خطبه اول:
سلام علیکم جمیعاً و رحمهالله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمد لله رب العالمین الصلوه و السلام علی سید النبییّن حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمّد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین قال الحکیم فی کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم «ءامنوا بالله و رسوله و انفقو مما جعلکم مستخلفین فیه فالذین ءامنو منکم و انفقوا لهم اجر کبیر» خدای رحمان همه ما را در مسیر عبودیت و بندگی یاری بفرماید! بر درک و معرفتمان نسبت به آیات نورانی خود بیافزاید. عواقب امور همه ماها را ختم به خیر بگرداند! به برکت صلوات بر محمد و آل محمد .
همانگونه ای که اصل بعثت لطفی از الطاف الهی بود نازل شدن قرآن هم مظهر دیگر از لطف خدا برای هدایت بندگان بود. قرآن نور است و فضای دید فکری و مبنای اعتقادی انسان را روشن میسازد و در نتیجه بر همان اساس روش زندگی را بر مبنای قرآن قرار دادن، برای انسان پیمودن راه سعادت و تعالی و کمال خواهد بود. در آیات قبل از همین سوره مبارکه حدید، لطف خدا در نمایاندن قدرت و اوصاف ثبوتیه و و جلالیه خویش مطرح بود. «له ملک السموات والارض» همه چیز عالم مال اوست «و الی الله ترجع الامور» سر انجام کار برای دریافت جزا و پاداش یا برای دریافت کیفر و عقاب در محضر او خواهد بود «یولج الیل فی النّهار» مظاهر قدرت الهی در گردش افلاک و در پدید آمدن شب و روز، طولانی شدن روز، کوتاه شدن شب و بالعکس طولانی شدن شب و کوتاه شدن روز در فصول مختلف سال همه از مظاهر قدرت بالغه حضرت حق است و آیا بعد که امروز قرائت کردم میفرماید «ءامنوا بالله» این مظاهر قدرت را مینگرید، اگر میخواهید و اگر زمینه دارید به خدا ایمان بیاورید. مخاطب این آیه شاید دسته از مومنین باشند اما چرا همه مخاطبند؟ مومن ایمانش را تمکیلتر کند و بلانسبت، بی ایمان مظاهر قدرت خدا را ببیند و ایمان بیاورد. دعوت عام است برای همه.مومنین ایمان را کامل کنند و غیر مومن ایمان بیاورند و بلافاصله هم میفرماید «و انفقوا مما جعلکم مستخلفین» نکته بسیار جالبی دارد. آدمهای بلانسبت نادان گاهی تصور میکنند که «من زحمت کشیدم، من به دست آوردم، حالا به من میگویند خمس و زکات و صدقه بده»« (من) حکایت از جهل و نادانی او دارد» اگر الطفات کند «له ملک السموات والارض» همه چیز عالم از آن اوست. همان شعر معروف که میگوید «در حقیقت مالک اصلی خداست/این امانت بهر روزی نزد ماست» لازمه ایمان به خدا، انفاق در راه خداست. اگر انفاق نباشد ایمان ناقص و ضعیف خواهد بود. «و انفقوا مما جعلکم مستخلفین» در اینجا «مستخلف» یعنی اینکه شما را جانشین قرار داد. جانشین که هستیم؟ جانشین پیشینیان؟ اکوالی را که دیگران به ارث گذاشتند و به هر کیفیتی از دیگران به ما رسید؟ یا اینکه خداوند ما را برای بهره گرفتن از منافع زمین خلیفه و نماینده در روی زمین قرار داد؟ ما د اریم از بهرهمندیهای زمین استفاده میکنیم. ما نماینده خدا در استفاده از منابع زمین هستیم. همه آنچه را که بشر از مواهب الهی در این دنیا بهرهمند است خداوند بشر را نماینده قرار داد برای بهره گرفتن به شرط اینکه خود و خدای خود را بشناسد و منضبط باشد به ضوابط الهی! هر دو معنا میتواند لحاظ باشد؛ هم جانشین پیشینیان شدیم و هم نماینده و خلیفه خدا در بهره گرفتن از همه مواهب این عالم! «جعلکم مستخلفین فیه فالذین ءامنو منک و انفقو لهم اجرٌ کبیر» آنانی که ایمان آوردند و انفاق پیشه نمودند اجر کبیر دارند. آیه بعد میفرماید «لا تومنون بالله والرسول» ایمان به خدا و ایمان به رسول باید در کنار هم باشد و گرنه ایمان به خدا ادعا میشود و راه غیر خدایی پیشه میکند و اگر میخواده واقعا ایمان به خدا داشته باشد باید به رسول خدا ایمان داشته باشد. مثل اینکه اگر علاقمند به امام و انقلاب هستی تکمیل نمیشود مگر تبعیت از امامت و ولایت، تبعیت از رهبری! هستند افرادی در همین تاریخ معاصر ما که میگویند بله ما امام و انقلاب را قبول داریم اما رهبری چرا فلان جا اینطور رفتار کرد و… همین شیوه زمان پیغمبر هم بود، بعضیها ادعا میکردند ما خدا را قبول داریم و او را بندگی میکنیم مام نسبت به تصمیمات پیغمبر حرف و حدیث و اما و اگر در کار بود. «ءامنوا بالله و رسوله» ایمان به خدا و رسول «وانفقوا» انفاق! و در آیه بعد فرمود : «و ما لکم لا تومنون بالله و الرسول یدعوکم» چرا به خدا ایمان نمیآورید؟ فرستاده خدا شما را میخواند! «و الرسول یدعوکم» فرستاده و حجت خدا در میان شماست و شما را میخواند. یعنی شما دیگر هیچ عذر و بهانهای ندارید. «لتومنوا بربکم» برای اینکه پروردگارتان ایمان بیاورید. «و قد اخذ میثاقکم» در عالم ذر عهد بندگی از شما گرفته بود. «ان کنتم مومنین» اگر میخواهید مومن باشید، بیایید!روایتی است که روزی رسول خدا در جمع اصحاب فرموده بود: «ایُّ المومنین اعجب الیکم ایماناً»کدام دسته از مومنین ایمانشان شگفت انگیزتر است برای شما؟ عدهای گفتند: ملائکه و فرشتگان ایمان خالص دارند. فرشتگان تخلف ندارند بهمین خاطر اینها گفتند که فرشتگان ایمانشان بسیار محکم و خالص و واقعا عجیبترین ایمان را فرشتگان دارند. پیغمبر خدا فرمود: «ما لهم لا یومنون و هم عند ربّهم» فرشتگان اگر ایمان خالص دارند خیلی هنر نکردند، آنها در محضر پروردگارند. مثلاً یک مامور و یک برادر سرباز در کنار فرمانده خود حضور دارد بگوییم تخلف نکرد. خب شرم حضور هم تاثیر دارد. در حضور فرمانده که تخلف نمیکند. اگر پشت سر تخلف نکرده هنر کرده است. رسول خدا فرمود فرشتگان «عند ربّ» هستند، در محضر پروردگارند و اگر تخلف نکردند خیلی هنر نکردند. عدهای دیگر گفتند: انبیاء و پیامبران! باز رسول خدا فرمود: «فمالهم لا یومنون و الوحی ینزل علیهم» انبیاء چرا ایمانشان محکم نباشد در حالیکه وحی الهی بر خود آنان نازل میشود. آنها مظهر ایمان و تقوا و استقامت و پایداری و توکل به ذات اقدس اله هستند. «قالو: فنحن» عدهای گفتند: همین ما که اصحاب شماییم! ایمانمان قویتر است! «قال: و مالکم لا تومنون و ان بین اظهرکم» پیامبر فرمود: شما اگر ایمانتان هم قوی باشد، من فرستادهی خدا در جمع شما هستم؛ خیلی هنر نکردید! اینها ماندند و سکوت کردند «ولکن اعجب المومنین ایماناً قومً یجیعون بعدکم»پیغمبر خدا فرمود: شگفت انگیزترین درجه ایمان مومنین متعلق به آنهایی است که بعداً میآیند. «یجدون صحفاً یومنون بما فیها» پیغمبر را نمیبینند، در عصر نزول وحی حضور ندارند، کاغذها به دستشان میرسد،نوشته های وحی و نوشته کلمات پیامبر و حجت خدا به آنها میرسد، آنها پایبندی به ایمان دارند و ایمان آنها عجیبتر است. مثل اینکه همین الان عدهای در کنار رهبری در جلسات خصوصی و جلسات عمومی از مواضع و رهنمود رهبری خبر دارند اما گاهی زاویه میگیرند اما عامه مردم آرزو دارند یک جلسه موفق به دیدار و زیارت رهبر شوند ولی مع ذلک ایمانشان محکمتر و تبعیتشان بیشتر از آن عده است. اینها واقعا چیزهایی است که هم در گذشته و هم در حال وجود دارد.مشابه دارد؛ در همین هفته گذشته در جمع فرماندهان و بخشی از نیروهای یگانهای چهارگانه ارتش فرموده بود : «اگر مسئولی بخواهد از دشمن بترسد به حساب مردم نگذارند» گاهی طرف حرف خودش را میخواهد بزند اما از زبان مردم حرف میزند. خب اگر توان همراهی با پیغمبر را بعضیها نداشتند؛ خب حق نداشتند اراده خودشان را بر پیغمبر و سایر امت تحمیل کنند. الان هم همین است. این انقلاب راهی روشن دارد و راه روشنش وصیتنامه امام (ره) است، صحیفه نور امام(ره) است و بعد از آن قانون اساسی است. اگر واقعاً میخواهند در سایه قانون اساسی و بر مبنای امام راحل عمل کنند! بسم الله! در سایه امامت و ولایت عمل کنند اما اگر میخواهند راه دیگری پیش بگیرند حق ندارند برای اینکه این ملت به راه امام سر سپرد و جوانان داد و هنوز هم دارد این راه را با خون عزیزانش ادامه میدهد. نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیّئات اعمالنا!
اجمال این خطبه این شد: ایمان به خدا، انفاق در راه خدا ملازم یکدیگر است و نشانه ایمان1 خدایا در مسیر بندگی ما را موفق بدار.
{{بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد صدق الله العلی العظیم }}
پایان خطبه اول//
___________________
___________________
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍٍٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
مجدداً خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی ، تأکید و سفارش دارم . تشکر میکنیم از برادر عزیز جناب دکتر شجاعی ، از نیروهای فرهنگی-تبلیغی فعال در عرصه های مختلف که قبل از خطبه ها ایراد سخن داشتند .
امروز به عنوان روز بزرگداشت سعدی در تقویم جمهوری اسلامی ایران آمده است . حقیقتاً از مفاخر ادبی ، فرهنگی ، علمی ، تربیتی ایران اسلامی این شخصیت است ؛ ببینید ، گلستانش را با چه جمله ای آغاز کرد . بسم الله الرحمن الرحیم ، منت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است ، و به شکر اندرش مزید نعمت . اگر خدا را اطاعت کردی ، بندگی کردی تقرّب پیدا میکنی ؛ تعالی پیدا میکنی.اگر شاکر بودی در برابر نعمت های الهی ، نعمت افزایش پیدا میکند.{{ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ}} .خب همه ی آثارش مفید است . همین گلستانش ، بوستانش . بعضی از مسئولین فرهنگی کشور ، به همین مناسبت آمدند گفتند که سعدی مصداق میانه روی و اعتدال. همچین تعبیراتی .حالا بهره برداری سیاسی کردن از این تعبیر ، جای خود . اما سعدی مرد حکیمی بود . اگر واقعاً اعتدال همان است که قرآن می گوید ، {{ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم}} درست است . اما اگر این عنوان را برای تخطئه کردن نیروهای انقلابی ، بسیجی بخواهند به کار ببرند یک آدرس غلط دادن و تخریب یک شخصیت ارزشمند است . سعدی نسبت به بنیه ی دفاعی کشور اسلامی ، موضع بسیار عالی و محکم ؛ آنجا که می فرماید : دو تَن پرور ای شاه کشورگشا یکی اهل بازو، دوم اهل رای ؛ قلمزن نکو دار و شمشیرزن. نه مطرب که مردی نیاید ز زن ؛ هر آنکس نورزید شمشیر و تیغ ؛ بر او گر بمیرد مگو ای دریغ . یعنی برای تقویت بنیه ی دفاعی ، سعدی اشعار بسیار قوی دارد. و میگوید هم باید بنیه ی علمی کشور تقویت بشود و هم بنیه ی دفاعی . این دو بال و نیرو میتواند ملت و کشور را پیش ببرد و به آبادانی سوق بدهد. در هرصورت با استفاده از فرصت های فراغت ، هرچند که تلویزیون گاهی با داشتن بعضی از فیلم ها و احیاناً کارتُن ها فرصت را پر میکند گاهی . ای کاش این چیزها نبود و مثل همان قدیم با همین کتاب های آموزنده مشابه گلستان سعدی ، حلیه المتقین سرگرم میشدند همه . بسیار اثر گذار است واقعاً همه ی نظم و نثر سعدی سزاوار بهره برداری است .
فردا سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 58 . این یادگار ماندگار امام راحل ؛ تدبیر بسیار حکیمانه ی امام . هم در آن شرایط یک ضرورت بود و هم برای تداوم و حفظ نظام در آینده . بحمد الله امروز سپاه پاسداران از اقتدار و داشتن ابزار دفاعی بسیار پیشرفته و خوبی برخوردار است . امیدواریم خدای رحمان بر توفیقاتشان بیافزاید.
همچنین سالروز انقلاب فرهنگی که در سال 59 اتفاق افتاد به دستور امام راحل . انقلاب فرهنگی یعنی زدودن اندیشه ها و تفکرات غرب گرایی در آن ایام که نظام وابسته ی شاهنشاهی سخت دلبسته به فرهنگ غربی بود ، جایگزین ساختن فرهنگ و سبک زندگی اسلامی در جامعه ؛ حالا چقدر در این مسیر موفق بودیم ، بستگی به تلاش دست اندرکاران امور فرهنگی داشت و دارد . همانگونه که میگفتیم اسلام به ذات خود ندارد عیبی ، هر عیب که هست از مسلمانی ماست . واقعاً در انقلاب هم همین است . انقلابی که رهبرش امام بود . انقلابی که مبنایش وصیت نامه ی امام است . انقلابی که جانشین شایسته ی امام راحل ، رهبر معظم انقلاب رهبری میکند ، اگر بی چون و چرا اجرا بشود رهنمودها ، آنوقت ثمرات شیرین تر و با برکت تری خواهیم یافت . ممکن است کسی بگوید که مگر اطاعت نمیشود ؟ خب شما نگاه کنید که در همین دیداری که مقام معظم رهبری با فرماندهان نیروی ارتش داشت ، فرمود که : یکی از طراحی های اصلی دشن ، استفاده از نقاط ضعف و مشکلات اقتصادی برای ضربه زدن به ملت ایران است . به همین علت در سال های اخیر ، شعار های اقتصادی برگزیده و برجسته شدند . یعنی عنوان اقتصاد مقوامتی. اما چه اندازه جدی گرفته شد ؟ . الآن تازه دیدیم که معاون اول رئیس جمهور جناب آقای جهانگیری در ابلاغیه ای به دستگاه های اجرایی ، مکلف کرد آنها را به اجرای بسته های رونق تولید و اشتغال در سال 96 . در حالی که واقعاً این دستورالعمل همان سه سال قبل میبایست مثلاً صادر میشد . حالا الآن هم چه اندازه عمل میشود یا چه اندازه میتوانند عمل بکنند سر جای خود . اما اصل جدی گرفتن رهنمود های رهبری بحث است . سه سال قبل اقتصاد عملی مطرح شده بود . حالا خود مقام معظم رهبری در ادامه می فرماید که دشمن روی آن چیزهایی که احساس میکند ما ضعف داریم انگشت میگذارد.مزید بر علت میشود که اگر بعضی از مسئولین ما هم اظهار ضعف بکنند. دشمن جرأت میکند و پرروتر و پرتوقع تر میشود در مذاکره . بعد فرمود مقام معظم رهبری که برای یک کشور بدترین حالت آن است که مسئولان آن کشور از تشر دشمن بترسند . زیرا این کار در را به روی آنان برای ورود آن ها و تجاوز و تعرّض باز میکند . انفعال به خرج دادن ، کوتاه آمدن ، عقب نشینی کردن ، دشمن را تجربه نشان داد و خدا هم در قرآن فرمود که پرروتر میسازد . خدا تکلیف مومنین را مشخص کرد که باید مقابل ، مدافع ، {{ وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ}} با این روحیه باشد مومن . ببینید ، این را اشتباه نگیریم با اینکه دشمنان خبیث گاهی ما را متهم میکنند که اینها ستیزه جو ، اینها جنگ جو ، هستند . نه ، نه . هیچ سر جنگ و دعوا جمهوری اسلامی با احدی و کشوری نداشت و ندارد . دیدیم ، دنیا تماشا کرد که آمریکایی ها ، انگلیسی ها ، تشویق کردند صدام را ، ترغیب کردند و وادار به حمله و تجاوز . و ما در عرصه ی دفاع دست به اسلحه بردیم . نه در عرصه ی حمله به یک کشور . فرمود: برای یک کشور بدترین حالت آن است که مسئولان آن کشور از تشر دشمن بترسند . زیرا این کار در را به روی آنان برای ورود آن ها و تجاوز و تعرّض باز میکند . ؛ ترسیدن و دلهره از تشر دشمن و تحت تأثیر اخم قدرت مندان قرار گرفتن اول بدبختی است .خب گاهی ترس اختیری نیست ، گاهی آدم همیجور بی اختیار میترسد واقعاَ .حالا مقام معظم رهبری می فرماید که: اگر کسی هم میخواهد بترسد اشکالی ندارد ؛ اما از طرف ملت و به حساب مردم نترسد . زیرا ملت ایران ایستاده است . این راجع به اقتصاد و راجع به محکم بودن در برابر دشمن ، هم امام راحل حساس بود و هم مقام معظم رهبری . و واقعاً باید مسئولان به تراز رهنمود رهبری و تراز اراده و خواست ملت و مردم بتوانند عمل کنند . در این سالهای اخیر ، وارد شدن کالاهای ساخت خارج ، مخصوصاً ورود قاچاق کالاها ، موجب بی رونقی تولیدات داخلی و بعضاً تعطیل شدن بعضی از کارگاه های تولیدی داخل شده است . ریاست محترم جمهوری هم فرمود که اگر کسی فکر کند همه ی مشکلات شش هفت ساله ی تحریم طی سه چهار سال حل میشود این طور نیست . خب البته خود آقایان وعده میکردند که اگر برجام امضا بشود ، پشت سر و متعاقب برجام ، همه ی مشکلات حل میشود . ولی الآن میفرمایند که اینجور نیست که ظرف سه چهار سال همه ی مشکلات برطرف بشود . حالا امیدواریم که در این انتخاباتی که پیش روست ، با اراده ی ملت که ملت قیّم نمیخواهد و ملت را هیچ کسی نمیتواند برای رأی دادن اجبار بکند . مردم خودشان مخیّر و آزادند ؛ بحمدالله صاحل تشخیصند . آنگونه ای که واقعاً تشخیص دادند بین خود و خدا برای اصلاح امور و برای پیشبرد مقاصدی که عزیزان برای آن مقاصد جان داده اند استقبال کنند انتخابات را ، رأی بدهند ، هم در انتخابات ریاست جمهوری و هم در شورای اسلامی شهر و روستا . اثرگذار است ، اگر یک شورایی مرکب از افراد کاردان و امین و معتمد و متدین انتخاب بشود و وارد کار بشوند ، قطعاً کمک میکند در آبادانی منطقه ؛ خب همینجور هم در سطح کشور. حالا چه از افراد گذشته ی شورا ، چه از افراد جدید ؛ انتخابش با شما مومنین است . ولی واقعاً تذکر شرعی و برادرانه و دینی هریک از ماها نسبت به یکدیگر باید این باشد که فارغ از تعلقات فامیلی ، آشنایی ، سعی کنیم لیاقت ها و کاردانی ها و مخصوصاً سلامت افراد را مورد توجه قرار بدهیم . یعنی برای رسیدن به هدفی که ما داریم ببینیم با کدام فرد و کدام جریان به هدف میتوانیم نزدیک تر بشویم . از جمله مناسبات این هفته شهادت آقا موسی بن جعفر ، یکشنبه در سنه ی 183 قمری است . و راجع به آقا موسی بن جعفر ، من یک روایتی را بخوانم برایتان که هارون الرشید در یک مقطعی ، که شیوه های استکباری این بود که گاهی احترام و محبت به ظاهر داشتند ، گاهی هم تهدید میکردند . هارون الرشید در یک مقطعی به آقا موسی بن جعفر پیشنهاد کرد که میخواهم فدک را به شما برگردانم . آقا موسی بن جعفر تمایلی نشان نمیداد . هارون تکرار و پافشاری و اصرار کرد . حالا متن خبر این است که : « أَنَّ هَارُونَ الرَّشِیدَ کَانَ یَقُولُ لِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ خُذْ فَدَکاً» بیا فدک را بگیر. « حَتَّى أَرُدَّهَا إِلَیْکَ فَیَأْبَى» امام ولی امتناع میکرد.خب حق مسلمشان بود . اما چرا امتناع میکرد ؟ حکمت دارد . « حَتَّى أَلَحَّ عَلَیْهِ» هارون دیگر اصرار و پافشاری را از حد گذراند ، « فَقَالَ«ع» لَا آخُذُهَا إِلَّا بِحُدُودِهَا. » آقا موسی بن جعفر به هارون فرمود که حالا که اصرار میکنی میخواهی فدک را بدهی ، فدک را با حدودش میپذیرم . «قال و ما حدودها؟»هارون پرسید که حدود فدک مگر کجاست؟ .« قَالَ إِنْ حَدَدْتُهَا لَمْ تَرُدُّهَا »آقا موسی بن جعفر فرمود که اگر من حدودش را تعیین بکنم نمیدهی . پس رها کن مثلاً و حرفش را نزن. « قَالَ بِحَقِّ جَدِّکَ إِلَّا فَعَلْتَ » گفت به حق جدت رسول الله من میدهم فدک را به شما . شما حدودش را مشخص کن . آقا موسی بن جعفر فرمود که « أَمَّا الْحَدُّ الْأَوَّلُ فَعَدَنُ » عدن جنوب یمن . « فَتَغَیَّرَ وَجْهُ الرَّشِیدِ »رشید تعجب کرد و چهره اش برافروخته شد. گفت دیگر چه ؟ « قَالَ وَ الْحَدُّ الثَّانِی سَمَرْقَنْدُ » حد دیگر در شمال سمرقند . یعنی حدود حکومت اسلام در آن عصر . همین خبر در ذیلش می فرماید که آن خبیث همان لحظه تصمیم گرفت به سر به نیست کردن آقا موسی بن جعفر . ببینید امامان ما اگر بعضی ها شمشیر به دست نمیگرفتند و نجنگیدند ، این جور نبود که طاغوت را پذیرفته باشند و تحمل کرده باشند . حدود فدک ، حدود جغرافیایی حکومت اسلام در آن عصر بود .
جناب دکتر گران ، مقابلم نشستی ، شما را دیدم یادم آمد . پریروز جمعه که از نماز فارغ شدیم ، مومنی پرسید که آقا چرا باز مانع شدید این بنا متوقف شده . واقعاً خسته هم بودم ، عرق هم کرده بودم ، خدایا چه بگویم . حالا شما آقای دکتر شما بگو همه بشنوند ، الان چرا متوقف است ؟ ، بله ، فرمودند . پیمانکاری رفت ، پیمانکار دیگری میخواهد بیاید ، حالا اعتبار هست یا نیست ، آن را من نمیدانم . هیچ حرف و حدیث جدیدی در کار نبوده است . ببینید ؛ واقعاً مومنین خوب و متدین ، فراوانند . اما گاهی بلانسبت، یک نفر ، دو نفر ، چند نفر ، آدم بیمار دل پیدا میشوند ، یک شایعه و سوژه را میپراکنند برای افکار دیگران را خراب کردن . هیچوقت ، نه ستاد نمازجمعه ، نه امام جمعه ی شهر ، مانع احداث این بنا نبود . یک بار من قبلاً هم توضیح دادم ، شهردار میگفت اینجا ترافیک سنگین میشود و این مرکز باید در گوشه ی شهر باشد . میگفت من به جای این زمین هزار متر اضافه هم کنار کمربندی میدهم ؛ آنجا ساخته بشود . این حرف شهردار بود و شهرداری . اصلاً ربطی به دیگران هم نداشت . اما شایعاتی را میپراکندند . حالا من خودم واقعاً نگران شدم نکند مثلاً بودجه و اعتبار نداشته باشد ، کما اینکه الآن بیمارستان رازی ، الآن 4 سال است متأسفانه متوقف مانده است . یعنی تنها بیمارستان دولتی شهر ، فرسوده ، اصل بیمارستان از زمان رضاشاه است . برمیگردد به سال 1313 ، 1314 ، آن ایام . خب طبیعی است که فرسوده شده باشد . و می بایست نوسازی بشود . حالا نوسازی اش هم که الآن چهارسال متأسفانه متوقف است .
(((((((((((((((به طبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدایی است که این هفته و هفته ی پیش سالگرد شهادت آنها بوده است .))))))))))))))) و ضمناًً سالگرد شهادت شهید مدافع حرم ، شهید محمد بلباسی ؛ حقیقتاً هروقتی به یاد این شهید می افتم ، بین خود و خدا ، آزردگی من از خود بچه هایم بیشتر میشود . سالگرد او در پیش است ، یک برنامه هایی را تدارک دیدند ؛ برنامه ها اعلام میشود ، ان شاءلله با حضور گسترده ی شما مومنین این برنامه ها به خوبی برگزار بشود . نثار ارواح همه ی این عزیزان و این شهید عزیز مدافع حرم صلوات . خدای رحمان همه ی بیماران را شفا عنایت کند و جناب حاج آقای حیدری عضو ستاد نمازجمعه را هم گفتند بیمار شد و در بیمارستان بستری است ، خدای رحمان او را هم ان شاءلله شفای عاجل مرحمت بفرماید .
مطلب دیگر هم حضور استاد بزرگوار جناب ابولفضل بهرام پور بحمدالله منشأ خیر وبرکت است . کلاس ایشان در حسینیه عاشقان تشکیل شده ؛ ساعت چهار بعد از ظهر است ظاهراً ؛ و بحمدالله مورد اسقبال خوبی قرار گرفته . تشکر میشود از همه ی مومنین . عزیزانی هم که تا الآن حضور پیدا نکردند میتوانند حضور پیدا بکنند . واقعاً فرصت خوبی است ؛ حقیقتاً انسان زحمت کشیده و با مطالعه و با تطبّع و بحمدالله بیان مطالبش هم بسیار دلنشین و شیرین و قابل استفاده است .
{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم وَالْعَصْر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
پایان خطبه دوم//