خطبه های نمازجمعه سیزدهم اسفند هزار وسیصد و نود و پنج قائم شهر – خطیب : آیت الله معلمی

خطبه اول:
سلام علیکم جمیعاً و رحمه الله و برکاته

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

الحمد لله ربّ العالمین الصلوه و السلام علی سید النبیِین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین!

قال الحکیم فی کتابه الکریم

بسم الله الرحمن الرحیم

«سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ »« لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»

امیدواریم خدای رحمان توفیق تسبیح خود را و توفیق ذکر و یاد خود را به همه ما مرحمت بفرماید و لحظه ای ما را از یاد خود غافل نگرداند و در مسیر عبودیت و بندگی موفقمان بدارد، گذشتگانمان را بیامرزد، بیماران را شفا عنایت کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد!

(صلوات!)

چهار سوره قرآن با حمد آغاز شد. حمد یعنی ستایش خدا! سوره مبارکه حمد: «بسم الله الرحمن الرحیم/الحمد لله ربّ العالمین/الرحمن الرحیم» با حمد آغاز شد. سوره انعام : «الحمد لله الذی خلق السماوات والارض و جعل الظلمات والنور» سوره سبأ: «الحمد لله الذی له ما فی السماوات و الارض و له الحمد فی الآخره و هو الحکیم الخبیر» و در نهایت سوره فاطر: «الحمد لله فاطر السماوات والارض و جاعل الملائک رسلاً». چهارتا سوره با حمد آغاز شده است، اما تسبیح خدا در آغاز شش سوره قرآن ذکر شده است. قطعا غلبه تعداد تسبیح بر حمد بی حکمت نیست. حکمتش چه می‌تواند باشد؟ حد اقل حکمت محتمل است که این باشد: مبارزه با اعتقادات خرافی و شرک آلود. تسبیح یعنی منزّه معرفی کردن خدا!آنچه که ذات اقدس اله را در قرآن یافتیم و آنچه را که ذات خدا و اوصاف ثبوتیه و جمالیه و جلالیه او را در کلمات نورانی پیغمبر خدا و امامان معصوم دریافت کردیم خدا را آن‌گونه ستودن، کم نکردن، اضافه نکردن، تسبیح ذات اقدس اله می‌شود، امام راجع به تسبیح شش تا سوره قرآن: «سوره اسراء : «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ»، سوره حدید: «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ »، سوره حشر: «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ »، سوره صف: آیه اولش دقیقا سبیه به همان آیه اول سوره حشر است.حالا با تعبیر مضارع مستقبل در سوره جمعه: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ»«تسبیح می‌گویند»، «سبَّحَ»:«تسبیح گفتن» ماضی استمراری است یعنی تسبیح می‌گویند، در سوره تغابن: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ» خلاصه باید درس بگیریم که تسبیح الهی امری بسیار مهم و با عظمتی است.روایتی را عرض کنم: آقا امام صادق (سلام الله علیه) از بعضی از اولیاء خدا از کلام ابلیس گفته بود. حرف دشمن هم گاهی آموزنده است. باید ببینیم دشمن روی چه چیزی حساب باز می‌کند. ابیلس می‌گویند: «خمسه لیس لی فیهنَّ حیله»«پنج تا خصلت، پنج تا طایفه هستند که من در برابر آنها نمی‌توانم کاری بکنم» ابلیس می‌گوید من عاجزم! بشناسیم از چه کسانی عاجز است! شاید خداکند موفق بشویم بیشتر آن ویژگی‌ها و خصلت‌ها را در خود زنده بسازیم. گفت پنج طایفه «لیس لی فیهنّ حیله»«حیله یعنی کارسازی، تدبیر، چاره»من درباره آن‌ها هیچ کاری نمی‌توانم بکنم. «و سایر النّاس بی قبضتی»می‌گوید غیر از این پنج طایفه بقیه در مشت من هستن! اولین طایفه «من اعتصم بالله عَنِ النیّه الصادقه»«کسی که اعتصام به خدا « یعنی بچسبد به خدا و دین خدا، بچسبد به خدا و قرآن خدا، بچسبد به خدا و رسول خدا»، « عَنِ النیّه الصادقه یعنی آشکارا و خلوت برایش فرق نکند» اگر پیش این و آن می‌خواهد بگوید از خدا می‌ترسم، در خلوت هم از خدا بترسد! اگر اینطور بوده باشد می‌شود نیت صادقه، اما اگر نه! پیش مردم از خدا می‌ترسد و در خلوت خدا ترسی وجود ندارد آن ترس از مردم است نه ترس از خدا! من اعتصم بالله عن نیه صادقه و اتکال علیه فی جمیع أموره » اتکال به خدا یعنی دل‌گرم کردن به وعده خدا! یعنی تکیه دادن و اعتماد کردن! خدا مرا آفرید و حکیم و رزاق و عادل است و دستورات او به نفع من است و به ضرر من نیست. اتکال کنم به خدا.

طایفه دیگر :« و من کثر تسبیحه » آن کسی که تسبیحش فراوان باشد! یعنی فراوان «سبحان الله» بگوید.دوستان، مومنین، شما ملاحظه بفرمایید که ما در نماز تسبیحات داریم، در رکعت سوم و چهارم تسبیحات اربعه داریم، این چهار تسبیح اولش «سبحان الله»بعد از آن «الحمدلله» و بعد از آن «و لا اله الا الله» و بعد از آن «الله اکبر»!

اولش «الحمدلله» هست که یعنی منزه دانستن خدا از هر عیب و نقص! « و من کثر تسبیحه فی لیله ونهاره » ابلیس می‌گوید اگر کسی شب و روز زبانش به تسبیح خدا مترنم است من نمی‌توانم کاری بکنم با او! او در حیله و در قبضه قدرت من نیست.

طایفه دیگر: « ومن رضی لاخیه المومن بما یرضاه لنفسه » هر چه را که برای خودش می‌پسندد برای دیگری هم همان را روا می‌دارد.برای مثال اجرای قانون مال دیگران باشد، ولی من خیر! یک امتیاز داشته باشم. غیبت کردن، تهمت زدن، اگر دیگری غیبتش را بکند یا به او تهمت بزند خوشش نیاید خب پس خودش هم غیبت نکند و تهمت نزند. ببینید این غیبت که گفته می‌شود در مسایل شخصی و فردی است اما اگر احیاناً در سیاست های جاری مدیران حرفی گفته می‌شود این اصلاً مصداق غیبت نیست بخاطر این‌که اجرای درست مقررات و رهبری در جامعه حق همه مردم است. «و من رضی لاخیه المومن بما یرضاه لنفسه » آنچه که برای خودش خشنود است و می‌پسندد برای دیگران هم روا بدارد.

« ومن لم یجزع علی المصیبه حین تصیبه » جزع نداشته باشد از مصیبت! بی تابی نداشته باشد! صابر باشد و به خدا پناه ببرد اگر مصیبتی به او روی آور شده است. در بعضی از نسخه ها «حین تُصیبُه» و در بعضی از نسخه ها آمده «حتّی تُصیبَهُ» یعنی پیشاپیش فکر مصیبت او را بی‌تاب نکند حتی اگر مصیبت بر او وارد شده هم صابر باشد.

« ومن رضی بما قسم الله له » آن‌چه که خداوند روزیش قرار داد راضی باشد و بی تابی نکند و حرص نزند. «ولم یهتم لرزقه » تلاش بیهوده برای کسب به رزق و افتادن در حرام و معصیت و گناه! ابلیس می‌گوید این چند طایفه را نمی‌توانم کاری بکنم، یعنی این‌ها خودشان را وصل کردند به مبداء لایزال و از عنایت الهی برخوردارند.

«لیس لک فی عبادی ثم سلطان» خداوند به ابلیس خطاب کرده تو درباره کسانی که مرا بندگی می‌کنند نمیتوانی سلطه داشته باشی.

نکته ها و روایات زیادی راجع به فضیلت تسبیح وجود دارد. درباره یونس نبی در قرآن آمده:« فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ / لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ» ان شاء الله تفسیرش را در هفته آینده خواهم گفت ولی اجمالش را بدانید: یونس در شکم یک نهنگ بزرگ گرفتار شد! حالا چرا؟ در هفته آینده عرض خواهم کرد. آیه قرآن می‌فرماید که اگر یونس اهل تسبیح نبود آن حیوان هضمش می‌کرد! فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ » اگر نبود یونس از تسبیح گویان«لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ» ماندگار میشد در شکم همان حیوان تا روز قیامت برنمیگشت و برای قیامت برمی‌گشت! اما چون یونس اهل تسبیح بود نجات پیدا کرد. حالا تفصیل گرفتار شدن و نجات یافتنش را هم هفته آینده ان‌شاءالله عرض خواهم کرد. نمیخواهم خطبه طولانی بشود. سخن فراوان دارد، اجمال مطلب اینکه بدانیم تسبیح خدای رحمان ثمره و نتیجه شیرین و مبارک دارد. از یاد خدا غافل نباشیم. بیکار نشستیم! چه اشکالی دارد؟ نه الان! که همین شنیدن هم عبادت است ان‌شاءالله! ولی هر وقتی که فرصت پیدا کردی و بیکار بودی به یاد خدا «سبحان الله»«الحمدلله»«و لا اله الا الله»«الله اکبر» استغفار و ذکر صلوات بر محمد و آل محمد!

(صلوات)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ

وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا

صدق الله العلی العظیم

خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.

صلوات…
بار دیگر خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی ، به یاد خدا بودن ، به ذکر حق داشت ، به اهتمام جدی برای انجام واجبات و ترک گناه و معصیت و محرّمات ، که میشود مصداق تقوا و پاکی و طهارت.این که در همین خطبه ی اول ، سبّح لِلّه، یعنی دستگاه خلقت ، منظم در تسبیح حضرت حق است . ای انسان تو غافل نباش و با نظام هستی هماهنگ باش و یاد خدایت را داشته باش . یاد خدا نجات بخش است برای انسان ، انگیزه می آورد برای انجام واجبات و ترک محرّمات و گناه . خب مناسبت هایی وجود دارد برای این هفته . از جمله ی آن ها همین که چهاردهم اسفند ماه سالروز تأسیس کمیته ی امداد امام (ره) در همان سال 1357 ؛ یعنی 22 بهمن انقلاب پیروز شد ؛ چهارده اسفند با فاصله ی کمتر از یک ماه ، عنایت امام نسبت به نیازمندان و فقرای جامعه و اهتمام جدّیی که داشت ، و دلش نگران بود موجب شد که کمیته ی امداد را تأسیس کرد . بحمدالله این نهاد با قداست ، با اعتبار ، تحت نام مبارک امام باقی ماند . تشکر میکنم از برادر عزیزمان جناب حاج آقای رنجبر مسئول کمیته ی امداد امام(ره) شهرستان که توضیحاتی را برای شما فرمودند. قائم شهر بالای سیصد هزار نفر جمعیت دارد ، فرمودند که شش هزار و یکصد و فتاد و سه نفر ظاهراً تحت حمایت کمیته ی امداد قرار دارند . حالا ممکن است به هر نفر مقدار کمی داده میشود ، ولی وقتی سرجمع بکنیم ، شش هزار و یکصد نفر ، اگر فرض کنید نفری پنجاه هزار تومان هم مستمری از امداد دریافت بکنند ، آن وقت چه مبلغی میشود . لذا بخش عمده اش برمیگردد به مساعدت های مومنین.البته بحمدالله استقبال خوبی هم مومنین داشتند . ظاهراً از آغاز سال 1395 تا به نزدیکی های همین تاریخ ، یعنی نُه ماه سال ، بالای دو میلیارد و هشتصد و چهل و دو میلیون تومان مومنین شهرستان به این نهاد ، تحت عناوین مختلف کمک کردند . از حمایت ایتام گرفته ، صدقات گرفته ، و عناوین دیگر همچون جهیزیه . خلاصه الآن هم این هفته ی پیش رو هفته ی احسان است . قسمت پایان سال هستیم ، فرصتی است برای خرید کردن . ضمن اینکه آدم برای اعضاء خانواده ی خود اگر چیزی میخرد ، ملاحظه بکند آیا در همسایگی او ، در محله ی او نیازمند ، فقیر ، بچه ی یتیم ، اگر وجود دارد ، اگر به سراغ او برود چقدر مورد عنایت خدا قرار میگیرد این انسان . به فکر دیگران بودن ، موجب میشود که خدا به فکر انسان باشد . یا مباشرتاً و مستقیماً خودش به سراغ فقرا برود ، یا با کمک گرفتن از کمیته ی امداد . مرکز امنی است برای شناسایی نیازمندان . حقیقتاً من خودم در طول این مدت ، حوالی سیزده چهارده سال است ، هرساله ماه رمضان ، توفیق پیدا میکنیم ، می رویم و میبینیم ، واقعاً اگر نرفته بودم و ندیده بودم ، خبر پیدا نمیکردیم که چنین خانواده هایی با چنین نیازمندی هایی وجود دارند . آدم برود ببیند ، انگیزه ی بیشتری هم برای کمک کردن پیدا میکند . این یک تذکر . تذکر دیگر هم اینکه همین قسمت پایانی سال ، به بهانه ی چهارشنبه سوری متأسفانه در گذشته ، گاهی گرفتاری ها ، خرابی ها ، چه تعداد آدم هایی که در اثر همین ترقّه جات و انفجاراتی که اتفاق می افتاد ، چشم جوان ها معیوب میشد ، بدن آسیب میدید ، چهره آسیب میدید ، نقص چهره پیدا میکردند و این نقص ، ماندگاری پیدا میکرد . حالا بحمدالله این سال ها فروکش کرد . نه تنها باید منتظر باشیم نیروی انتظامی وارد عمل شود . بلکه خودمان هم باید احساس مسئولیت کنیم . فقط به عهده ی نیروی انتظامی نیست ؛ بله نیروی انتظامی مسئولیت دارد ، اما همراهی من و شما را هم می طلبد . ما هم کمک کنیم هم خانواده ی خودمان را ، فامیل های خودمان را ، همسایه های خودمان را یک قدری مراقبت و نصیحت کنیم ، و هم به موقع به یاری نیروی انتظامی بشتابیم برای اینکه فضا و محیط را سالم و امن داشته باشیم . در گذشته متأسفانه کار به جایی رسیده بود که اراذل و اوباش از شهرهای دیگر می آمدند اینجا و چهارشنبه سوری اینجا را برای خودشان مرکز امن میدانستند . و این یک توهین جدی به شهروندان قائم شهری بود . بنابراین می طلبد که همه احساس مسئولیت کنند . بحمدالله هم دستگاه قضایی مصمم است برای برخورد با اینگونه مفاسد و هم نیروی انتظامی غیور ، پای کار ، محکم بایستد و از حمایت همه ی خانواده ها برخوردار هست و خواهد بود .

از جمله مسائلی که وجود دارد ، خود مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی ، خدای رحمان طول عمر و دوام صحت به ایشان عطا بفرماید ، اول سال را سال اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل ، به معنی اینکه جلوتر هم بحث اقتصاد مقاومتی بود ؛ اما اقدام و عملی در کار نشد و اتفاق نیافتاد ؛ امسال را تصریح کرد به اقدام و عمل . الان قسمت پایانی سال است. واقعاً هم سخت است ، و هم اینکه اگر من و شما ملاحظه کنیم نگوییم و هیچ کس نگوید ، به ضرر همه هست . نه تنها به ضرر جامعه ، به ضرر خود دولت حتی . به ضرر خود مدیران و همه هست . گفتن و یادآوری دادن و تذکر دادن مفید است . {{ وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ}} حالا برای اقتصاد مقاومتی چه کردند عزیزان . از کدام واردات غیر ضروری جلوگیری کردند؟ آمار شفافی ندادند . متأسفانه جلوگیری از واردات نشده ، بلکه افزایش پیدا کرد . نتیجه ی افزایش واردات بی رویه ، کاهش تولیدات داخلی میشود . بلکه تعطیلی بعضی از مراکز تولیدی . ذوق زدگی پیدا کردیم متأسفانه از این که حالا به ما اجازه دادند خرید و فروش کنند به ما و ما بشویم یک ملت مصرفی و کشور مصرفی . این هنر انقلاب نیست واقعاً . شأن ملت رشید ایران این است که روی پای خود بایستد . سعی کنیم که خودمان تولید کنیم . حالا مثلاً از باب مثال ، چیزی که در داخل فراوان تولید میشود ، دستمال کاغذی فراوان تولید میشود ، درست؟ اما یک روزگاری ملت و مملکت دستمال کاغذی نداشتند . چون دستمال کاغذی نداشتند بلای سختی بر جانشان بود؟ نه . برای نداشتند دستمال کاغذی کسی نمرده . من در بعضی از کشور ها ، خلاصه برحسب فرصتی که پیش آمده بود و مسافرتی که پیش آمده بود ، مطلع شدم که واقعاً همین دستمال کاغذی کمیاب است . پرسیدم چرا؟ گفتند برای اینکه باید وارد بشود ، دولت اجازه نمیدهد وارد بشود . و حال ، ما ، که در مصرف همین دستمال کاغذی که در داخل خیلی هم تولید میشود ، و در مصرف کاغذ ، خیلی اسراف داریم . انقلاب اقتضاء میکند و از روز اول اقتضا میکرد تا به الآن ، اگر یک چیزهایی را میگوییم ، مربوط به الآن و دولت الآن هم نیست . متأسفانه دولت های قبلی هم همینجور ، جدی نمیگرفتند رهنمود رهبری را . و یکسره حواله کردن خرابی ها به دولت قبل و آن دولت هم به دولت قبل تر ، این ها شیوه های مناسبی نیست . باید دولتمردان ببینند و بیاندیشند ، خودشان بعد از دو سال و یا سه سال ، عملکرد خودشان را ، اینکه چشمگیر باشد و مردم ببینند و بگویند خداقوت ، و تحسین بکنند ، اینها را به نمایش بگذارند . حالا آمریکایی های بی حیا تحدید میکنند که شما آزمایش موشکی انجام دادید ، ما شما را بیشتر تحریم میکنیم . خب اگر ملت مصرفی باشیم باید بلرزیم . اما اگر ملت مقاوم باشیم ، نه ، به کوری چشم دشمن ، جدیدترین أژدر ایرانی از زیر دریایی الغدیر را شلیک میکنیم و دشمن بلرزد دلش . ولی ملت در برابر این همه پیشرفت ها ، در صنایع داخلی هم توقع پیشرفت دارند . باید مدیران بکوشند . ما بحمدالله در بُعد صنایع دفاعی ، نه تنها از خودمان قادر بر دفاع هستیم ، بلکه از دیگر کشورهای مسلمان همسایه هم میتوانیم دفاع کنیم و کمک بکنیم . واقعاً استکبار جهانی ، هیچ رحمی به ما ندارد . میدانید چرا؟ هرکجا استکبار جهانی نفوذ پیدا کرد ، در صدد محو آثار اسلامی است . در صدد محو ارزش های اسلامی است . در این آذربایجان ، برای صلوات فرستادن ، حتماً خیلی از شما دیدید ، در روزنامه ی کیهان بوده ؛ موقع دفن یک جسدی که صاحب جسد ، در همان درگیری قره باغ آذربایجان کشته شد . آوردند جسدش را دفن بکنند ، یکی صلوات فرستاد ، ببینید نفوذ استکبار چه میکند: بردندش محاکمه کردند ، دو ماه محوم کردند به زندان که چرا صلوات فرستادی . نفوذ دشمن ، نزدیک شدن به دشمن ، کار را به اینجا ها می کشاند . الان در همین آذربایجان شوروی ، مسلمانند مردم ، نَود و نُه و دو دهم درصد کل مردم مسلمانند . هشتاد و پنج درصد شیعه هستند . بقیه سنی . خب سنی هم که پیغمبر را قبول دارد . حالا برای پیغمبر صلوات فرستادند ، باید زندانی بشود طرف؟ محسن صمدُف ، رهبر حزب اسلام ، به جرم دفاع از حجاب ، الان هفت سال است در زندان است . که چرا گفته که حجاب باید باشد . فقط برای همین ها! . اینها الان واقعاً تعجب هم دارد . مثل اینکه جوان های ما حق هم دارند تعجب بکنند. چون زمان رضا خان را ندیدند که اینجا از سر خانم ها چادر و روسری را میکشیدند . آنجا دختر بچه اگر روسری داشته باشد ، اجازه نمیدهند برود دبیرستان و دانشگاه . اینها نتیجه ی نفوذ دشمن و وابستگی به قدرتهای استکباری است . ملت ایران تحت رهبری امام راحل ، آن مرد غیور ، آن مرد ایمان و استقامت ، درود و رحمت الهی بر او باد . نثار روحش صلوات . انقلاب کرد که در سایه ی اسلام ، قرآن ، ارزش ها ، زندگی بکند .باید هم مدیران ما که خدمتگزاران جامعه هستند و از بیت المال مردم حقوق دریافت میکنند ، باید همسو با ارزشهای فکری جامعه ی ما عمل بکنند . یکشنبه پانزدهم اسفند ، روز درختکاری ، و هفته ی منابع طبیعی است.منابع طبیعی امانت الهی است . منابع طبیعی بخشی از حیات و زندگی ما انسان هاست . یعنی اگر منابع طبیعی وجود نداشته باشد سلامت انسان هم به خطر می افتد . منابع طبیعی و حفاظت از منابع طبیعی و درختکاری را باید جدی بگیریم . چهارشنبه روز بزرگداشت سید جمال الدین اسدآبادی ، که عنصری اندیشمند و انقلابی و سخنوری قهّار و ضد استعمار و سلطه ی بیگانگان بود .حالا از اینکه مشخص شد ایرانی است یا افغانی ، و اینکه ما ایرانی ها میگوییم اسد الله ایران ، زادگاه او است و افغانی ها میگویند اسدآباد کابُل زادگاه اوست . علتش این بود که خودش سعی میکرد مخفی نگه بدارد . چون هدفش ایجاد وحدت بی شیعه و سنی بود ، تلاش میکرد برای وحدت بین شیعه و سنی ، لذا نمی آمد صریح و عریان زادگاه و فامیلهای خودش را معرفی و مطرح بکند . خدای رحمان به همهی عالمان مجاهد اجر و پاداش بزرگ عطا بفرماید . به ایشان هم اینچنین . همه ی گذشتگان و حقدارانمان را هم غریق رحمت بفرماید .

ایام فاطمیه را بحمدالله مومنین گرامی داشتید ، و آخرین روز از این ایام که دیروز با دسته روی و اقامه ی عزاداری ها ، برگزار شد . آجرکم الله .

ببینید ، اینجور نبود که تابلو بلند کرده باشند که ایهالناس ، ما میخواهیم با خانواده ی پیغمبر دعوا کنیم ، خیر . نگفتند که ایهالناس ما میخواهیم وصیت پیغمبر را زمین بزنیم . نه . بلکه با شعار بسیار جالب و فریبنده، گفتند که ای بندگان خدا ، پیغمبر خدا زحمت کشید ، رنج دید ، بیست و سه سال ؛ از دنیا رفت ، بیایید فکری کنیم زحمات پیغمبر هدر نرود و آثار پیغمبر محفوظ بماند ؛ با این ادبیات جلو آمدند . اما حالا پس چرا وصیت پیغمبر را نگرفتند؟ هیچ چیز دیگه ای نبود مومن ، برادر ، خواهر ، آغاز کار با این منطق که مصلحت نیست علی باشد ، دیگری باشد بهتر است ، علی نباشد ؛ اما آغاز یک انحراف عمیق ،آغاز یک خطر بزرگ ؛ آن چنان هم بر اوضاع مسلط شدند که بقیه هم سکوت کرده بودند و اگر کسی میخواست حرف بزند میگفتند که رها کن و دعوا درست نکن ، مثل همین تعبیرات امروزی . یا اینکه خیلی خب ، حالا شده است و پیش برود ؛ با این تعبیرات . ؛ لذا بی بی دید چاره ندارد . کمر همت را مردانه بست و به میدان دفاع از وصیت پدر ، و دفاع از امامت و ولایت ؛ چرا از مردم قهر کرد؟ مثلاً بگوییم که آنها خب یک چند نفر سر دَم دار بودند . بله ، آنها یک چند نفر سر دَم دار بودند ، ولی مردم چرا سکوت کردند ؟ به مردم خطاب میکرد : این چشم پوشی شما برای چیست ؟ شما خوابتان برده ؟ شما مگر نبودید اعضاد مله ؟ مگر شما نبودید حَزنه ی اسلام؟ چرا خاموش و ساکت نشستید ؟ اینگونه مردم را خطاب کرده بود و بر این اساس از مردم قهر کرد . نیایند پای جنازه من ، علی جان ، مخفیانه دفنم کن…
الا لعنه الله علی القوم الظالمین سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.

سالگرد شهادت عزیزان شهدا ، که ظرف پنج روز در سال 1365 ، به شهادت رسیدند. (((به تبع هر هفته ، خطبه های حضرت آیت الله معلمی مزّین به نام شهدای شهرستان است که هفته ی ماضی ، سالگرد شهادت ایشان بوده است.))) نثار ارواح این عزیزان صلوات.

{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم وَالْعَصْر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
پایان خطبه دوم//
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.