشتوانه ی مردمی نداشت.مردم خوشحالی کرده بودند . اگر واقعاً از روز اول ، برای خدمت به مردم کمر همت میبست ، مردم پشتیبانی میکردند از او و میتوانستند استقامت کنند . حالا یا پیش میبردند یا شکست میخوردند ، ولی با ورود متفقین ، هیچ مقاومتی اتفاق نیفتاد./.
مقام معظم رهبری فرمود که : مسئولان فرهنگی موظفند روحیه و جریان انقلابی را در محیط های مختلف ، تقویت و از آن پشتیبانی کنند . شهید حججی نمونه ای درخشان از رویش های اسلامی و انقلابی است . در دنیایی که روزنه های اغوا گری صوتی و تصویری فراوانی وجود دارد ، -همین فضاهای مجازی – ، چنین درخشید و خداوند او را همچون حجتی در مقابل چشم همه گان قرار داد. خب اینها اسوه ای هستند ؛ اگر مثلاً یک آدمی خیلی زیبا بود و خیلی خوشگل بود ، زمینه داشت ، رفت دنبال خلافکاری ، میگویند فردای قیامت ، چهره ی یوسف پیغمبر را مینمایانند به آن آدم ، میگویند تو زیباتر بودی یا یوسف؟ یوسف از تو زیباتر بود ، ولی دنبال خلاف نرفت . حالا –به یاوه گویان- بگوییم شما خونتان از خون شهید حججی ها مثلاً رنگین تر است؟ چرا عقب کشیدید؟ چرا دفاع نکردید؟ چرا حضور در میدان نداشتید؟ ؛ این را میگویند حجت.حجت شده برای بقیه .
خب مناسبت هایی وجود دارد ، فردا روز کارمند است ، هم کارمند باید کرامتش حفظ بشود ، هم ارباب رجوع .تکریم باید دوجانبه باشد . محبت اگر یک طرفه باشد ، اسباب درد سر میشود . امیرالمومنین سلام الله علیه میفرمود: از کنار خوبی و بدی ، نباید بی تفاوت گذشت ؛ « وَلاَ یَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَالْمُسِیءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَه سَوَاء» . آن که درست عمل کرد ، آنکه بد عمل کرد ، هردو را یکسان نبین و یکسان با هردو برخورد نکن . باید برخوردت متفاوت باشد ؛ « فَاِنَّ فِی ذَلِکَ تَزْهِیداً لِاَهْلِ الْاِحْسَانِ فِی الْاِحْسَانِ » اگر بی تفاوت بودی نسبت به خدمتگزار خوب ، نسبت به خدمتگزار بد . نسبت به مدیر خوب یا بد ، نه ، این درست نیست . باید به تناسب عملکرد مدیر ، به تناسب عملکرد کارمند و خدمتگزار ، تو با او برخورد بکنی ، وگرنه ، کمک میکنی به اینکه کسی که کار خوب میکند ، دیگر بی رغبت بشود ، و آنکه بد میکند ، جرأت بیشتری پیدا کند در بدی .
بر همین اساس ، حتماً شنیده دارید که شورای محترم جدیدی که پریروز مراسم تحلیفشان بود ، با سوگندی که یاد کردند ، رسماً ورود به کار کردند ، ولی اولین تصمیمشان ظاهراً شنیدیم که کنار گذاشتن شهردار است و معرفی کردن سرپرست . من خواهشم از این عزیزان این است که به سرعت تعیین تکلیف کنند . برای خاطر اینکه سرپرستی ، یعنی به فَشل کشاندن دستگاه خدمترسانی برای شهر . من در طول این مدت 14 سال که تمام شد ، آغاز پانزدهمین سال است که در خدمت شما هستم، حداقل بالای هفت شهردار را دیدم . البته متأسفانه میانگین عمر مدیریت شهرداری در قائم شهر خیلی کوتاه است . به خلاف شهرهای هم جوار ؛بابل ، شهرداری 6 سال شهردار بود . ساری شهرداری الآن 8 یا 7 سال است ، بیشتر ، کمتر ، این حدود است که شهردار است . من شهرداران زیادی را اینجا دیدم . هریک به نوبه ی خودشان زحمت کشیدند ، کار کردند ، خدمت کردند . دستشان درد نکند . اما حقیقتاً این بنده ی خدا ، آقای مهندس رحیمی ، خب همه تان داشتید نگاه میکردید ؛ کوچه های زیادی را ، خیابان های فرعی ، حالا ممکن است چندی خیابان یا کوچه مانده باشد ؛ اما خیلی از کوچه ها را آسفالت جدیدی ریخته ، و بولوار سازی بعضی از خیابان ها را انجام داد ؛ تلاش جدی برای رونق شهر و برای انجام کار داشت . مخصوصاً این اقدامی که برای تملّک نساجی قائم شهر ، واقعاً یک چیز عجیبی بود ؛ هرگز مااحتمالش را نمیدادیم که ایشان جرأت کند دست به چنین کاری بزند ؛ البته اگر این کار را نکرده بود ، نساجی قائم شهر هم که نساجی شماره یک معروف است و اولین نساجی منطقه بوده ، خب این هم سرنوشتش بهتر از نساجی مازندران یا نساجی شماره دو نمیشد . بلکه بدتر از آن اتفاق می افتاد . ولی الآن سندش به نام مردم قائم شهر است . یعنی به نام شهرداری است . این یک کار بسیار بزرگی بود . حالا کارهای دیگر را که دارید میبینید . البته هیچ شهرداری نیست که ناراضی نداشته باشد.من هم این را صادقانه عرض میکنم. از خود همین آقای رحیمی هم بعضاً پیش من گِله میکردند ، اما میانگین که آدم بگیرد ، درصد بگیرد ، میبیند که نه ، گِله ها کمتر بوده و در چشم عمومی ، خدماتی را که ایشان داشتند نمایان تر بوده .حالا قانون ، این اختیار را به شورا داده ؛ شورای شهر حق دارد شهردار را کنار بگذارد ، چه دلیل داشته باشد ، چه نداشته باشد ، میتواند این کار رابکند . ولی حالایی که ایشان را کنار گذاشتند ، حد اقل یا مشابه ایشان ، یا یک فرد قوی تر از ایشان را بیاورند زودتر سر کار ؛ سرپرستی ؛ اگر همین عزیزی را که الآن سرپرست کردند ، اگر احساس میکنند توان دارد پیش ببرد ، خودش را ابلاغ بدهند . اگر احساس نمیکنند به توانمندی او ، معطل نکنند و راکد نماند اوضاع . برای خاطر اینکه الآن آن پل میدان جانبازان ، خب نیمه کاره است . البته آغاز کار سرعت خوبی داشت . اگر الآن بماند ، واقعاً ترافیک مشکل داشتند و دارند الآن آنجا . ولی به امیدی که زودتر ساخته بشود ، اگر ساخته بشود ، خب هم مشکل قبلی حل است ، و هم مشکل اضافه ای که الآن ایجاد شده ، برطرف خواهد شد . در بند 8 اصل سوم قانون اساسی ، این عبارت را دارد : مشارکت عامه ی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی – اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی ؛ طراحان قانون اساسی ، واقعاً با یک ذهنیت پاک ، با یک حسن نیت ، طراحی شان بد نبوده ، طراحی شان خوب بوده ؛ مشارکت داشته باشند مردم ؛ و بعد هم اصل یکصدم قانون اساسی ؛ برای پیشبرد سریع برنامه های اقتصادی ، اجتماعی و عمرانی ، بهداشتی ، فرهنگی ، آموزشی و سایر امورات رفاهی ، اداره ی امور با نظارت شورایی صورت میگیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب میکنند . هرچه که هست ، دستپخت مردم است ؛ مردم رأی دادند ، شورا آمده سر کار.آنوقت حقی هم باز در قانون اساسی برای نمایندگان مردم گذاشته شد . اصل 103 : استانداران ، فرمانداران ، بخشداران ، در حدود اختیارات شوراها ، ملزم به رعایت تصمیمات آنها هستند . یعنی استاندار ، فرماندار ، بخشدار ، در برابر تصمیم شورا ، باید اجرا کند . نه اینکه تصمیم خودشان را به شورا تحمیل کنند . شورای قبلی ، یک افت و خیزهایی داشت ؛ خب در یک مقطعی واقعاً شهرداری راکد مانده بود . معطل بوده . ولی در قسمت پایانی ، شهردار فعالی پیدا کرده بود ، با تصمیم شورای قبلی . حالا اگر جویا میشدی ، میدیدی شورای محترم قبلی هم ملاحظاتی از بعضی از مسئولین پیدا کرده بود و نظر مسئولین را اعمال کرده بود ، ولی متأسفانه پاسخ مثبت نگرفته بودند . الآن هم همین است ، آینده هم همین است ، باید اعضای شورا ، از موضع حمایت از حق مردم بتوانند استقلال داشته باشند ، اگر بناست که تصمیمات مدیران و روسای ادارات را اجرا بکنند ، خب روسای ادارات بودند ، سابق هم شهرداران را خود استاندار ابلاغ میداد و انتخاب میکرد ؛ بعضی ها میگویند واقعاً آن ایام بهتر هم بود ! ؛ حالایی که شورا شده ، شورا باید مستقل باشد ، شورا باید تصمیم بگیرد ، و مسئولین وظیفه ی همکاری دارند ، البته همکاری ، احترام ، باید به طرفین باشد ؛ نیاز به فضای آرامش داریم . نیاز به واقعاً هماهنگی و همدلی ، اینها همه سر جای خود . اما از اینکه یک مسئولی برداشته شده ، مسئول دیگری میخواهد جای او بیاید ، یا باید قوی تر ، یا حد اقل مشابه او باشد . این نکته را عزیزان مورد نظر داشته باشند . از جمله کارهای خوبی را که شهردار انجام داده بود ، اِلِمان امیر سرلشگر خلبان شهید مهدوی ، که همین دیروز هم در مزار این شهید ، مراسم یادواره بوده . خب برای یک همچین شخصیت شهیدی ، در هر شهری که اگر بود ، یک کارهایی میکردند . جلوتر هم در همین سه راه شهید مهدوی ، یک کاری شده بود ، ولی خب به این زیبایی که الآن در مدخل ورودی غربی شهر ، یعنی از خیابان بابل ، وارد قائم شهر میشوی سر پل ، یک اِلِمان نسبتاً آبرومندی آنجا تعبیه شده . در هرصورت . من بگذرم از این مطلب.
یکشنبه ، روز داروسازی ، بزرگداشت محمدبن زکریای رازی است . خدای رحمان هیچ دردی را خلق نکرد ، مگر برای او دارویی هم در همین دنیا قرار داد . هنر داروسازان ، هنر دانشمندان در این است که با تحقیق و تجربه شناسایی کنند . کدام دارو برای کدام درد . کدام گیاه چه خاصیتی دارد ، البته در طول تاریخ ، نسلاً بعد نسل ، از تجربیات همدیگر استفاده کردند و تا اینجای کار پیش رفتند . دوشنبه ششم ذی حجه ، سالروز جمعه ی خونین مکه در سال 1366 ؛ که مأموران خبیث و پلید آل سعود ، زوار را به جرم گفتن مرگ بر آمریکا ، به خاکو خون کشیده بودند در آن سال . و دو سال قبل هم زائران خانه ی خدا در صحرای منا ؛ یک ولیعهد خبیثی میخواست از یک خیابان عبور کند ، خیابان را بستند ، جمعیت دو تا خیابان بلکه سه خیابان را در یک خیابان هدایت کردند ؛ آن فاجعه ی تلخ اتفاق افتاد . بالای سه هزار نفر زائران با لب تشنه در حال احرام ، بی گناه ، کشته شدند به شهادت رسیدند. سه شنبه سالروز شهادت امام باقر و همچنین سالروز انفجار تروریستی در مجاورت حَرَم امیرالمومنین در سال 1382 ، 14 سال قبل . جمعی از نمازگزاران و امام جمعه ، مرحوم آیت الله محمد باقر حکیم به شهادت رسیده بودند . چهارشنبه ، هشتم شهریور ، انفجار دفتر نخست وزیری در سال 1360 ، روز مبارزه با تروریسم. این همه منافقین در ایران ترور کرده بودند و آدم کشته بودند و انفجار کرده بودند ، از این سازمان های به ظاهر مدعی حمایت از حقوق بشر ، مرگشان گرفته بود ، خفه بودند ، نمیدیدند ، نمیخواستند بشنوند ، نمیخواستند ببینند ، چرا؟ برای خاطر اینکه احساس میکردند اینها در خدمت همانها دارند عمل میکنند . اینهمه انفجارات ، در آن انفجار دفتر نخست وزیری ، رئیس جمهور ، شهید عزیز رجایی ؛ نخست وزیر ، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین باهنر ، در آن فاجعه به شهادت رسیده بودند ف پنجشنبه هم روز عرفه و روز نیایش و دعا ، و روز شهادت مسلم بن عقیل ؛ سالروز ربوده شدن امام موسی صدر از رهبران شیعیان لبنان توسط عوامل استکبار در لیبی در سال 1357 . یعنی 39 سال قبل . لیبی دعوت کرده بود ، معمّر قذافی خبیث دعوت کرده بود ، ایشان رفت وارد لیبی شد ، دیگر از لیبی برنگشت . صحنه ساختند گفتند ایشان از لیبی رفته به ایتالیا . دیگر نه خبر از لحظه ی شهادتش ، نه خبر از محل دفنش ، کسی نه خانواده ، نه مومنین دریافت نکردند .
پروردگارا ، شرّ عوامل استکبار را از سر مومنین دور بگردان . این روایت را هم تسلی خاطر و تشفّی دل بشنوید . از رسول گرامی اسلام است ، پیامبر عظیم الشأن اسلام فرمود : « مَا مِنْ مُؤْمِنٍ مَشَی إِلَیالْجَمَاعَهِ إِلَّا خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ أَهْوَالَ یَوْمِ القیامهِ » سخن مقدمه ای داشت ، مأخّره ای هم دارد . درباره ی فضیلت روز جعه بود سخن ، ضمناً فرمود : « مَا مِنْ مُؤْمِنٍ مَشَی إِلَیالْجَمَاعَهِ إِلَّا خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ أَهْوَالَ یَوْمِ القیامهِ »هیچ مومنی نیست قدم بردارد روز جمعه برای نمازجمعه برود ، مگر اینکه خداوند هراس روز قیامت را تخفیف میدهد برای او . « ثُمَّ یُؤمَرُ بِهِ اِلی الجَنّهِ » آنگاه امر میرسد که به سوی بهشت ببرند قدم هایی را که به سوی نمازجمعه برداشته شدند .
(((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدایی است که این هفته و هفته ی پیش سالگرد شهادت آنها بوده است))))))))))))))) نثار ارواح این عزیزان ، صلوات.
{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ والعصر ؛ ان الانسان لفی خسر ؛ الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات ؛ و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر}}
پایان خطبه دوم//