خطبه های نمازجمعه بیست و نهم اردیبهشت هزار و سیصد و نود و شش قائم شهر:
خطبه اول:
سلام علیکم جمیعاً و رحمه الله و برکاته؛ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم؛ حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمدلله ربّ العالمین الصلوه و السلام علی سیدالنبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمّد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین؛ قال الحکیم فی کتابه الکریم؛ بسم الله الرحمن الرحیم «یوم یقول المنافقون و المنافقات للذین ءامن انظرونا نقتبس من نورکم قیل ارجعوا ورائکم فالتمسوا نوراً فضرب بینهم بسوءٍ له بابٌ فیه الرّحمه و ظاهره من قبله عذاب» امیدوارم خدای رحمان همه ما را توفیق آن دهد که عرصه ظلمانی محشر از ایمان و عمل صالح ما نورانی گردد و از آن وحشت ظلمانی عرصه محشر که مخصوص کفار و منافقین است خدای رحمان ما را دور بدارد! دعاهای ما را در این مظنه استجابت مستجاب،بیماران را شفاء عاجل مرحمت، گذشتگان را غریق رحمت، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص)!(صلوات)!
هفته ی قبل و آیه ی قبل درمورد نورانیت اهل ایمان بود، هم مردان مومن و هم زنان مومنه! «یوم تری المومنین و المومنات» روز پاداش و جزا روزی است که مومنین و مومنات نور چهره آنان در حرکت است و از طرف راستشان هم نوری نمایان است. گفته شده بود که آیا دو دسته‌اند؟ که یک دسته نورانیت در چهره دارند و یک دسته دیگر در سمت راست؟ و یا اینکه نورانیت چهره مربوط است به ایمان آنها و نورانیت سمت راست مربوط است به عملکرد آنان که کتابشان را به دست راستشان داده بودند.
«یوم یقول المنافقون و المنافقات للذین ءامن انظرونا نقتبس من نورکم» آن روز روزی است که مردان و زنان منافق برای مومنین میگویند: «انظرونا» ما را ملاحظه کنید، قدری مکث کنید «نقتبس من نورکم» ما از نور شما بهره‌مند بشویم «قیل ارجعوا ورائکم» به آنها گفته خواهد شد: پشت سر را نگاه کنید یعنی به گذشته خود بنگرید، اگر اینجا طالب نورانیت هستید باید از دنیا می‌آوردید. شما از دنیا با خودتان سیاهی آوردید چگونه توقع نور و نورانیت دارید؟
«فالتمسوا نوراً» برگردید به پشت سر التماس نور کنید و ببینید در عملکرد شما نورانیتی وجود دارد یا نه! «فضرب بینهم بسورٍ» بین آنها دیوار بلندی کشیده میشود «له بابٌ» این دیوار دری هم دارد، اگر شفاعتی باشد و باندازه عملکرد زجر و عذاب کشیده باشد امکان نجات یافتن وجود دارد «باطنه فی رحمه» باطن آن دیوار فضای رحمت است و رضوان «و ظاهره من قِبَلِه» و پشت دیوار عذاب و رنج و حسرت است. منافق کیست؟ «من خالفت سریره علی نیته» ظاهر چیزی میگوید، اما باطنش چیز دیگری میگوید! در ظاهر انسانی خود را متدین نشان بدهد اما در باطن کارهای ناشایست انجام دهد، این میشود نشانه نفاق! «فهو منافق» «کائناً من کان» هر که میخواهد باشد، این نشانه و علامت است. در بیانی خاتم انبیاء محمد مصطفی(ع) میفرماید: «انی لا اتخوف علی امتی مومناً و لا مشرکا» من درباره امتانم از مومنین و از مشرکین خوف ندارم، «اما المومن فیهجره ایمانه» اگر مومن است ایمان برای او بازدارندگی می‌آورد «و اما الکافر فیعمقه کفره» و اما مافر هم همان کفرش او را نابود می‌سازد و از بین می‌برد، «ولکن اتخوف علیکم منافقاً» من درباره امتانم از منافق می‌ترسم. نکته‌ی جالبی را بدانید که هرچه در قرآن آیه ای راجع به منافق و نفاق داریم «مدنی هستند» یعنی در مدینه نازل شد نه در مکه! چرا در مکه راجع به نفاق آیه نازل نشد؟ چون در مکه پیغمبر حکومت تشکیل نداده بود و قدرت نداشت، آنجا اگر کسی ایمان می‌آورد سرکوب میشد و شکنجه میشد ناچار بودند هجرت اختیار کنند و از مکه بیرون بروند و به حبشه بروند. در مکه یا مومن بودند یا مشرک! اما وقتی در مدینه اسلام به قدرت رسید، اسلام را پذیرا نشد اما برای فریب مسلمانها و یا حتی فکر می‌کردند می‌توانند پیامبر را فریب بدهند و می‌آمدندو اظهار مسلمانی می‌کردند، لذا خدای رحمان هشدار می‌دهد «بسم الله الرحمن الرحیم اذا جاءک المنافقون قالوا نشهد انک لرسول‌الله والله یعلم انک لرسوله و الله یشهد ان المنافقین لکاذبون اتخذوا ایمانهم جنه»یه سوره کامل (البته آیات و هشدارهای فراوانی در قرآن درباره نفاق وجود دارد) فرمود: می‌ترسم بر شما از ناحیه منافق! منافق کیست؟ «عالم لسان» در گفتار بسیار زیبا و دانا «یقول ما تعرفون» همان چیزهایی که شما می‌خواهید او میگوید «و یعمل ما تنکرون» ولی عملش مورد قبول شما نیست. «الکذب یؤدی ال النفاق» از دروغ باید ترسید و پرهیز کرد چون اگر دروغ ادامه پیدا کند به نفاق کشیده میشود و میشود منافق! پس برای اینکه از نفاق نجات و خلاصی داشته باشیم سعی کنیم پایبند به صداقت و راستی باشیم و مبادا به دروغ گرفتار شویم و برای نجات از نفاق خاتم انبیاء فرمود: «ارفعو اصواتکم بصلوه علیه فانها تذهب بالنفاق» یعنی هنگامی که می‌خواهید صلوات بفرستید صدایتان را بلند کنید که نفاق را از بین می‌برد. همه با هم صلوات!
پروردگارا می‌خواهیم با اخلاص تو را بنده باشیم و بندگی کنیم، در این مسیر یاریمان بفرما!
پروردگارا همه ما را از ویژگیها و نشانه‌های نفاق دور بدار!
«بسم الله الرحمن الرحیم ، اذا جاء نصرالله والفتح، ورأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجاً، فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان تواباً، صدق الله العلی العظیم»
پایان خطبه اول//
____________________
____________________
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
عن ابی جعفر ، أنّه قال : « بنی الإسلام على خمس : إقام الصلاه، وإیتاء الزکاه، وحج البیت، وصوم شهر رمضان، والولایه لنا أهل البیت، فجعل فی أربع منها رخصه، ولم یجعل فی الولایه رخصه»
مجدداً خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی تأکید و سفارش دارم . خدای رحمان در کنار کتاب نورانی خود ، همواره برای بشریت حجت قرار داد . در عصری و در روزگاری ، پیامبران حجت الهی برای جامعه بودند . و در عصری بعد از رحلت انبیا ، پیامبران ، خاصّه خاتم انبیا ، امامان معصوم ، حجت خدا در جامعه ی انسانی بودند . و ما در روزگار غیبت ولی خدا ، حجت بن الحسن زندگی میکنیم . بر حسب رهنمود همین اولیاء خدا ، امامت و ولایت از ما منقطع نشد ، بلکه سایه ی امامت و ولایت مستمر و مستدام است و تداوم دارد ؛حجت الهی خواهد بود برای جامعه ی دینی . همانگونه ای که پیغمبر فرمود کتاب خدا و عترت من ، « ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی» کتاب و عترت کنار هم ، اگر تمسک به هردو داشته باشید ، گمراه نمیشوید و نجات پیدا میکنید و اینها از هم جدا نیستند ، چه در عصر حضور امام معصوم ، چه در عصر غیبت . باز هم « ما ان تمسّکتم بهما» نجات بخش است . یعنی تمسک به کتاب و تمسمک به عترت . الآن تمسک به کتاب ، معلوم است ؛ تمسک به عترت ، همان اطاعت از رهنمود معصومین سلام الله علیه اجمعین در تبعیت از فقیه عادل به عنوان نائب امام زمان «عج» است.
در باره ی پایه های اسلام ، روایات فراوانی وجود دارد . من یک روایتی را چند هفته ی قبل خوانده بودم ؛ آنجا فرمود در میان پنج رکن و پنج پایه ، مهم ترینشان ولایت است ، چرا ؟ در آن روایت فرموده بود : لأنّها مفتاحهنَّ ؛ ولایت ، کلید سایر ارکان دین است . والی ، دلیل است بر همه ی ارکان دین . راهنماست . بعد در این روایت که حالا امروز خواندم ، چیز دیگری را مطرح میکند . میفرماید: «جعل فی أربع منها رخصه» پنج امر ، از ارکان ، از پایه های دیانت و اعتقاد درست دینی است . در میان این پنج امر ، میفرماید: چهار امر رخصتی دارند . یعنی در کنار این واجب ، به اصطلاح امروزی ، یک تبصره ای وجود دارد ، اما تنها ولایت است که هیچ تبصره ندارد . حالا این پنج امر ، اولش فرموده بود : نماز ، زکات ، حج ، روزه ی ماه رمضان ، ولایت اهل بیت . تبصره در کنار زکات چیست ؟ خود آقا امام باقر فرمود: «باقر فمن لم یکن له مالٌ لم تکن علیه زکاه» . اگر کسی مال نداشت ، دیگر زکات بر او واجب نیست . مال نداشت ، دیگر حج بر او واجب نیست . یعنی حج در یک صورتی واجب است ، در یک صورتی واجب نیست . بعد هم ، آمد و میفرماید بر اینکه: اگر آدم مریض بود ، روزه بر او واجب نیست ، و همینطوراگر مریض بود ، نماز را نشسته میتواند بخواند ، نماز را خوابیده میتواند بخوابد . یعنی تبصره هایی در کنار وجوب نماز. اصل نماز باید ایستاده باشد و قیام داشته باشد ، اما اگر مریض است ، اینجا رخصت دارد که بنشیند ؛اگر مریض است ، رخصت پیدا میکند که روزه را باز کند ، افطار کند . ولی : « والولایهُ صحیحاً کانَ أو مریضا » اما امر ولایت ، دیگر شرط و تبصره ندارد . مال داشته باشی یا نداشته باشی ، باید تبعیت از ولایت داشته باشی ؛ سالم باشی یا مریض باشی ، فرق ندارد ، در هر دوصورت ، چه سالمی ، چه بیماری ، باید تبعیت از ولایت داشته باشی ؛ «أو ذا مالٍ » اگر صاحب مال باشی ، یا بدون مال باشی ، یا فاقد مال باشی و دستت خالی باشد ، هیچ تفاوتی ندارد در امر ولایت. یعنی آن چهار امر دیگر ، یک تبصره ای وجود دارد کنارشان ، ولی امر ولایت برای همیشه و همه جا . حال در آن روایت قبلی ، باز هفته ای که خوانده بودم ، یک بخشی اش مانده بود ، ادامه نداده بودم ، آنجا میفرماید بر اینکه «ذِرْوَهُ الامْرِ وَسَنَامُهُ وَمِفْتَاحُهُ وَبَابُ الاشْیَاءِ وَرِضَا الرَّحْمَنِ» برجسته ترین امر دین ، رضای خدای رحمان ، در اطاعت از امام است . «أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَیْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ » اگر مردی ، روزها روزه دار و شب هم شب زنده دار بماند ، «وَ تَصَدَّقَ بِجَمِیعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یَعْرِفْ وَلَایَهَ وَلِیِّ اللهِ فَیُوَالِیَهُ وَ یَکُونَ جَمِیعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَیْهِ مَا کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ حقٌّ فی ثوابه» . اگر تمام شب ها شب زنده دار ، روز ها روزه دار ، اما در مسیر ولایت نباشد ، مسیر را گم کرده باشد از مسیر ولایت ، ثواب و بهره ای در نزد خدا نخواهد داشت .
حال این ایام ، امری ، مطلبی را مقام معظم رهبری در جمع فرهنگیان ، به مناسبت سالروز شهادت شهید بزرگوار مطهری ، مطلبی را مطرح فرمودند . حالا پشت سر ، واقعاً یک حرفهای بسیار نامربوط عنوان شد . خب به تبعیت از مقام معظم رهبری ، گویندگان ، قدری تأکید کردند که مسئولین امر ، مواظب باشند ، مراقب باشند ؛ مبادا آن آموزه های غربی ، در فضای آموزش و پرورش ما ورود پیدا کند . کسی نگفت که ورود پیدا کرد . کسی نگفت که الآن دارند آموزش خلاف عفت میدهند . همه ی نگرانی ها برای پیشگیری و عدم ورود است . که خود مقام معظم رهبری هم فرمود که : آن سند تحول ، پنج سال پیش ، سند تحول آموزش و پرورش ، واقعاً با زحمت عده ای از خود فرهنگیان عزیز ، وبعد ، مصوبه از مجمع تشخیص مصلحت ، شورای انقلاب فرهنگی ، ابلاغ شده بود ، ولی به اجرا گذاشته نشده بود . مقام معظم رهبری از آن گله کرده بود ؛ حالا من متن خود صحبت مقام معظم رهبری را بخوانم فکر میکنم بهتر باشد . اول از فرهنگیان تجلیل کرد مقام معظم رهبری ؛ فرمود که : همه ی جامعه ی تحصیل کرده ی کشور ، خود را مدیون معلم میدانند . باید بدانند . جامعه قدر معلم را بداند ؛ دانشگاه فرهنگیان را که تولید کننده ی معلم است ، مسئولین جدی بگیرند . معلم با مناعت طبع ، و صبوری و متانت و دینداری ، دانش آموزان را متدین بار می آورد ، کار ارزشمندی است . فرمود که : معلمین یک حساب جدایی دارند . آموزش و پرورش یعنی مدیریت ، یعنی اداری ، اداره . جدا کرده بود در صحبت . فرمود: آموزش و پرورش ، مسئولیت سنگین زیرساخت های تعلیم و تربیت را به عهده دارد .حالا خود مقام معظم رهبری فرمود در ادامه ، این که دیگر حرف من و امثال من نبود ، فرمود : جریانی را احساس میکنم ، که میخواهد آموزش و پرورش را از چشم ها بیاندازد . ارزش و اعتماد را از بین ببرد ؛ این جریان از بیرون هدایت میشود . تا جایی هم ادامه داد مقام معظم رهبری ، فرمود : تا ما میگوییم دست های خارجی در کار است ، بعضی ها لجشان میگیرید ، میگویند شما مدام به خارجی ها حمله میکنید . ما ضعف های خودمان را میبینیم ، اگر ما قوی باشیم ، خارجی هیچ غلطی نمیتواند بکند . اما او از همین ضعف های ما دارد استفاده میکند و نقشه میکشد و نفوذ میکند.این را مقام معظم رهبری فرمود و در ادامه فرمود که : یک مسئله ی مهم دیگر ، سند تحول . مسئولین با تجربه و سابقه ، نشستند و زحمت کشیدند و تهیه کردند ، سند بالادستی تحول آموزش و پرورش را . ابلاغ هم شده ، در دولت قبل شروع شد عملیاتی بشود ، ولی پنج سال گذشت ، چرا ؟ تا کی؟ -اینها تعبیر مقام معظم رهبری است – ، معلوم میشود انگیزه ی لازم در کارنیست . بعد آمد فرمود این سند بیست سی ، چیزی نیست که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آن بشود . به چه مناسبتی ، یک مجموعه ی تحت نفوذ قدرت های بزرگ ، این حق را داشته باشند برای کشورهایی مثل جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف کنند . اصل کار غلط است . اگر چنانچه با اصل کار نمیتوانید مخالفت کنید ، بایستید ، بگویید جمهوری اسلامی ، خودش منشا دارد . منشا یعنی خودش مشیی دارد ، خودش برنامه ای دارد . خودش آیینی دارد . اینکه ما برویم ، سند را امضا کنیم ، و بعد هم بی سر و صدا شروع کنیم اجرایی کردن ، نه خیر . این اصلاً و مطلقا مجاز نیست.اینجا مبنا اسلام است . اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب ویرانگر فاسد غربی ، نفوذ کند . البته متأسفانه اعمال نفوذ دارد. مقام معظم رهبری صریحاً اینگونه فرمود ، اما حالا میبینیم که چه توجیهاتی و چه هجمه ای دارند وارد میکنند . معاون حقوقی رئیس جمهور میگوید که : لطفاً مومنان را آزار ندهید . با این عبارت ، مقاله مینویسد . لطفاً مومنین را آزار ندهید . این سند یک توصیه نامه است ، معاهده محسوب نیمشود . الزام آور نیست . خب اگر واقعاً الزام آور نیست ، اگر توصیه نامه است ، پس چرا پنهانش کرده بودید ؟ حالا این را مطرح نمیکند و جواب نمیدهد . پس چرا اصلاً مطرحش نکردید ؟ خب می آوردید در جرائد مطرحش میکردید . بعد هم می فرمودید که ما زیر بار این سند نرفتیم . یا نمی رویم . این کار را نکردند . خود آقای رئیس جمهور هم تعبیری داشت ؛عدّه ای برای کسب نامشروع قدرت ، دروغ های زیادی را در باره ی امضای سند بیست سی ، و قصد دولت برای ارائه ی آموزش های غیر اخلاقی و منافی عفت مطرح کردند . بعد می آید برای تحریک افکار فرهنگیان عزیز ، میگوید : به من توهین کنید ، چرا به معلمین توهین میکنید که میخواند مسائل خلاف عفت در مدارس تدریس کنند . چه کسی گفته که معلمین میخواهند این کار را بکنند ؟ . صحبت این است : یونسکو ، با عضویت چند کشور که نماینده ی جمهوری اسلامی هم حضور داشت ، این سند را به تصویب رساندند ، آنجا اعتراضی از ناحیه ی جمهوری اسلامی نشد ، از طریق سازمان ملل به دولت ما داده شد ؛ گله ی مقام معظم رهبری این بود که شما این سند تحوّل را چرا اقدام نکردید ؟ حالا این یکی را آغاز کار ، تازه در فکر این بودند که چه کاری رویش انجام بدهند ، بحمدالله به فضل الهی ، به موقع ، به جا ، پیشاپیش تذکرات هشداری از سوی مقام معظم رهبری عنوان شد که پیشگیری بشود . اما حالا آقایان می آیند یک جور دیگر بیان میکنند ، که ما را متهم کردید ؛ ما داشتیم این کار را میکردیم . خب اگر نمیخواستید بکنید ، خب برملا میکردید ، مطرح میکردید ، که یک چنین سندی را به ما ارائه کردند و ما زیر بار این سند نرفتیم . بعد ، معاون اول رئیس جمهور در واکنش به نشر گسترده ی مطالب کذب و هنجار شکنانه علیه دولت به بهانه ی سند بیست سی ، این اقدامات ، تبعات و مخاطرات غیر قابل جبرانی را برای نظام و سرمایه ی اجتماعی کشور در پی خواهد داشت .چهارچوب اقدام آموزش بیست سی یونسکو توسط هیچ کشوری میگوید امضا نشد . این خلاف است . آنجا مصوب شد . همه که حضور داشتند ، هیچکسی اعتراض نکرد ، خب معنایش این است که همه پذیرفتند . تاکنون هیچ کتاب و جزوه ای که کمترین تعارضی با آموزه های دینی داشته باشد ، در نظام آموزشی وارد نشده است . ما و کسی هم نگفته الآن وارد شد . گفتند در فکر اجرایی کردن این سند هستید ، نباشید . از این سند دست بردارید ، که این سند ، سند بردگی ملت در دراز مدت برای بیگانگان ، خواهد بود . مطالبی که واقعاً ناچاریم بعضی ها را سربسته عرض کنیم . اینکه اینگونه هجمه برای جلب رأی ، واقعاً یک خطر جدی است . آن خطر جدی اینکه ، نهضت مشروطیت ، واقعاً نهضت بود ، اما برای ادامه متأسفانه پشتوانه نداشت. پشتوانه ی ولایت ، امامت ، در قانون نیامده بود . لذا در برابر انحراف نهضت مشروطیت ، اگر سی حرف زد ، میشود شیخ فضل الله نوری و سرش روی دار . بخدا غیر از این نبود . شیخ فضل الله در برابر انحرافات مشروطیت ، و در برابر نفوذ بیگانگان در مشروطیت حرف زده بود و افشا گری میکرد ، لذا کشاندندش به محاکمه که شما علیه انقلاب مشروطیت داری حرف میزنی ، علیه مشروطیت داری حرف میزنی و تضعیف مشروطیت داری میکنی. ملت زحمت کشید و مشروطیت را به بار آورد . مثل اینکه الان کسی بگوید ، شما علیه انقلاب داری حرف میزنی ، ملت زحمت کشید و انقلاب کرد . بابا دارند میگویند ماهیت انقلاب را حفظ کنید . اگر کسی بگوید ماهیت انقلاب و وصیت امام ، حقیقتاً وصیت امام دارد مهجور واقع میشود . واقعاً وصیت امام حق است ؛ سزاوار است در هر جلسه ی هیئت دولت ، حد اقل پنج سطر از وصیت نامه ی امام ، اگر خوانده میشد ، شاید سیاست های کلی کشور ، سیاست های اجرایی ، فاصله نمیگرفت از وصیت نامه ی امام . الانه فقط مقام معظم رهبری است که بر وصیت امام پافشاری و تأکید میکند . و هیچ سخنرانی نیست که ایشان اشاره به یک نکته و مطلبی از امام نداشته باشد . این انقلاب و این عزت واین جمهوری اسلامی از امام است و باید پاسداری کرد . در نهایت ، امروز روز سرنوشت ساز ، اول وقت ، مقام معظم رهبری ، علمای بزرگ ، مراجع تقلید ، پای صندوق رأی حضور پیدا کردند ؛ و رأی خودشان را به صندوق ریختند . آقا در دیدار با دانشجویان دانشگاه امام حسین ، فرموده بود که هدف دشمن برهم زدن امنیت کشور و ایجاد آشوب و فتنه است . هرکس امنیت کشور را در انتخابات به هم بزند سیلی خواهد خورد. حضور همراه با نظم و اخلاق و رعایت حدود اسلامی و قانون باید رعایت بشود . قطعاً انتخابات با نظم و آرامش مایه ی عزت و آب رو برای ملت خواهد بود ؛ وزیر علوم هم راجع به هیمن سند بیست سی مطالبی را گرفته است . وزیر آموزش و پرورش هم.آمدند هی متهم کردند که بی جهت ما را متهم میکنند. خب این مطلب را مقام معظم رهبری مطرح فرموده بود . نعوذ بالله که ایشان بدون داشتن اطلاع ، بدون وجود یک خطر ، هرگز نمی آمد اینجور با دغدغه سخن بگوید.شما به جای اینکه عذر خواهی کنید . چون واقعاً راه عاقلانه این بود : که بگویند : تذکرات شما را به دیده ی منت قبول داریم . چشم . همین رهنمود شما را اطاعت میکنیم و اجرا میکنیم . شما الآن آن روایتی را که من خواندم ، ولایت ، ولایت ؛ چه جامعه ، چه مدیران ، جامعه ی ما که بحمدالله گوش به فرمان رهبری هست ؛ چشمش به نگاه رهبری هست . اما دولتمردان گاهی کم می آورند. اگر واقعاً مثل ملت ، دولتمردان هم رهنمود رهبری را مو به مو ، به موقع و به جا اقدام بکنند ، عمل بکنند . خدا میداند عزت خودشان است . موفقیت خودشان است و پیشرفت کشور خواهد بود.ببینید ، خدای رحمان میفرماید: {{ لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا}} .اگر دوتا خدا داشت عالم ، کار خراب میشد . یک اداره ، یک کارخانه ، اگر دوتا مدیر داشته باشد ، کار خراب میشود . باید تمرکز باشد در مدیریت . قانون اساسی اینچنین ترسیم کرد که باید رئیس جمهور ، التزم عملی به ولایت امر داشته باشد.التزام عملی را خود عقلا ، ملت و مردم ، خودشان باید تشخیص بدهند که آیا واقعاً وجود دارد ، تداوم دارد یا نه . فردا روز ملی جمعیت ، روز ایرانگردی و ایرانشناسی است . البته همان روز موزه های ، کشور ، مجانی بازدیدکنندگان را میپذیرفت ، ولی حالا امسال در آستانه ی انتخابات ، یکی دو روز جلوتر گذاشتند ظاهراً پنجشنبه را موزه ها مجانی در اختیار بازدیدکنندگان بودند . یکشنبه ، پسفردا روز اهدای عضور ، اهدای زندگی است؛ اهدای خون که امر جا افتاده و نهادینه و طبیعی شده ، و در کنار اهدای خون ، اهدای عضو هم که اگر خدای نکرده برای یک آدم جوانی ، برای میانسالی ، مرگ زودرس اقترانی ، غیرطبیعی پیش بیاید ، عضو آن متوفا میتواند بیماران دیگری را از مرگ حتمی نجات بدهد . این هم یکی از کارهای ایثارگرانه است. دوشنبه آغاز محاصره ی اقتصادی ، حصر اقتصادی آمریکا علیه ایران از سال 1359 . یعنی سی و هفت سال قبل ، آمریکا ایران را تحریم اقتصادی کرد . و آنها انتظار و آرزو داشتند ، که در یک فرصت کوتاهی ایران فلج بشود . خبر نداشت ملت ایران ملت عاشورایی اند وهیهات مناالذلّه دارند .استقامت میکنند . بحمدالله استقامت مایه ی عزت شد . چهارشنبه سالروز فتح خرمشهر در عملیات بزرگ بیت المقدس در سال 1361 . روز مقاومت و ایثار و پیروزی . برای ارواح همه ی شهدا ، خاصه شهدای آزادسازی خرمشهر درود میفرستیم و از خدای رحمان برای همه ی آنان طلب علوّ درجه داریم .
(((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدایی است که این هفته و هفته ی پیش سالگرد شهادت آنها بوده است))))))))))))))) نثار ارواح این عزیزان صلوات.
{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم ؛ والعصر ؛ ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین ءامنوا و عملوالصاحات؛و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر صدق الله العلی العظیم }}
پایان خطبه دوم//
