خطبه اول:
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیملا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
حسبنا لله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمدلله رب العالمین الصلوه و السلام علی سید النبیین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عترته و هل بیته اجمعین
قال الحکیم فی کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم «و ما لکم الّا تنفقوا فی سبیل الله و لله میراث السموات و الارض لا یستوی منکم من انفق من قبل الفتح و قاتلَ اولئک اعظم درجه من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا وَ کُلاً وَعَدالله الحُسنی والله بما تعملون خبیر»
امیدواریم که هشدارهای قرآن ما را از خواب غفلت بیدار بگرداند و به موازین آیات نورانی پایبندی در عمل داشته باشیم که زمینه ساز نجات و سعادت بشریت و همه مومنین است. پروردگارا در این مسیر یاریمان بفرما! دعاهایمان را به کرمت مستجاب بگردان! گذشتگانمان را غریق رحمت و رضوان بگردان! بیماران را شفای عاجل مرحمت بفرما! به برکت صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ص)
(صلوات)
مومنینی که در هفته‌های قبل حضور داشتند مستحضرند که تفسیر سوره مبارکه حدید است. در آیات قبل کسانی که آیات الهی را مشاهده میکنند اما ایمان نمی‌آورند، ملامت شده‌اند. چه شد شما را که به خدا ایمان نمی‌آورید؟ در حالیکه رسول هم در میان شما و هم برای آیندگان دعوت کننده است و به آیات الهی شما را توجه میدهد. اما در آیه « و ما لکم الّا تنفقوا فی سبیل الله » انفاق در راه خدا آن قدر مهم است که بعد از «ما لکم تومنون بالله» آمده است. یعنی لازمه ایمان به خدا، انفاق در راه خدا هم هست. این انفاق شامل صدقه دادن، زکات مال دادن، هم خمس دادن و هم خیرات مطلقه داشتن. یعنی هر گونه هزینه کردن مال در امورات خداپسندانه.« ما لکم الّا تنفقوا فی سبیل الله » چه شده است شما را که انفاق نمی‌کنید در راه خدا؟ « و لله میراث السموات » در حالی که ارثیه عالم از آن خداست. شما با دست خالی می‌روید. شما باید آن مالی را که برای جمع کردنش خسته شدی و زحمت کشیدی و به دست آوردی باید بگذاری و بگذری! وارثین شما هم با خود نمی‌برند، همه می‌گذارند و در نهایت « و لله میراث السموات » آنچه که ارثیه بشریت است در نهایت مال خداست. الان که زنده هستی و فرصت داری که از دسترنج خود برای خودت ذخیره‌سازی نمی‌کنی؟ انسان برای ورثه خود مال می‌گذارد، عیبی ندارد، باید بگذارد اما نه اینکه خود را نادیده بگیرد و برای خود ذخیره نسازد. در قرآن آیات فراوانی آمده است. «و ما تقدموا لانفسهم من خیرٍ تجدوه عندالله» آنچه را که شما در زندگی خودت پیشاپیش خیرات کردی در پیشگاه خدای رحمان می‌یابی! در ادامه آیه میفرماید: « لا یستوی منکم من انفق من قبل الفتح و قاتلَ اولئک اعظم درجه من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا وَ کُلاً وَعَدالله الحُسنی »برابر نیستند آنهایی که قبل از فتح مکه ایمان آوردند و انفاق کردند و جهاد کردند با آنهایی که بعد از فتح مکه آمدند و ایمان آوردند و انفاق میکنند و جهاد میکنند. اینها هم کار خوبی میکنند اما درجه ی اینها یکسان نیست و آنها باید از درجه بالاتری برخوردار باشند. چرا؟ ما در آن ایام نبودیم و تنها در طول تاریخ می‌خوانیم و می‌شنویم ولی در روزگار خودمان مشابه کوچکش را دیدیم، قبل از 22 بهمن، هر کسی حرف امام را بیان میکرد و بدنبال اندیشه امام بود نمی‌توانست راحت زندگی کند، واقعاً شلاق و زندان داشت . قبل از فتح مکه مسلمانان واقعا مطمئن نبودند که پیش می‌برند و به شدت کفار و مشرکین در صدد سرکوب پیغمبر و یاران پیغمبر بودند.به پیغمبر فرصت نمی‌دادند کنار کعبه نماز بخواند! منابع خبری شیعه و سنی نقل کردند که چند نفر می‌آمدند سمت راست پیغمبر سوت می‌کشیدند. پیغمبر تنها داشت نماز می‌خواند و چند نفر دیگر می‌آمدند سمت چپ پیغمبر کف می‌زدند، تمسخر و اذیت کنند تا نگذارند پیغمبر نماز بخواند، می‌دیدند که پیامبر اعتنا نمی‌کند، شکمبه شتر آوردند وبر سر پیامبر انداختند. آنهایی که در مکه ایمان می‌آوردند نمی‌توانستند راحت زندگی کنند. پیامبر به آنها اشاره کرد که به سمت حبشه بروند تا از شر کفار مکه در امان باشند. «لا یستوی منکم» برابر نیستید از شما «منهم انفق»
در برابر کسانی که قبل از فتح مکه انفاق کردند،مال و جان دادند.درجه آنها بالاتر و برتر است از «من الذین انفقوا من بعد» آنهایی که بعد از فتح مکه آمدند و انفاق کردند و مال دادند و در جهاد هم آمدند، کار خوبی کردند! باید اجر داشته باشند اما با اون‌ها برابر نیستند، در ادامه میفرماید «و کلّاً وعدالله الحسنی» خداوند به همه وعده داد «والله بما تعملون خبیر»خداوند به آن چه انجام میدهید آگاه است. «من ذالذی یقرض الله قرضاً حسناً» کیست که قرض دهد خدا را؟ انفاق در راه خدا همان قرض است.کلمه «قرض» از «یقرض» به معنی بریدن، چه کسی است که قسمتی از مالش را ببرد و در راه خدا بدهد؟ «قرض حسن» یعنی انفاق ارزشمند در راه خدا که چند ویژگی دارد، اول: از بهترین مال باشد، «یا ایها الذین آمنوا انفقو من طیّبات ما کسبتم» ای کسانی که ایمان آوردید از آن مال پاکیزه که به دست آوردیدانفاق کنید. شرط دوم اینکه: اگر خودت نیازمند باشی و در عین حال برادر یا خواهر و یا همسایه‌ات را مستحق یافتی او را بر خودت مقدم بداری به معنای قرض حسن است «و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خساسه» دیگری را بر خودشان مقدم می‌دارند در حالیکه خودشان نیازدارند. این میشود انفاق ارزشمند و قرض حسن برای خدا. شرط دیگر اینکه کسانیکه نیازشان شدیدتر است آنها را مقدم بداریم. «للفقراء الذین احصروا» آنهایی که در سختی معیشت به سر می‌برند و در تنگدستی بیشتر قرار دارند. شرط دیگر اینکه: گاهی انسان آشکارا و گاهی محرمانه انفاق میکند. اگر پنهان نگه بداری و به فقرا برسانی خیر است برای شما. شرط دیگر اینکه: اگر انفاق کردی، منت نگذاری! «یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ و العزا» مبادا صدقه دادن را با منت گذاشتن باطل کنی؟ و دیگری اخلاص در عمل است.شرط دیگر هم این است که اگر این مال را دوستش داشته باشی و انفاقش کنی ثمره انفاق عالی‌تر خواهد بود.و در همه این شرایط مال، مالِ حلال باشد چرا که باید خودت و مالت و دلت پاکیزه باشد و اگر اینچنین بود انفاقت در راه خدا ارزشمند میشود. انفاق در راه خدا مصادیق زیادی دارد. امام صادق (س) می‌فرمایند: اگر خدا فرمود که به من قرض بدهید، احتیاجی به قرض شما ندارد.پیغمبر برای اداره امور به کمک مومنین نیاز داشت و در نبود پیامبر و امام ، ولی امر مومنین هم به کمک مومنین نیاز دارد.از امام موسی بن جعفر (ع) نقل شده است که: فرمود چیزی که به امام مسلمین دادی این مصداق قرض به خدا میشود. در سوره مبارکه بقره آیه 265 در مورد ثمره انفاق آمده که:م ثَل آنهایی که مالشان را در راه خدا انفاق میکنند، برای اینکه رضا و خوشنودی خدا را به دست بیاورند میخواهند خود را در مسیر ایمان و انفاق ثابت قدم نگهدارند مثل داشتن یک باغستان در یک زمین مرتفع است. زمین مرتفع و پست در ثمره دهی با هم فرق دارند. اگر زمین مرتفع با شرط اینکه آب کافی در اختیار داشته باشد زراعتش مرغوبتر میشود! آنگاه درختان آن باغ میوه میدهد ، نه دو برابر بلکه چند برابر! فرمود اگر در راه خدا انفاق کردی مثل آن باغ میشود. انفاق شما در راه خدا هم همین نتیجه را خواهد داشت.انفاق در راه خدا در مال برکت میآورد.امیدوراریم که از این آیات الهی به لطف و کرم حضرت حق بهره کافی برده باشیم و ان شاء الله بر درجه ایمانمان افزوده شود و بتوانیم در انفاق در راه خدا موفق باشیم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد، و لم یکن له کفواً احد، صدق الله العلی العظیم.
______________________________________
______________________________________
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِِِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
مجدداً خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی ،تقوا یعنی پرهیز از گناه ، تقوا یعنی انجام واجبات ، تقوا یعنی اهمیت دادن به نماز ، اهمیت دادن به روزه ، اهمیت دادن به دعا ، تلاوت قرآن و استغفار مخصوصاً در این ماه با عظمت شعبان ، که هم رجب ماه استغفار بود ، هم شعبان ، هم رجب ماه روزه بود ، هم ماه شعبان . یک روز روزه ی ماه شعبان ، انسان را متحول و بهشتی می سازد ، به شرط این که بعداً خود را به جهنم نکشاند . یعنی با یک روز روزه ی ماه شعبان ، مظنه ی آمرزش از گناه فراهم می شود برای انسان . معنایش این نیست که دیگر تضمین گرفته باشد برای همیشه ، نه خیر . بعد را باید مراقب باشد که حالا که با روز هی شعبان بهشتی شده ، دیگر خود را آلوده ی به جهنم ، یعنی اعمال جهنمی ، نسازد .
مناسبت های این هفته را اول عرض کنم کوتاه : امروز روز جهانی ماما است . ماما را قدیم میگفتند قابله ؛قابله به همین اعتباری که کمک میکرد و تولد نوزاد را پذیرا میشد ، مادر تنزیلی است قابله برای انسان . و سفارش هم شده که روز هفتم ، عقیقه کردن برای فرزند و حداقل یک ران عقیقه را برای قابله فرستادن . این ها حکایت از احترام گذاشتن است . و ما که کوچک بودیم این جور بود که میگفتند فلانی مادرت است . بعد ها متوجه شدیم که او موقع تولد ما قابله بود . بله قابله تکریم دارد و احترام دارد که کمک کرد در زایمان . عقیقه هم سنت است . سفارش شده . حتی از قربانی مستحبی روز قربان ، تأکید عقیقه بیشتر است.اگر پدر برای فرزند عقیقه نکرد ،خود بچه که بزرگ شده برای خودش عقیقه کند . خودش برای خودش گوسفند بکشد. اگر قابله اش زنده است ، برای او ران گوسفند بفرستد.حتی بهتر است که دو ران گوسفند را بفرستد.یک ران حد اقل است .
همچنین امروز روز بزرگداشت شیخ صدوق . محمدبن علی بن حسین بن موسی . اهل قم بودند . ولی دودمان بزرگی بودند . شیخ صدوق زحمات زیادی کشیده . از رساله های کوچک تا کتاب های بزرگ ، قریب به دویست جلد از او به یادگار مانده است. حالا عمده ی آنها را چند تا نام ببرم : «مَن لا یَحضُرُهُ الفقیه» . اگر کسی به فقیه دسترسی نداشته باشد ، این کتاب را داشته باشد و این کتاب را بفهمد ، مسائل شرعی خود را میتواند سر دربیاورد . «مَن لا یَحضُرُهُ الفقیه» یعنی کسی که فقیه پیشش حاضر نیست . اما این کتاب نزد او باشد کار فقیه را میکند . کتاب ثواب الاعمال ، گرانقدر . کتاب بزرگ عِلَلُ الشرایع ؛ کتاب درخشان عُیون اخبار الرضا . همه ی اینها مال صدوق است . کتاب کمال الدین و تمام النعمه . کتاب معانی الأخبار. کتاب خصال . کتاب عمالی . همه ی اینها مال شیخ صدوق است . روز بزرگداشت اوست ؛ نثار روحش صلواتی ختم کنید . یکشنبه هفدهم اردیبهشت سالروز تشکیل بسیج سازندگی به فرمان امام راحل . حالا بعد ها عنوان وزارت جهاد کشاورزی پیدا کرد . اما در آغاز کار ، بسیج سازندگی بود و در ابعاد مختلف ، منشأ خدمات بزرگی شده بودند . چه در جنگ و سنگر سازی ، چه در آبادانی روستا ها ؛ کارهای خوبی را واقعاً انجام میدادند . بعد ها دیگر رفته رفته دولتی شدند خیلی از دستگاه ها و خیلی از تشکیلات و از آن روحیات جهادی یک قدری فاصله پیش آمده است . دوشنبه سالروز ولادت علی اکبر اباعبدالله . روز جوان .جوانان پاک با مطالعه ی زندگی علی اکبر و تأسّی از جوانمردی و فتوّت و ایثار او درس بگیرند . و همچنین همان روز سالروز آزاد سازی هویزه در سال 1361 . و همچنین دوشنبه روز جهانی هلال احمر است . قبل از خطبه های نمازجمعه برادران عزیز ، جناب آقای دکتر گران رئیس شبکه بهداشت قائم شهر ، و جناب آقای نصیری ، سرپرست جمعیت هلال احمر هم صحبت کردند، دوستان استفاده کردند، تشکر میکنیم . خب هلال احمر چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور ، منشأ خدمات فراوانی مخصوصاً موقع پدید آمدن حوادث غیر مترقبه ، داوطلبانی که آموزش میبینند و آمادگی پیدا میکنند ، عندالزوم . اگر خدای نکرده حادثه ی تلخ و زلزله و آتش سوزی و گرفتاری های گوناگونی پیش آمده ، کمک کنند . و در خارج از کشور هم هلال احمر در کشور هایی که واقعاً مناسبت و مقتضیات ایجاب میکند به موقع به کمک نیازمندان و گرفتاران شتافتن. در کنار جمعیت هلال احمر ، پزشکان بدون مرز داریم . که از جمله ی آنها برادر عزیزمان جناب دکتر سید ناصر عمادی ، که حقیقتاً افتخاری هستند برای خاطر اینکه مکرّر سفرهای خارجی مخصوصاً در کشور های آفریقایی ، کشور های فقیر و کم درآمد ، در آنجاها حضور پیدا میکردند . خب یکی دوبار هم اینجا پشت تریبون گزارش کارشان را هم دادند . البته با همکاری جمعیت هلال احمر اعزام میشدند ، و منشأ خدمات خوبی بودند . از همه ی داوطلبان ، از همه ی دست اندرکاران تشکر میکنیم . سه شنبه هم روز بزرگداشت شیخ کلینی . حالا شیخ صدوق و شیخ کلینی ، در یک مقطعی هم زمان بودند . یعنی چه ؟ چون شیخ کلینی متوفای سیصد و بیست و هشت است . تولد او مشخص نیست در تاریخ . اما وفاتش را سنه ی سیصد و بیست و هشت هجری نقل کرده اند . و تولد شیخ صدوق را گفتند سیصد و پنج هجری . یعنی موقع وفات شیخ کلینی ، شیخ صدوق از سیصد و پنج تا سیصد و بیست و هشت ، بیست و سه سال از روزگار کلینی را شیخ صدوق درک کرد . اما سنّاً کلینی بزرگ تر و جلوتر بود . صاحب کتاب گرانقدر کافی ، که «الکافی کافٍّ لِشیعتنا» منصوب است به آقا امام زمان . نثار روح او هم صلواتی ختم کنید .
و اما سخن روز و مسئله ای را که در پیش رو داریم . انتخابات. یکی از چیزهایی که بعد از مشروطیت زمینه ساز انحراف شده بود ، دخالت دولتی ها و مسئولین دولتی در انتخابات بوده است . دخالت مسئولین دولتی در انتخابات ، زمنیه ساز استبداد است . خیلی ها گله کردند که چرا رئیس مجلس ، آمده در برابر طرحی را که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری گفته بود ، مثلاً یارانه را افزایش میدهیم ، یا سهمیه ی کمیته امدادی ها را افزایش میدهیم ، رئیس مجلس درآمد و گفت نه ، این نمیشود ؛ شدنی نیست . البته کار به جایی رسید که حضرت آیت الله نوری همدانی از مراجع معظم تقلید ، ایشان هم فرمود : مجلسی که حقوق های کلان تصویب میکند،و اضافه هم باید گفت که: برجام مفصل را هم ظرف کمتر از یک ساعت تمام میکند و تصویب میکند ، چرا با کمک کم درآمد ها مخالف است ؟ این «چرا با کمک کم درآمدها مخالف است » مال آیت الله نوری همدانی است . خب جای ابهام دارد برای بعضی ها . برای خاطر اینکه رئیس مجلس که به تنهایی نمیتواند رد کند ، بگوید که آقا تصویب نمیکنم یا تصویب میکنم . اگر کسی شده رئیس جمهور ، و طرح و فکری داشت ، یک لایحه ای باید درست بکند و بفرستد به مجلس و در مجلس مذاکره بشود ، گاهی اتفاق می افتد رئیس مجلس مخالف آن طرح است ، ولی آن طرح رأی میآورد . گاهی هم به عکس ، رئیس مجلس موافق است ، پافشاری هم میکند ، ولی آن طرح رأی نمی آورد. آنچه که مهم است تصویب مجلس است . اما چرا رئیس مجلس آن جور حرف زد ؟ عذر میخواهم و جسارت نباشد ،ببینید ، اگر آدم نفهمد مسائل را راحت است .اما وقتی بفهمد ، گاهی رنج و آزردگی پیدا میکند آدم . آنوقت رئیس ستاد انتخاباتی کاندیدا می آید و میگوید: معتدلان همه ی گروه ها مورد ستایش ما هستند . این که مقام معظم رهبری تأکید داشت دوقطبی نشود . یعنی کاندیداها متعددند .حالا هرکسی هر کسی را میپسندد رأی بدهد.اما اینها می آیند دوقطبی کردن را با این تعبیرات : معتدلان همه ی گروه ها مورد ستایش ما هستند ؛ اما خرابی اینجا دارد در ادامه اش : نگذاریم رَوند رشد کشور با افراط و تفریط لطمه بخورد . یعنی اگر ما رأی نیاوریم و کاندید مورد نظر ما رأی نیاورد ، مملکت گرفتار افراط و تفریط میشود . واقعاً بسیار زشت است که متدینین را متهم کردن به افراط گرایی . متدینین را متهم کردن به تفریط . خب این ورود جانب دارانه چه از سوی رئیس مجلس باشد ، چه از سوی وزرا ، استانداران ، یا فرمانداران . خب ببینید ، مطالبات فرهنگیان را مدت ها بود که ندادند . معوقات مانده . حالا در آستانه ی انتخابات ، مطالبات را پرداخت کردند . یکی بیاید و بگوید : آقا در طول سی و هشت سال بعد از پیروزی انقلاب ، یک همچین اتفاقی نیافتاد که یک مرتبه مبلغ کلانی از مطالبات فرهنگیان پرداخت شود ! آقا باید عذرخواهی کنید که مطالبات فرهنگیان را دیر دارید میدهید. فرد چند سال قبل زحمت کشیده ، چند ماه قبل زحمت کشیده ، چرا اصلاً معطلش کردید ، به جای عذرخواهی بخواهید منت بگذارید ، برای کسب رأی . و دیگر اینکه سهمیه ی تحت پوشش امدادی ها را حالا در آستانه ی انتخابات ، یک مبلغی اضافه کردن ، آن هم در اختیار کمیته ی امداد نگذاشتن ، روی یارانه بگذارند و یکسره به آن خانواده ها پرداخت کنند که مفهمومی را از جانب خود انتقال بدهند. واقعاً نوعی توهین است به شعور ملت . نوعی بداخلاقی سیاسی ، که یک بدعتی را میخواهد پایه گذار باشد . باید مدیران و وزرا مهلت بدهند به ملت و مردم . مردم برای خودشان ، قضاوت کنند ، مردم هر آنچه را پسندیدند ، هرکسی را پسندیدند رأی بدهند . ببینید خیال نکنید من هم اصرار دارم یکی رأی نیاورد و یکی رأی بیاورد ؛خدایا تو خودت میدانی ، در میان این شش نفری که الآن کاندید هستند ، من که یک نفر را بیشتر نمیتوانم رأی بدهم . آن یک نفر رأی بیاورد ، هیچ ثمره ی مادی برای من ندارد به خدا ، و اگر آن یک نفر رأی نیاورد ، هیچ ضرر شخصی هم من ندارم . من آن روزی که دنبال امام بودم ، فرزند نداده بودم برای انقلاب ، آن روز بر اساس اندیشه رفته بودم . امروز هم همان طلبه و همان آدم هستم . ؛ بله این استبداد واقعاً خطرناک است . یک نکته ی دیگری را که موجب رنج همه گان است نفوذ بیگانگان در درون تشکیلات دولتی است . حالا وزیر محترم اطلاعات ، قبلاً که انکار میکرد ، من یک وقتی خودم از ایشان پرسیدم گفتند که نه ، کسی نیستند.ولی الآن همین وزیر اطلاعات آمد فرمود که : «بیشتر لیست پنجاه و سه نفره ی قوه ی قضاییه ، اقامت کشور دیگر دارند ، نه تابعیت» . آنوقت بعضی از اینها دوتابعیتی هستند ، یعنی هم شناسنامه ی ایرانی دارند ، هم شناسنامه ی انگلیسی ، یا شناسنامه ی آمریکایی .
حالا این اقامت دارند یعنی چه؟ کسی که در انگلیس اقامت دارد ، اعتبارش پیش دولت انگلیس از خود تبعه ی انگلیس بالاتر است . برای خاطر اینکه تبعه ی انگلیس اگر بخواهد مسافرت برود ، باید برود اداره گذرنامه ، ببینند آیا مصلحت میدانند او را گذرنامه بدهند ، او را اجازه ی سفر بهند یا نه . ولی کسی که آنجا اقامت دارد ، آزاد است . برای رفتن و برای برگشتن . هروقت برود و هروقت برگردد. ایشان میفرماید که بیشتر این پنجاه و سه نفر اقامت دارند . بعد میفرماید که گرین کارت ، تابعیت نیست . گرین کارت همین جوازی است که در آنجا بماند . هروقتی میخواهد وارد بشود و هروقتی میخواهد خارج بشود . بعد میفرماید : و از نظر قانون ممنوع نیست . بله هیچ کسی فکر نمیکرد ، و تصور نمیکرد که دوتابعیتی ، صاحب گرین کارت بیاید عضو دولت بشود ، که از پیش قانون وضع کرده باشند که آقا ، اگر کسی میخواهد وزیر بشود نباید گرین کارت داشته باشد . اولاً گرین کارت دار که خودش نیامد بگوید من گرین کارت دارم ، یا دوتابعیتی خودش که نیامد بگوید من دوتابعیتی هستم . حالا این اندازه را شناسایی کردند دستگاه های شناسایی کننده ؛ پناه بر خدا که چه تعداد شناسایی نشده مثلاً وجود داشته باشند آنجا .
بدتر از همه ی اینها ، سخنگوی دولت ، از جلسه ی هیئت دولت می آید بیرون ، آنوقت در برابر خبرنگاران پوشه ای دستش است ، این پوشه را نشان خبرنگاران میدهد که برنامه ی دولت دوازدهم ، آن هم با رنگ بنفش که رنگ تبلیغاتی یکی از کاندیداهاست ، که دیگر بیشتر از این ورود پیدا نمیکنم ، یعنی ، گویا رعایت قانون مال پنج تا کاندید دیگر است ، ولی طرفداران یک کاندید ، الزامی برای رعایت قانون ندارند . از امکانات دولتی برای تبلیغ استفاده کردن ممنوع است قانوناً . آنوقت سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه ، پوشه را دست بگیرد و به خبرنگاران نشان بدهد که برنامه ی آینده ی دولت این است ، و در صدد تبلیغ برای آینده بر بیاید . حالا شعار دادن آسان است و عمل کردن سخت است.امام راحل تعبیری داشت ، میفرمود که نامزدی که حریم اسلام را در تبلیغات رعایت نکند ، چطور میتواند حافظ اسلام باشد ؟ .به طمع رأی با دخترخانم بی حجاب عکس گرفتن ، به طمع رأی ترویج موسیقی های مبتذل و زنده کردن ؛ نمیدانیم به کجا واقعاً ما داریم روی میکنیم ؟. آن انحرافی که در مشروطیت پدید آمد برای خیلی ها نگران کننده است الآن . شرایطی را که وضعیت امروز است . الآن هنوز هم که هنوز است بچه ها دارند دفاع از انقلاب در خارج از مرزهای کشور میکنند. آنوقت واقعاً شرم ندارد بیاید کرباسچی ، بگوید که : «نیازی نیست ما برویم در سوریه بجنگیم ، باید با داعشی ها با دیپلماسی ، یعنی با مذاکره با آنها مشکلاتمان را حل کنیم .» . آقا این داعشی ها میدانید چه کسانی هستند؟ مومنین ، اینها ادامه دهنده ی همان هایی که قبور چهار امام را در قبرستان بقیع تخریب کردند هستند.وهابی ها.همان هایی که بارها ، دو مرتبه در تاریخ آمدند کربلا را غارت کردند . با اینها دیپلماسی؟ تو دلت برای آمریکا غنج میزند ، میگویی که با داعش که مزدور آمریکاست ما مذاکره و دیپلماسی کنیم؟ . نمیدانیم والله . خدایا به تو پناه می آوریم ، به لطف و کَرَمت این نظام و این انقلابی که برایش اینهمه جان دادند ، یک قشری با اخلاص ، با ایمان و با صداقت عمل کردند ؛ ولی قشری که میخواهند اداره ی امور کشور را عهده دار باشند ، این قشر را دارند افراطی معرفی میکنند ، دارند این قشر را بداخلاق معرفی میکنند ؛ میگویند اگر اعتدال و میانه روی را میخواهید به ما رأی بدهید ، اگر میخواهید افراط و تفریط باشد ، مثلاً به دیگری رأی بدهید . چه زشت سخن گفتند . چقدر ناپسند است ؛ آن هم جرأت کنند . میگویند یکی از نشانه های دوره ی آخرالزمان این میشود که منکر معروف جلوه بکند و معروف منکر جلوه بکند . آدمی که آن حرف را میزند باید خجالت و شرم داشته باشد.چقدر حالا از نظر فرهنگی خیال میکنند جامعه را به اندیشه ی خود نزدیک ساختند که آزادانه این حرفها را میزنند .
این آمار شهدای یک هفته ی شهرستان قائم شهر است : (((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدایی است که این هفته و هفته ی پیش سالگرد شهادت آنها بوده است))))))))))))))) نثار ارواح این عزیزان صلوات.
خبر حادثه ی تلخ انفجار معدن در حوالی آزادشهر استان گلستان ؛ ببینید ، متأسفانه متأسفانه ، هی پشت سر هم این حوادث حکایت از یک چیز میکند ، و آن اینکه بعضی از تشکیلات را به بخش های خصوصی که واگذار کردند ، دیگر رها کردند ، قانون واگذاری ، قانون بدی نبوده ، بلکه قانون خوبی است . نظارت دولت را قانون قرص و محکم گرفته . ولی متأسفانه اعمال نظارت نمیشود . چون رعایت مسائل ایمنی نشده ، سی و پنج نفر حداقل در درون جان دادند . تا دیشب بیست و دو جسد را درآوردند . هفتاد نفر را هم گفتند مصدومند . صدمه و آسیب دیده و مجروحند.درطول این یک سال ، آن حوادث آتش سوزی های پتروشیمی ، آن حادثه ی قطار ، آن حادثه ی پلاسکو ، این هم حادثه ی معدن ؛ الآن خیلی راحت خودشان میگویند با یک بی احتیاطی ؛ خب اگر واقعاً مسئول داشته باشد ، اگر واقعاً رعایت مسائل ایمنی ، جدی گرفته بشود ، نباید این حوادث اتفاق بیافتد . خیال نکنیم مردن اینها داخل تونل معدن قضا و قَدَر الهی بود حتماً می بایست آنجا جان بدهند . نه خیر . عالم و دنیا ، مقرراتی دارد ، مقررات را رعایت کردی ، احتیاط را رعایت کردی ، در امانی ، اما اگر رعایت احتیاط را نکردی ، آسیب میبینی ؛ نثار ارواح جانباختگان آن حادثه هم صلواتی ختم بفرمایید.
{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم وَالْعَصْر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
پایان خطبه دوم//
