خطبه اول:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ سلامٌ علیکم جمیعاً و رَحمَهُ اللهِ و برکاتُه… ؛ أعوذُ بِلّله مِنَ الشَیطانِ الرَّجیم . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ . لا حولَ وَلا قُوَّهَ إلّا بِللّه ألعَلی العَظیم . حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیل ، نِعمَ المولَی وَ نِعمَ النّصیر . الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ . ألصّلاهُ وَ السّلامُ عَلی سَیِّدِ النَّبیین ، حَبیبِ إلهِ العالَمینَ أبِی القاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد و علی عِطرَتِهِ وَ أهلِ بَیتِهِ أجمَعین .
قال الحکیمُ فی کِتابِهِ الکَریم: {{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ؛ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ ؛ اللهُ الصَّمَدُ ؛ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ؛ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ؛ أو ؛ کُفوًا اَحَد ؛ صدق الله العلیّ العظیم }} امیدواریم خدای رحمان دراین مظنه ی استجابت دعا ، همه ی ما را مشمول رحمت و رضوان و مغفرت بی پایان خود قرار بدهد . گذشتگانمان را ببخشد و بیامرزد ،ما را برای آنچه که خود می پسندد موفق بدارد. از برادر عزیزمان جناب دکتر رضیان تشکر میکنیم.صحبت های بسیار متین ، صریح ، صادقانه ؛ خب به حمدلله با سابقه ی ایثارگری و اهل جبهه و جنگ و آسیب دیدگی در دوران دفاع مقدس ، من هم واقعاً همین ایام ، شناختی که پیدا کردیم ، توفیقی که پیدا کردیم چند جلسه با ایشان نشستم ، این دریافت را پیدا کردم و خدا را شاکریم که از جمله نمایندگان متدین و متعهد و ولایی و مصمم و جدی ؛ گاهی حرف است ، شعار است ، فریب است ، بلانسبت نعوذبللّه ؛ اما واقعاً در رفتار ایشان ، کردار ایشان ، صداقت ، صراحت ، اخلاص ، عزم جدی ، برای پیگیری مسائل و رفع مشکلات ؛ امیدواریم که خدای رحمان بر توفیقات ایشان و نماینده ی محترم دیگر ، جناب آقای دکتر ادیانی بیافزاید ان شاءلله . با هماهنگی و همدلی ، بتوانند بخش هایی و گوشه هایی از مشکلات حوزه ی انتخابایه را برطرف بنمایند . بعد از پایان و فراغت از سوره ی مسد قرآن ، سوره ی ابولهب ، رسیدیم به سوره ی توحید ؛ سوره ی اخلاص ؛ سوره ی {{ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ}} را سوره ی اخلاص می نامند ، سوره ی توحید می نامند ؛ چرا توحید می نامند ؟ پیداست ؛ {{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ؛ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ}} بگو ، بگو الله یکتاست ؛ توحید ؛ اما چرا سوره ی اخلاصش نامیده اند؟ ««سُمّیَت سورَهُ التوحید ، لِأنَّهُ لَیسَ فیها إلّا التوحید»» . در این سوره ، غیر از وحدانیت خدا مطالب دیگری وجود ندارد ؛ این سوره تنها در باره ی وحدانیت خداست ؛ یکتایی خدا ؛ حالا یکتایی یعنی چه؟ بعد می رسیم به او . ««وَ کَلِمه التوحید ، تُسَمّی کَلِمَه الإخلاص»» کلمه ی توحید را اخلاص هم می نامند . ««إنّما سُمِّیَت بذلک»»چرا سوره ی توحید را سوره ی اخلاص می نامند ، ««لِأنَّ مَن تَمَسَّکَ بِما فیها»» هرکه تمسک بجوید به محتوای این سوره ، پایبند بماند ، {{ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ}} را با اعتقاد بگوید و باور داشته باشد ، {{ اللهُ الصَّمَدُ}} خدا سید مطاع ، بی نیاز ، و همه ی بندگان و مخلوق به او نیازمندند. صمد چنین معنایی دارد ؛ {{ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ }} او نه میزاید و از کسی هم زاییده نشده ست ؛ {{ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ؛ أو ؛ کُفوًا اَحَد}} همدوش ندارد . همتا ندارد ؛ {{لَیسَ کَمثلِهِ شَیء}} . ««سُمِّیت بذلک لأنَّ مَن تَمَسَّکَ بما فیها اعتقاداً و اقراراً کانَ مومناً خالصا»» . هر که این سوره باورش بیاید و پایبند و مومن به این سوره باشد ، آن هم ایمان مخلص و با اخلاص ، لذا سوره را سوره ی اخلاص نامیدند . ««وَ قیل لأنَّ من قرَأَها عَلَی سبیل التعظیم»» گفته شد هرکه این سوره را بر سبیل تعظیم ذات اقدس اله ، یعنی با انگیزه ی عظیم شمردن خدای رحمان بخواند ، ««أخلَصَهُ الله من النّار»» این در روایات ما آمده که خدای رحمان او را از آتش جهنم نجات می بخشد ، خلاص میکند ، لذا این سوره را فرمودند سوره ی اخلاص ؛ حالا چه به آن اعتبار ، چه به این اعتبار ؛ هیچ منافاتی با همدیگر ندارد ؛ «« أخلَصَهُ الله من النّار أی أنجاهُ مِنها»» نجات میبخشد او را خدا زا آتش جهنم . ««وَ فی الحدیث»» آمد در روایات ، ««لِکُلِّ شَیءٍ نِسبه وَ نِسبَت الرَّب سوره الإخلاص »» هرچیزی برای خودش یک تعریفی دارد ، یا هر آدمی برای خود یک شناسنامه ای دارد ، شناسنامه معرف آدم است که اسم این آدم چیست و پدرش کیست و کجا به دنیا آمده ؛ این معرفی نامه کجا تنظیم شده و در چه تاریخی ، این ها نسبت است؛هرچیزی برای خود تعریفی دارد و نسبتی دارد . ««نسبت الرَّب سوره الإخلاص»»اگر شناسنامه ی خدا را خواستند ، سوره ی اخلاص شناسنامه ی حضرت حق است . ببینید: {{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ؛ قُلْ}} بگو ؛ این بگو به چه مناسبت بگوید؟ اتفاقی افتاده بود؟چیزی پیش آمده بود که خدابه پیغمبر میگوید : بگو ؛ نقلی شده که رسول خدا وقتی که مردم را دعوت میکرد و میفرمود : {{قولو لاإله إلّا الله تُفلِحوا}} بگویید خدایی غیر از الله وجود ندارد تا رستگار بشوید ؛ مشرکین مکه میگفتند خب به ما میگویی بگویید لاإله إلّا الله ، این اله کیست؟ اله چیست؟آن وقت مسخره هم می کردند ؛ به پیغمبر میگفتند :این اله شما جنسش از طلاست؟از نقره است؟چوب است؟ آهن است؟ چیست؟مشرکین مکه ، بلانسبت ،آدم های بی ادب ، آدم های خیره سر ، در برابر دعوت رسول خدا که قولو لاإله إلا الله،با خیره سری اینگونه برخورد میکردند.میگفتند خدا چیست؟ طلایی است؟نقره ای است؟آهن است؟چوب است؟ سوره آمد:{{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ؛ قُلْ}} به این ها بگو: {{ هُوَ اللهُ أَحَدٌ }} او اله یکتاست . {{؛ اللهُ الصَّمَدُ}} الهی که نیازی به غیر ندارد ، همه به او نیازمندند ؛ الهی که سزاوار است مُطاع باشد ، مطاع یعنی چه؟ یعنی دیگران از او اطاعت بکنند ؛ همه سزاوار است از او اطاعت کنند .در بعضی از روایات دیگر ، نقل شده که جمعی از یهودی ها ، آمده بودند پیش پیغمبر ؛ اینها اهل کتاب بودند دیگر ؛ میخواستند شناسایی کنند پیغمبر را ؛ آمدند مردی به نام عبدالله بن صوریا از یهودی ها پرسید از پیغمبر : ««صِف لنا ربّک»» خدایت را توصیف کن خدایت را بشناسیم ؛ اینها چون آوازه ی پیغمبر را شنیده بودند از بیرون هم آمده بودند ، رسول خدا برحسب آن نقل سه روز سکوت کرد ، تا جبرئیل آمد این سوره را آورد : {{بسم الله الرحمن الرحیم }} بگو در پاسخ یهودی ها . یا در نقل دیگر آمد نصارای نجران آمده بودند پرسیده بودند . هیچ منافاتی ندارد . برای خاطر اینکه ماهیت اله برای همه جای سوال بود . هم برای نصارا ، هم برای یهود ، هم مشرکین هم . حالا یا جدی سوال میکردند یا از روی مسخره سوال میکردند ، جای سوال داشت . سوال کردند ، فرصت خوبی هم شد پاسخ دریافت کنند .ببینید اگر کسی چیزی را بپرسد ، پاسخ بشنود ، طبعاً برای او ماندنی میشود . اما اگر بدون اینکه شما بپرسید ، بنده یک مسئله ای بگم ، یک مطلبی را القا کنم ، یا هرکس دیگر ، برای شما یک مطلبی القا کند ، گاهی میگیرید ، گاهی هم فراموش میشود ؛ التفات و توجه نمیشود ، اما همینکه سوال بکند طرف و بعد پاسخ دریافت بکند ، برای او جلب توجه جدی خواهد داشت ؛ و اما در فضیلت این سوره ، روایات فراوانی است که به بعضی ها بعد ها میرسیم ؛ حالا امروز یکی دوتا را عرض میکنم ؛ از رسول خدا خاتم انبیا محمد مصطفی (ص) ، که فرمود :«« أ یعجز أحدکم أن یقرا ثلث القرآن فی لیلهٍ»» آیا یکی زا شما ، کسی از شما عاجز است یک سوم قرآن را شب بخواند ؟ پیغمبر خطاب به اصحاب ، فرمود آیا کسی از شما عاجز است که یک سوم قرآن ، یک ثلث قرآن را در شب بخواند ؟ یکی از اصحاب رسول خدا برگشت و گفت : «« وَ مَن یُطیعُ ذلک یا رسول الله؟ »» چه کسی توان دارد که هرشب ، یک سوم قرآن که میشود ده جزء از سی جزء قرآن را بخواند؟ ؛ رسول خدا برگشت و گفت : ««إقرءوا قل هوالله احد»» قل هو الله احد را بخوانید ، مثل اینکه یک سوم قرآن را خواندید . ببینید عمده ی مباحث قرآن ، توحید است و نبوت است و اگر در قرآن از موسی ، عیسی ، هود ، صالح ، نوح ، همه ی اینها بحث های نبوت است ؛ توحید است و نبوت است و معاد ؛ عمده ی مباحث قرآن . لذا توحید را یک سوم قرآن ، ثلث قرآن معرفی کردند . روایتی را ابوبصیر از امام صادق نقل میکند که امام صادق از پدرانش از رسول خدا ، که روزی پیغمبر خدا در جمع اصحاب فرموده بود : ««أَیُّکُمْ یَصُومُ الدَّهْرَ»» کدامیک از شما میتواند تمام سال را روزه دار باشد؟ کدامیک از شما میتواند روزه ی تمام سال را برسد؟ سلمان فارسی نشسته بود عرض کرد بنده این کار را میکنم یا رسول الله . باز پیغمب جمله ی دوم ، سوال دوم : «« أَیُّکُمْ یُحْیِی اللَّیْلَ »» کدامیک از شما میتواند شب زنده داری پیشه کند ، شب زنده دار باشد ؟ ؛ سلمان گفت : من . باز فرمود : ««أیُّکُم یَختِمُ القرآنَ فی کُلِّ یَومٍ وَ لیله؟»» کدامیک از شما میتواند در هر شب و روز به منزله ی ختم قرآن داشته باشد؟ یعنی بهره و ثواب ختم قرآن را ببرد . باز هم سلمان گفت من ؛ ««فَغَضِبَ بَعْضُ صحَابِهِ»» بعضی از اصحاب پیغمبر عصبانی شدند ، خشمگین شدند ؛ برگشتند گفتند : ««إِنَّ سَلْمَانَ رَجُلٌ مِنَ الْفُرْسِ»» سلمان مردی از فارس است ، از ایران است ؛ ««یُرِیدُ أَنْ یَفْتَخِرَ عَلَیْنَا مَعَاشِرَ قُرَیْشٍ »» میخواهد بر ما فخر بفروشد ، و حال اینکه نه ، اینجور نیست ؛ نسبت دادند گفتند او دروغ میگوید . وقتی گفتند او دروغ میگوید رسول خدا نگران شد ، فرمود : ««مَهْ یَا فُلَانُ »» آرام باش ؛ سلمان به منزله ی لقمان حکیم است ، «« فَقَالَ النَّبِیُّ ص مَهْ یَا فُلَانُ أَنَّى لَکَ بِمِثْلِ لُقْمَانَ الْحَکِیمِ »»شما کجا مثل لقمان حکیم پیدا میکنید؟ سلمان مثلش مثل لقمان حکیم است . ««سَلْهُ»» حالا آن آدم گفته بود که : ««یا نبی الله»» او میگوید که من تمام سال روزه دارم ؛ من بعضی از روز ها دیدم که او داشت غذا میخورد ؛ او میگوید که من تمام شب ها بیدارم ، من بعضی از شبها خودم دیدم که او خوابیده بود ؛ او میگوید که من در هر شبانه روز ختم قرآن میکنم ، من خیلی از اوقات دیدم او ساکت بود ؛ نشسته بود فکر میکرد حتّی . نشسته بود صامت و فکر میکرد ؛ رسول خدا فرمود : «« مَهْ یَا فُلَانُ »» آرام باش ، «« أَنَّى لَکَ بِمِثْلِ لُقْمَانَ الْحَکِیمِ سَلْهُ فَإِنَّهُ یُنَبِّئُکَ»» بپرس از سلمان تا پاسخ را دریافت کنی . این آدم به سلمان رو کرد ، گفت : سلمان من ندیدم تو را بعضی از روزها غذا میخوردی؟ سلمان برگشت و گفت چرا شما بعضی از روزها من را میدیدی من غذا میخوردم ؛ اما «« إِنِّی أَصُومُ الثَّلَاثَهَ فِی الشَّهْرِ»»من در هر ماه سه روز روزه میگیرم ، و خدای رحمان وعده کرد : «« مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»» هرکه یک حسنه به جا بیاورد برای او ده برابر آن حسنه مزد هست . روزه ی ماه رمضان دِین است ، تکلیف است ؛ اما روزه ی ماه رجب حسنه است ؛ روزه ی ماه شعبان حسنه است ؛ روزه ی ماه شوال ، روزه ی ماه ذی قعده ذی الحجه ، محرم ، صفر ، ربیع ، همه حسنه است ؛ هرکه یک حسنه به جا بیاورد ، خدا وعده کرد که ده برابر جزا بدهد . من در هر ماه سه روز روزه میگیرم ، سه تا ده تا ، سی تا بهره دارد ؛ سلمان گفت ؛ بعد هم به او گفت که : تو گفتی که من تمام شب ها بیدارم ، من بعضی از شبها دیدم که تو خوابیده بودی ؛ برگشت و گفت : «« سَمِعْتُ حَبِیبِی رَسُولَ اللَّهِ»» حالا این روایت ، جان کلام در آن قسمت آخر است ؛ اینجا گفت که شنیدم از حبیبم رسول خدا که فرمود : «« مَنْ بَاتَ عَلَى طُهْرٍ فَکَأَنَّمَا أَحْیَا اللَّیْلَ»» هرکه شب با طهارت بخوابد ، یعنی حالت عادی است ، برود وضو بگیرد بخوابد ؛ مشکل دارد برای وضو ، تیمم بکند بخوابد ؛ اگر جُنُب است برود غسل بکند و بخوابد ؛ «« مَنْ بَاتَ عَلَى طُهْرٍ فَکَأَنَّمَا أَحْیَا اللَّیْلَ»» به منزله ی شب زنده داری است با طهارت خوابیدن . ممکن است بگویید خیلی آسان است که . بله خب خیلی آسان است ، اما واقعاً توفیق کم حاصل میشود . و اما راجع به قرآن ، این آدم به سلمان گفت که خیلی از اوقات تو ساکت نشستی ؛ و چیزی نمیخوانی ، لبت حرکت نمیکند ؛ چگونه میگویی من در هر شبانه روز یک ختم قرآن دارم؟ برگشت و فرمود : من از رسول خدا شنیدم که خطاب به علی فرمود : «« مَثَلُکَ فِی أُمَّتِی مَثَلُ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»» پیغمبر به علی خطاب کرد : مَثل تو در میان امتان من مَثل قل هو الله احد است در قرآن ؛بعد فرمود هرکه قل هو الله احد را یکبار بخواند ، به منزله ی آن است که ثلث قرآن را تلاوت کرد . هرکه دوبار بخواند به منزله ی دو سوم قرآن ؛ هرکه سه بار بخواند به منزله ی تمام قرآن . آن وقت پیغمبر به علی خطاب کرد : «« فَمَنْ أَحَبَّکَ بِلِسَانِهِ»» هرکه تو را در زبان دوست داشته باشد ، یک سوم ایمان ، هرکه به زبان و قلب ، یار تو باشد ، دوسوم ایمان ، هرکه به زبان و قلب و ««نَصَرَک»» حرکت کند و یاری و کمکت کند ، اقدام و عمل داشته باشد ایمانش کامل است . دیدید که جناب دکتر رضیان فرمود که آقا سال گذشته هم اقتصاد مقاومتی را تأکید داشتند. بله سال گذشته اقتصاد مقاومتی در پیام مقام معظم رهبری جدی بود . ولی واقعاً تأسف دارد ؛ حالا من نمیدانم ؛ولله بِلله ، دهان روزه ایم ؛ حبّ و بغضی ندارم نسبت به فردی نظر بد داشته باشم ، نسبت به فردی نظر خوش داشته باشم ، نسبت به دولتی نظر بد داشته باشم ، نه ، نه ، اما واقعاً حیف است ، این رهبری را که این ملت دارند کجا ی دنیا چنین رهبری دارند؟آیا رهبری تکلیف بما لا یطاق میکند؟ یعنی یک چیزی از دولت میخواهد که نشدنی است ؟ هرگز . او از همه نسبت به دولت دلسوز تر است . در همین صحبت ها ، حقایق موجود جامعه ، حقایق دنیا ، وظیفه ی دولت ، همه را تبیین کرد ، اما بسیار محتاطانه که مبادا کسی آتویی بگیرد برای کوبیدن دولت . نه ، نه ، میخواهند دولت کمک بشود . ای دولت مردان ، اینقدر رهبری دلسوز ، شفاف ، صریح ، حکیمانه ، واقعاً حیف است که رهنمودش زمین بماند . حیف است که اجرا نشود ؛ حیف است که کمر همت بسته نشود .
فرمود : هرکه به زبان و دل و ««نَصَرَک»» ، یا به تعبیر دیگر به دست کمک کند ، یعنی دست قدرت کمک بکند ، تمام ایمان ؛ سلمان دارد نقل میکند که پیغمبر ادامه داده بود:«« وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ یَا عَلِیُّ لَوْ أَحَبَّکَ أَهْلُ الْأَرْضِ کَمَحَبَّهِ أَهْلِ السَّمَاءِ لَکَ لَمَا عُذِّبَ أَحَدٌ بِالنَّارِ »»قسم به کسی که مرا به رسالت مبعوث کرد ، اگر اهل زمین ، اهل نفس امّاره ، آنگونه که اهل آسمان یعنی فرشتگانی که شهوت ندارند و عقل محض هستند تو را دوست دارند دوست بدارند ، هیچکس عذاب نمیشد. آنهایی که شهوت ندارند و عقل محضند علی را خالصانه دوست دارند ، ولی آنهایی که اهل نفس اماره هستند ، اینها مشکل پیدا میکنند ؛ اگر آنگونه بود ، همه به سوی رحمت واسعه ی حضرت حق میرفتند . انسان در میان همه ی مخلوقات و موجودات، بر اساس استعداد ها ، هم بر اساس لیاقت ها و هم بر اساس نفسانیاتی که دارند ، میتواند و نمیکند ؛ نباید بکند ، ولی میکند ، مخیّر است انسان ؛ پناه بر تو ای خدا منّان. نعوذ بللّه مِن شرور انفسنا و من سیِّئات اعمالنا ، به درگاهت استغفار داریم ، استغفرالله ربی و اتوب الیه ؛ میخواهیم تو را بنده باشیم ، خدایا در مسیر عبودیت و بندگی یاریمان بفرما .
{{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ؛ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ ؛ اللهُ الصَّمَدُ ؛ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ؛ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ}}
پایان خطبه اول //
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی عطرته و اهل بیته ، سیّما علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
خودم و هم هی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی ، بهترین زاد و دریافتی انسان ؛ آنچه که انسان تلاش میکند در دنیا ، حاصل تلاشش میگذرد ، میرود از دست ، یا برای دیگران میماند ؛ اما اگر در مسیر بندگی ، در مسیر پرهیز از گناه ، انجام واجبات ، تقوای الهی تلاش کند ، ذخیره سازی برای رشد و تعالی و در نهایت تقرّب الی الله پیدا میکند این انسان ؛ پروردگارا در این مسیر ، همه ی ما را یاری بفرما . بیماران را شفا عطا بفرما . حوائج حاجتمندان الها روا بگردان . داخل این هفته ، یکی از مهمترین جلسات سران قوا ؛ سران سه قوه ، و اعضاء دولت و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ، مدیران دستگاه های اجرایی در محضر رهبر معظم انقلاب ، هر ساله اتفاق می افتد ؛ یکی از آن جلسات مهم ، همین جلسه ی عصر سه شنبه که منتهی به نماز جماعت مغرب و عشا شده بود . عناصر فعال سیاسی حضور داشتند ؛ عناسر اجتماعی ، مذهبی هم حضور داشتند ؛ مقام معظم رهبری ، حکیمانه ، ولی شفاف روشن ، رهنمودهایی که برای دولت ، برای ملت ، واقعاً برای همه کارگشا ؛ به بخشهایی جناب دکتر رضیان اشاره فرمودند ؛ عمده توجه داد همه را به دشمنی دشمن که دشمن چه میخواهد ؛ هدف دشمن چیست . هدف دشمن را کاستن از توانمندی ملت ایران . یعنی دشمن می خواهد ما در پیشرفت های علمی موفق نباشیم ، جلوی ما را سد کنند ؛ در پیشرفت ها ی دفاعی ، جلوی ما را بگیرند ، سد کنند ،بهانه بگیرند ؛ فرمود : راه چاره ، نقطه ی مقابل ، افزایش توانمندی ها ؛ خب خیلی شفاف فرموده بود ، جلوتر هم فرموده بود که همین اندازه حاضر شدند آمریکایی ها بیایند پای مذاکره ی هسته ای بنشینند ، نتیجه ی پیشرفت ما در قضیه ی هسته ای تا بیست درصد ، در غنی سازی ، که تا بیست در صدر پیش رفته بود ؛ دیگر از بیست درصد تا به صد در صد رسیدن غنی سازی کار روی روال افتاده بود ؛ حالا ناچار شدند پیشنهاد مذاکره دادند ، خواستند با تهدید اگر پیش نبردند ، با مذاکره ، با لبخند ، با دست دادن ؛ سعدی خیلی زیبا گفته که : من نمیگویم از دشمن بترس ، در جنگ تو را از دشمن نمیتراسنم ؛ اما در صلح ، تو را از فریب دشمن می ترسانم ؛ در صلح مبادا گرفتار فریب دشمن بشوی ؛ دشمن دشمن است ، اگر با جنگ پیش نبرد ، میخواهد با صلح به هدف خود برسد ؛ البته ، مذاکره کنندگان ما آدم های مخلص ، همانجور که خود آقا بارها تأیید فرمود ، به اندازه ی توان خودشان هم واقعاً تلاش کردند ، زحمت کشیدند ؛ اما طرف بسیار خبیث است ، بسیار پلید و پیچیده است ؛ لذا فرمود چاره ی کار ، افزایش توانمندی های اساسی، موجب مصونیت و اقتدار کشور میشود . چیزی که موجب بشود دشمن نتواند به ما آسیب بزند ،ما بنیه ی علمی مان را ، بنیه ی دفاعی مان را بالا ببریم و همچنین اقتصاد ؛ حل دو مشکل رکود و بیکاری را تأکید داشتند ؛ شتاب حرکت برای اقتصاد مقاومتی را تأکید داشتند ؛ حالا آقا اینجور میفرماید ، ولی همین امروز صبح واقعاً در خبرها دیدم ، در گزارش ها دیدم که جای تعجب هم هست ؛ در ظرف یک سال گذشته ، واردات از آمریکا به ایران بیست برابر افزایش پیدا کرد . گویا مثلاً افتخار هم میکنیم که بیست برابر بیشتر شده واردات ما از آمریکا . یعنی اگر یک تن کالا وارد میشد از آمریکا ، حالا شده بیست تُن کالا از آمریکا وارد میشود . باید هدف ملت ، هدف دولت ، اینکه هدف را فراموش نکنیم ، باید برسیم به جایی که روی پای خود بایستیم . به آن نقطه رسیدن . و آن واردات را به حد اقل رساندن . به حداقل ، یعنی اگر چیزهایی واقعاً ضروری است ، واقعاً در داخل یافت نمی شود ، این را بیاوریم ، نه اینکه ریل قطار را هم الآنه از خارج وارد کنیم ، در حالی که داخلی ها گله میکنند که چرا به ما سفارش نمیدهند ؛ ما کارگرهای مان دارند بیکار میشوند ؛ اینها درد است ؛البته ابتدا در آغاز سخن نصیحت فرمود ، بهره گیری از فضای رمضان و اشاره به بعضی از ادعیه که در آن دعاها در این ماه رمضان ، اولیاء خدا از خدا درخواست نجات از بعضی از گناهانی که اگر آن گناه اتفاق بیافتد ضررش تنها مال گناه کار نیست ؛ ضررش به جامعه بر میگردد . مخصوصاً مدیران و مسئولان باید از آنها پرهیز داشته باشند ، بی انگیزگی ، غفلت داشتن ، بیخیال بودن ، گرفتار غرور بودن ؛ یک وقتی یک فرد گرفتار غرور است ، اما یک وقتی یک مدیر گرفتار غرور است ؛ یک وقتی یک رئیس گرفتار غرور میشود ؛ یک وقتی یک فرد بی انگیزه است برای کار ، بلانسبت تنبل است و احساس مسئولیت نمیکند ، اما خدا نکند که اگر یک مدیر بخواهد بی انگیزه باشد ، احساس مسئولیت نداشته باشد ؛ دنبال رفاه و اشرافیگری باشد ؛ او به درد مدیریت در نظام انقلابی ، در نظام جمهوری اسلامی نمیخورد . بعد اینکه بعضی ها تصور میکنند با آمریکا کنار بیاییم مشکل ما حل میشود ، فرمود کنار آمدن با آمریکا تصور غلط است . چرا؟ به خاطر اینکه لبّ سخن ، لبّ کلام ، آمریکا میگوید برگردید ، اگر شدید آدم سال پنجاه و شش ، من شما را قبول دارم ؛ آدم سال پنجاه و شش یعنی چه؟ یعنی نوکر دست به سینه در برابر آمریکایی ها.لذا آقا فرمود که آنها میخواهند ما تنزّل کنیم . اما چه اندازه تنزّل کنیم ؛ قبلاً یک وقتی فرموده بود ، حدّ یقف ندارند . امروز گفته بودند در مذاکرات که شما فعالیت هسته ای را از مثلاً پنج درصد افزایش ندهید ؛ خیلی خب . این را پذیرفتیم ، الآن تحریم ها را برداشتند؟ آقا فرمود نه ، تحریم ها را برنداشتند ؛ واقعا این است که در نوشته برداشته شده ، در زبان برداشته شده . اما در عمل ، تحریم ها برداشته نشده ؛ آنوقت الان می آیند میگویند شما نباید آزمایش موشکی داشته باشید . فرمود اگر موشک مثلاً حل بشود ، فردا میگویند که آقا نقض حقوق بشر است که اگر در جمهوری اسلامی تجاوز به عنفی صورت گرفت و متجاوز را اعدام کردن از نظر آمریکا نقض حقوق بشر است . نعوذ بللّه ؛ اگر یک خبیثی ، یک رذل و پستی به نوامیس مردم ، به عنف ، یعنی به زور تعدی بکند ، بر اساس حکم قرآن باید نابود بشود ، تا جامعه آرامش پیدا بکند ؛ آسایش و امنیت پیدا بکند ؛ میگویند شما اگر این کار را بکنید نقض حقوق بشر کردید . فرمود اگر آن هم خلاص بشود ، بحث شورای نگهبان که شما چرا شورای نگهبان دارید.حالا خودشان مجلس و سنا دارند برای خودشان و در مسیر شیطنت خودشان ، در نهایت هم خود رئیس جمهور آمریکاست که باید حرف آخر را بزند ؛ اما میگویند اینجا نه ، شما شورای نگهبان نداشته باشید . آن هم اگر مثلاً یک جوری حل بشود ، بعد فردا میگویند که آقا ولایت فقیه چیست ، ولایت فقیه نباید باشد ؛ بله ول بکن نیستند ؛ پس بنا براین این سگ هار تعقیب میکند شما را ، شما هرچه بدوی او میخواهد پشت سر بیاید ؛ اما اگر قرص و محکم بایستی ، او هم برمیگردد ، فرار میکند ؛ لذا آقا فرمود که چاره ی کار ، افزایش توانمندی ها ؛ سعی کنیم توانمندی خودمان ار بالا ببریم ؛ خودمان را دست کم نگیریم ، کوچ نگیریم ؛ بعد هم موافقان و مخالفان برجام را فرمود که هردو مبالغه میکنند ؛ یعنی آنهایی که از برجام تعریف میکنند خیلی تعریف را از حد بیرون میبرند ، آنهایی هم که میخواهند تکذیب کنند ، خیلی هم از حد متعارفش پایین تر می آورند ، بله ، یک محسّناتی داشت ، به اعتبار همان محسّنات فرمود ما مذاکره را پذیرفتیم ، اما یک خلل و فُرَج یعنی در این برجام ، در این پایان نامه ی مذاکرات ، در او یک عباراتی به کار برده شد ، آمریکایی ها به سود خودشان تفسیر میکنند ؛ ما یک تفسیر دیگری داریم ، آنها میگویند نه ، تفسیر این عبارات این است . این خلل و فُرَجی که آقا فرموده بود ، اینجا ها را می فرمود . حالا راجع به بعضی از تخلفات در پرداخت حقوق و مزایا و پاداش ها ، من پیشتر یک چیزی گفتم ، بعضی از عزیزان رسانه ای نمیدانم چگونه نقل کردند که موجب گله ی بعضی از دستگاه ها شد . عزیزان ، دست اندرکاران قلم و رسانه ، دقت کنید ، امانتدار باشید . من عرض کرده بودم سازمان بازرسی باید پاسخگو باشد ، نه نسبت به اصل تخلف ، تخلف را دستگاه دیگری کرده بود ، گفتم باید پاسخگو باشد که چه کار میکند ، چه کار کرده ؛ باید تا آخر کار برود ، گزارش را تکمیل بکند ، کرده بدهد به دستگاه قضایی ، از دستگاه قضایی هم بخواهد تا به نتیجه برسد ، پاسخگویی برای برخورد با تخلفات ؛ نه اینکه پاسخگویی در اصل تخلفات؛ گویا بعضی ها نقل کردند که فلانی گفته سازمان بازرسی باید پاسخگوی این تخلفات باشد ؛ تخلفات مربوط به سازمان بازرسی نبود ، تخلفات مربوط به بعضی از بانک ها ، تخلفات مربوط به دستگاه های دیگر بود . حالایی که سازمان بازرسی ورود کرد ، بیاید و پاسخگو باشد که چه کار کرد ؛ آیا میتواند نقره داغ بکند ؟ واقعاً این نظامی که بر خون بچه های مردم استوار است ، این نظامی که مردم در طول سی و هفت سال روز قدس به صحنه آمدند ، بیست و دوی بهمن به صحنه آمدند ، هر سال پر شور تر می آیند ؛ سزاوار این ملت نیست ، آنچنان اختلاف طبقاتی و اشرافی گری ؛ آن حقوق و مزایا مال دولت عثمانی است ، نه مال دولت جمهوری اسلامی ایران ؛ نه مال نظام و دولتی که در سایه ی امامت و ولایت . باید دستگاه های مسئول ، برخورد جدی داشته باشند ، پاکسازی بکنند و خود دولت ، مخصوصاً نمایندگان محترم مجلس هم باید برای برقراری توازن تلاش کنند . الآن خود جناب آقای دکتر رضیان ؛ خب دارای مدرک علمی دکتراست . از او اگر سوال کنی که آقا شما در دستگاه محترم قضایی بودی چقدر حقوق میگرفتی ؛ ولی اگر همین دکتر ، در مثلاً فلان بانک بوده ، یا نمیدانم فلان وزارتخانه بوده چقدر حقوق میگرفت؟ خب این اختلاف طبقاتی از همین جاها ناشی میشود ؛ اینها یک قدری دردناک است . حالا آقای جهانگیری هم خواسته که مدیران فهرستی از مجموعه ی دریافتی متوسط مدیران ارشد دستگاه ها را ارائه بکنند . رئیس جمهور هم دستور داد موارد تخلف شناسایی ، وجوه دریافتی اضافه مسترد بشود ؛ مدیران متخلف عزل بشوند ، خب این دستور . حالا پس جامعه باید انتظار بکشد ببیند نتیجه چه شد . من حرفم این است ، مردم توقع نتیجه دارند . نه تنها گفتن ؛
و درنهایت در صحبت های مقام معظم رهبری ، جمله ی بسیار زیبای و شیرینی بود که ایراد میگیرند که چرا نسبت به جوانها من تشویقشان میکنم ، تأییدشان میکنم ، فرموده بود که به جوانان انقلابیِ متدین ارادت دارم . حق هم این است . امام هم به جوانان متدین انقلابی مینازید . مقام معظم رهبری هم همین . جوانان متدین هستند که اهل دفاع و مقاومت میشوند . کاری را که شهید محمد بلباسی کرد از هر جوانی که ساخته نیست اینگونه عمل کند . سه تا بچه دارد ، یک بچه در راه دارد ، زن و بچه را رها کند برود ؛ امشب هم مراسم اربعین او در حسینیه عاشقان ثارالله برگزار میشود ، فرصت کنید شرکت کنید ، جلسات قرآنی عصرها اینجا برگزار است ؛ واقعاً از یک معنویت خاصی برخوردار است ، انس با قرآن ، نگاه کردن ، دقت کردن ، قاریان دارند میخوانند ، آدم نگاه کند ، اگر اشتباهی دارد ، اگر غلطی دارد ، تصییح کند .
امروز روز بیابان زدایی ، بیابان زدایی امر ممکنی است ، اینگونه نیست که امر ممکنی نباشد ، اما استکبار و عوامل استکبار ، کشورهای منطقه را آنچنان درگیر جنگهای داخلی کردند که از این مسائل نه تنها غافلند ، هیچ امکان عمل ندارند ؛ حالا این بیابان زدایی برای چه؟ میگویند آقا ، ریزگردهایی که می آید ، غبار می آورد ، خاک می آورد و فضا را آلوده میکند ، شبیه به باران و سیل ، اگر واقعاً در مسیر سد بسته بشود ، خیلی از اوقات از وقوع سیلاب های تخریب کننده ، ویران کننده جلوگیری میکند ، اگر سد داشته باشیم روی رودخانه ها ، مهار آب میشود ، کمک به کشاورزی میشود ، و از تخریب سیلاب هم جلوگیری میشود ؛ بیابان زدایی هم معنایش همین است ؛ در مناطق کویری اگر درختکاری بشود ، اگر چند سال آبیاری بشود ، قطعاً از حرکت شن و از پدید آمدن آن ریزگرد ها میتواند جلوگیری کند ، ولی کشورهایی که مشکل دارند ، گرفتار مشکل دیگری هستند .
دوشنبه سالروز شهادت سردار شهید دکتر مصطفی چمران ، به مناسبت سالروز شهادت او روز بسیج اساتید نام گرفت . و همچنین سالروز تصویب عدم کفایت رئیس جمهور وقت ، در سال شصت ، بنی صدر خائن ؛
سه شنبه سالروز میلاد کریم اهل بیت ، امام حسن مجتبی ، روز اکرام ، اکرام ایتام ، اکرام فقرا ، ای مومنین ، {{ لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ}} اگر میخواهیم در دسته ی ابرار ، که اهل بهشتند جای بگیریم ، باید این آیه را دقت داشته باشیم ، نمیرسید به برّ و نیکی و مقام ابرار ، مگر آنچه را خودتان دوست دارید نگه بدارید ، همان را هم انفاق کنید ؛ خدای رحمان به شما داد ، بخشی مال شما ، بخشی هم مال فقرا ؛ ای کاش همه فرصت میکردند ، یک سری میزدند ، کمیته ی امداد ، بعضی از روزها ، بعضی از مومنین خیّر را صدا میزنند ، مسئولین را صدا میزنند ، برای دیدار خانواده های تحت پوشش ؛ خب من اینجا در دفتر هر روز مراجعاتی داریم ، اما خدا میداند این برنامه که میرویم دیدار خانواده های تحت پوشش امداد ، میبینم چه قدر خانواده های گرفتاری هستند که اصلاً رو ندارند بیایند بیرون سوال کنند ؛ هیچ وقتی ما آنها را اینجا نمیبینیم.با ناداری میسازند ؛ بهزیستی هم همینجور. بهزیستی هم افرادی را تحت پوشش دارد ؛ آدمهای گرفتار ، آدمهای معلول ؛ گرفتاران تحت پوشش بهزیستی خب عمدتاً از نظر مال هم گرفتارند . حالا مشکل عقب افتادگی ذهنی ، عقب افتادگی جسمی ، عقب افتادگی بضاعت مالی هم دارند ؛ لذا سزاوار است ، بروید به سراغ بهزیستی ، کمیته ی امداد ، به وسیله ی این دو دستگاه امین ، شناسایی کنید نیازمندان را ؛ در حد توان خودتان کمک بکنید ؛ و همچنین سه شنبه روز تبلیغ و اطلاع رسانی ، سالروز تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی در سال شصت به فرمان امام راحل ؛ و البته حق بود که برادر عزیزمان جناب حجت الاسلام آقای ذاکری مسئول اداره ی تبلیغات اسلامی گزارش کاری میدادند امروز ، ولی خب چون برنامه این بود که جناب آقای دکتر رضیان صحبت کنند ، ان شاءلله هفته ی بعد بین ایشان و کمیته ی امداد تقسیم میشود و استفاده میکنیم ؛ البته یک گزارشی را هم برای من فرستادند ؛ گزارش نسبتاً خوبیه واقعاً تلاش میکنند زحمت میشکند ، خدا جزای خیر بدهد . و همچنین سه شنبه آغاز هفته ی قوه ی قضاییه . صرفه جویی در مصرف آب ، صرفه جویی در مصرف برق فراموش نشود مومنین . و همچنین روز اصناف ؛ اصناف متدین ؛ کاسب باشد و متدین باشد ، حبیب خدا و دوست خداست . نشانه ی ایمان در صداقت ، درستکاری ، امانت و ان شاءلله کسبه ی متدین ما رعایت میکنند ؛
(((««به تبع هر هفته ، خطبه های حضرت آیت الله معلمی مزّین به نام شهدای شهرستان است که هفته ی ماضی ، و چند روز پیش رو ، سالگرد شهادت ایشان بوده است.»»ناصر شیر اوژَن ، شیر اوژن یعنی چه؟ یعنی شیر افکن.))) نثار ارواح این عزیزان صلوات .
إنَّ أَحْسَنُ الْحَدِیثِ وَ أَبْلَغُ الْمَوْعِظَهِ کتاب الله العزیزالحکیم {{بسم الله الرّحمن الرّحیم وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
پایان خطبه دوم//