جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

متن خطبه های نمازجمعه 1396/5/13 شهرستان قائم شهر – خطیب : ابوالشهیدین آیت الله معلمی + فایل صوتی

99rl_img_9736.jpg

خطبه اول:
دانلود فایل با لینک مستقیم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم جمیعاً و رحمه الله و برکاته،اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم اله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنالله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمد لله رب العالمین الصلوه و السلام علی سیدالنبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد(ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین. قال الحکیم فی کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم « مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ » امیدوارم خدای رحمان به همه ما توفیق درک آیات خود و پایبندی به احکام خود را مرحمت بفرماید. در این مظنه استجابت دعا همه ما را مشمول رحمت و رضوان و مغفرت بی پایان خود قرار بدهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

(صلوات.)

در آیات قبل از سوره مبارکه حدید بیان ناپایداری دنیا و ماندگار نبودن لذت زندگی دنیا مطرح بود. تاکید بر سبقت به سوی اسباب مغفرت با این تعبیر قرآنی «سابقوا الی مغفره من ربّکم» بروید بدنبال کارهایی که موجب آمرزش شما از گناه شود.در این آیه تاکید بیشتر بر عدم دلبستگی به دنیا است. شاد نشدن از اقبال و روی آوردن دنیا به انسان. غمگین نشدن به ادبار دنیا! اگر وقتی روزگار باب طبع آدم نبود آنجا افسردگی پیدا کند و سرخوده و غمگین شود؟خیر. توکل بر خداکند و تحمل داشته باشد. «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ٌ» درباره گرفتاری دنیا دو آیه در قرآن داریم. آیه ای اشاره دارد که گرفتاری از ناحیه شماست و آیه دیگری اشاره دارد که گرفتاری از ناحیه  شما نیست و از جای دیگر است. از این دو آیه میفهمیم در واقع همین است، مصائب و گرفتاریهای دنیا گاهی نتیجه عملکرد انسان است اما همیشه نتیجه عملکرد بد انسان نیست. بعنوان مثال شما وظیفه دارید امر به معروف و نهی از منکر کنید اما الان اخبار فراوانی می‌رسد که بعضی از مومنین (اعم از اهل علم یا افراد معمولی و کسبه بازار و کارمند ادارات و..) یک عنصر بسیجی دارد امر به معروف می‌کند؛ فرد شرور با سلاح سرد به او حمله می‌کند! اگر این فرد آسیب ببیند نتیجه عملکرد خودش است؟ او که داشت فرمان خدا را اجرا می‌کرد و مستحق این برخورد نیست اما اگر این اتفاق افتاده باشد آن گاه نتیجه دیگری برای این فرد در پیشگاه خدای رحمان رقم می‌زند. این همان مصیبتی است که به دست آدم نیست. گاهی می‌بینید که که جوان بیست ساله خودش را مبتلا می‌کند به اعتیاد به مواد مخدر، الکل و… بعد از پنج سال جوانی‌اش فروریخت و بعد از ده سال کل توانمندی و توانایی و سلامتی و وجودش فروریخت. خب این نتیجه عملکرد خودش است. اگر انسان در مسیر درست عمل می‌کند و زندگی می‌کند آیا گرفتاری نمی‌بیند؟بله گاهی هم گرفتاری می‌بیند.

این آیه را دقت فرمایید: « مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ » گرفتاری به شما نمی‌رسد چه در زمین و چه در وجودتان! گرفتاری در زمین زلزله، سیل و طوفان هست که در پی اینها می‌بینید که انسانها آسیب می‌بینند و در جسم انسان بیماری و آسیب دیدگی و منجر به فوت شدن.«إِلَّا فِی کِتَابٍ»  خدا کتاب دارد، یعنی نظم دارد، آفرینش الهی مقررات دارد. « مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا» قبل از آن که زمین و آدم خلق شود مقررات بوده  «إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ » از قدرت خدا بیرون نیست که مقررات داشته باشد. بسیار آسان است، مصایب که در خارج از وجود انسان و چه در درون وجود انسان دو قِسم  است. یک قِسم نتیجه عملکرد انسان است . در سوره مبارکه «شورا، آیه30» «و ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم» بعضی از گرفتاریها به شما می‌رسد که نتیجه عملکرد بد خودتان است «و یعفوا عن کثیر» و در عین حال خداوند اکثر بدیهای شما را عفو می‌کند و می‌بخشد اما ممکن است بعضی از  عملکرد شما اسباب گرفتاری برای خودتان فراهم کند. این یک قِسم است و قسم دیگر از مصائب دنیا هست که انسان نقشی در آن ندارد. انسان به وظیفه خود عمل می‌کند، امر به معروف و نهی از منکر می‌کند اما فاسقی به او آسیب می‌رساند، اینجا این آیه هست «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ٌ» هنگامی که اهل بیت اباعبدالله را وارد مجلس یزید کرده بودند (هم در منابع تاریخی آمده و هم در منابع حدیثی) یزید به آقا امام زین العابدین (ع) اشاره کرد که این نتیجه عملکرد شماست که به این روز اسارت و ذلت افتادید. آن وقت این آیه را خواند «و ما اصابکم من مصیبه فَبِما کسبت ایدیکم» حضرت در پاسخ فرمود: «کَلّا ما نزلت هذه فینا» این آیه در مورد ما نازل نشد «انزلت فینا» درباره ما آیه دیگری نازل شد «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ٌ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ » یعنی خدا می‌دانست که ما در مسیر امر به معروف و نهی از منکر و حمایت از حق گرفتاری میبینیم و سختی می‌کشیم و اسارت می‌بینیم. خداوند قبل از خلقت به وقوع حوادث خبر داشت. حوادث عالم بر پایه نظم از پیش پایه گذاری شده در پیشگاه حضرت حق است. سعید ابن جبیر که یکی از تربیت شدگان مکتب امام زین العابدین (ع) بود، او را پیش حَجاج ‌ابن یوسف سقفی آورده بودند. حجاج دستور داد او را گردن بزنند، همان افرادی که اطراف حجاج بودند به سعید ابن جبیر علاقه داشتند، همینکه دیدند حجاج این دستور را داد یک از آنها به گریه افتاد. سعید ابن جبیر به او گفت چرا گریه می‌کنی؟ گفت برای این مصیبت سنگینی که داریم تماشا می‌کنیم. سعید ابن جبیر در پاسخ گفت: گریه نکن. «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ٌ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ » قبل از آن که آ،ریده شوم، خدای رحمان در تقدیرم این چنین دید، یعنی او گناه نداشت، حمایت از حق داشت و در برابر ظالم و سُلطه جو مقاومت می‌کرد، مستحق قتل نبود. ظالم می‌بایست کوتاه می‌آمد نه او. ولی خدا می‌داند که سرنوشت به کجا منتهی می‌شود، آن‌وقت قتل  سعید ابن جُبَیر موجب علوّ درجه و منزلت بالای او در پیشگاه خدای رحمان و سنگینی بار گناه قاتل او و مخَلَّد شدن قاتل در جهنم ابدی برای همیشه شد! «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ » مصائب دنیا دو قِسم است، یک قِسم نتیجه عمل انسان و قِسم دیگر به ظاهر انسان استحقاق ندارد اما خدای رحمان در پی این گرفتاری که در دنیا کشیده است علوّ درجه به این انسان عطا می‌کند. خدایا گرفتاریهای دنیا را وسیله مغفرت و آمرزش ما قرار بده. خدایا شرّ اشرار را از سر مؤمنین دور بگردان.

{{بسم الله الرحمن الرحین ؛ انا اعطیناک الکوثر ؛ فصلّ لربّک وانحر ؛ ان شانئک هو الابتر ؛صدق الله العلی العظیم}}

پایان خطبه اول//

____________________________

____________________________

خطبه دوم:
دانلود فایل با لینک مستقیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ  الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.

صلوات…

بار دیگر خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی تأکید و سفارش دارم . تقوا یعین پرهیز از معصیت و گناه ؛ پرهیز از نافرمانی خدا ؛ تقوا یعنی انجام واجبات ، پایبند بودن به آداب دین . پایبند بودن به دستورات الهی .

امروز سالروز ولادت با سعادت امام هشتم علی بن موسی«ع» است . مادر امام هشتم ، خانمی به نام تُکتَم ،نجمه است ، که اسامی و القاب متعددی داشت . بعد از ولادت آقا امام رضا هم او را طاهره نامیدند . همسر آقا امام صادق (حمیده) یا (امّ حمیده) ، شبی در خواب میبیند که رسول خدا ، پیغمبر خدا به او خطاب میکند : حمیده ، نجمه را به موسی تملیک کن ، تا فرزندی آورد که بهترین اهل زمین باشد . بعد ، حمیده هم به فرزندش آقا موسی بن جعفر میخواهد پیشنهاد بکند ، این خانم را اینجور معرفی میکند: بهترین جاریه ، بهترین کنیزک ، در فتانت ، در هوشیاری ، و اخلاص در ایمان و عمل و اخلاق ؛ من میدانم نسلی که از او پیدا شود ، پاکیزه ترین انسان خوهد بود . او را به شما میبخشم -به فرزندش موسی بن جعفر فرمود- و از تو میخواهم رعایت حرمت او را بنمایی . یعنی مادر آقا موسی بن جعفر به موسی بن جعفر سفارش این کنیز را میکند . کنیز بود ها ! ؛ اما خریدند ، آزاد کردند ، به عنوان زن آزاد ، دوشیزه و دختری بود که به همسری آقا موسی بن جعفر در آمد . شایستگی مادری برای آقا امام رضا پیدا کرد .عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد . مأمون ، با انگیزه ی خصومت و دشمنی ، آقا امام رضا را از مدینه آورد به خراسان . ولی برای مردم مسلمان ایران ، مخصوصاً مردم شیعه و محبّ اهل بیت که میزبان آقا امام رضا شدند ، خیری برای این کشور و برای این ملت و برای این منطقه بحمدالله به بار آورد . مأمون حسن نیت نداشت ، چرا و یعنی چه؟ ؛ خصومت داشت یعنی چه؟ ؛ مأمون مثل پدرش هارون ، هوس کشورگشایی داشت . به مأمون بعد از چندی خبر رسید که در حجاز و یمن ، همین یمن غیور ، زمزمه هایی بلند است . ممکن است شورش و انقلابی علیه شما به پا بشود . مأمون با مشاورین خود به مشورت نشست و مستشارانی داشت . آنها او را هدایت کردند ، بله مردم یمن شما را قبول ندارند . اما ار محوریت داشته باشند و مرکزیت داشته باشند ، قیام آنها حتمی است . شما باید علی بن موسی را از مدینه خارج کنی ، حجاز و یمن محور نداشته باشد . مرکزیت نداشته باشند . راست میگوید . شما ببینید ،مردم مصر واقعاً انقلاب کرده بودند ، اما رهبری نداشتند ، محوریت درستی نداشتند . به سرعت سرکوب شدند . ولی خدای رحمان عنایت کرد به ملت بزرگ ایران ، قیام و اقلاب مردم ایران در سایه ی هدایت ها و رهبری های  عبد صالح ، انسان وارسته ، فقیه عادل ، مرحوم امام راحل؛ این محوریت و مرکزیت ، ملت را منسجم ساخت در برابر طوفان های  سهمگنی حوادث ، مقاومت کرد ملت ؛ استقامت کرد و میکند . این برکت امامت است . آنها هم درست فهمیدند ؛ گفتند اگر علی بن موسی در مدینه بماند ، شورش حتمی است . لذا مأمون تصمیم گرفت آقا امام رضا را به مرو آورد ، با دو انگیزه ، یک اینکه آنجا محور نداشته باشند ؛ دوم اینکه هرکسی با او ارتباط پیدا میکند شناسایی بشود . چه کار دارد ، برای چه دیدار میکند ، و چه پاسخی دریافت کرده ؛ همه ی اینها را کنترل کنند . قدرت های استکباری ، خباثتشان واقعاً فوق حد تصور انسان آدمی زاد است . شما ببینید ، مأمونی که پسر هارون الرشید است ؛ بر حسب وصیت هارون ، اول عبدالله مأمون بعد از هارون ، خلیفه و جانشین پدر بود . بعد از محمد امین ، عبدالله مأمون را وصیت کرده بود هارون الرشید .اما این عبدالله خبیث ، حاضر نشد انتظار بکشد تا برادر بمیرد . بلکه در حال حیات برادر هوس ریاست ، آنچنان او را برانگیخت ، جمعیت درست کرد ، مقابله کرد با برادر ، برادش محمد امین را کُشت.محمد امین را کشت ، سر بریده اش را آویزان کرد . دستور داد  نیروها از مقابل سر رژه بروند . یکی از نیروهای نادان ، متوجه نبود که این سر بریده ، برادر مأمون است . مقابل سر بریده رسیده بود ، خواست خوش بیانی کند ، با دست اشاره کرد به سر ، گفت: لعنت بر تو پدر و آباء و اجدادت . مأمون آنجا نشسته بود ، شرمنده ، خجالت زده ، گفت که بس است دیگر ؛ سر را بیاورید پایین و رژه هم تعطیل . حالا این مأمون که برای سلطنت ، برادر میکشد ؛ سرش را آویزان میکند . این مأمون می آید در جمع ، به امام رضا «ع» میگوید که : پسر عمّ ؛ من خودم را از خلافت کنار میکشم ، خلافت رابه شما واگذار میکنم . راست میگوید؟ ؛ آقا امام رضا معصوم است و آگاه . در نگاه ما اگر بپذیرد بالای سر امام رضا همیشه حاضر ، که من تو را خلیفه کردم ، باید هرچه من میگویم عمل کنی . و به مردم هم بنمایانم که اینها فرصت پیدا نکردند ، اینها دلشان هوس مقام دارد . ما هم یک تعارف کردیم ، بلافاصله به سرعت پذیرفت ؛ اگر آقا امام رضا رد کند ، طبعاً مظلوم نمایی ، که مردم ، میبینید که من اعلام آمادگی کردم ، ولی او نپذیرفت ، دیگر من چه کنم؟ ؛ اما آقا امام رضا برای اینکه حجت بر همه تمام شود ؛ خودش حجت خداست ، برای خلق خدا حجت است . برگشت و فرمود: مأمون ، امامت ، منصب الهی است ، خدایی است . ما چرا شورای ثقیفه ی بنی ساعده را قبول نکردیم ؟ بر اساس همین نکته . امامت امر الهی است . نه که امر شورایی باشد . اصلاً مراسم تنفیذ دیروز ، آیا یک برنامه ی تشریفاتی است ؟ آیا یک برنامه ی صوری است ؟ ؛ نه ؛ بلکه یک برنامه ی اعتقادی است . اولاً خوشبختانه در قانون اسای ما آمده برای رسیدن به جایگاه ریاست جمهوری ، مرحله ی اول ،احراز صلاحیت از سوی شورای محترم نگهبان قانون اساسی است . مرحله ی دوم ، حائز اکثریت آراء شدن، بالای پنجاه درصد ، یعنی فرضاً پنجاه و یک درصد . مرحله ی سوم ، تنفیذ . خب تنفیذ یعنی چه ؟ الآن می خواهم تنفیذ را معنا کنم . مرحله ی چهارم هم می رسد به تحلیف (قسم خوردن) .

اما معنای تنفیذ آیا تشریفاتی است ؟ نه خیر.  اصلاً متصدی امور جامعه شدن ، حق امام است در مکتب اهل بیت ؛ حالا یک کسی ممکن است بگوید نعوذبالله من این مکتب را قبول ندارم .خب نداشته باش. لا اکراهَ فی الدین . هرکه مکتب علی و فرزندان علی را قبول دارد ، متصدی امور جامعه شدن ، حق امام است . و در عصر غیبت ، برحسب بیان صریح امامان معصوم ما ، حق فقیه عادل . حالا دیگری با رأی مردم دارد انتخاب میشود . اگر فقیه عادل ، رأی مردم را تنفیذ کند ، معتبر برداند و امضا بکند ، مشروعیت پیدا میکند . اگر نه ، خیر . ببینید ، یک وقتی ممکن است یک کسی بگوید آقای معلمی اینگونه تحلیل میکند . من همه ی کسانی که میخواهند اهل تحقیق باشند ، آنها را ارجاع میدهم به صحیفه ی نور امام راحل . سخنان امام ، سال 1358 . آن ایامی که مجلس خبرگان قانون اساسی داشت قانون اساسی را مینوشت . عین بیان امام این است : اگر رئیس جمهور نصب نشود -از دست فقیه عادل ابلاغ نگیرد- طاغوت است . طاغوت یعنی باطل ، ناحق ، ناروا. درود خداوند بر تو ای امام راحل . نگفت پسرم ، نگفت نوه ام ، نگفت دودمانم . فرمود فقیه عادل . در ادامه فرمود اطاعت از آن رئیس جمهوری که از سوی فقیه عادل نصب نشود اطاعت از طاغوت است . الله اکبر . پس بعد از رأی ، بعد از انتخابات ، باید منصوب بشود . لذا در همین حکم مقام معظم رهبری ؛ البته خود امام ، اولین رئیس جمهور که بنی صدر بود ، امام نصب کرد ، فرمود به ریاست جمهوری ، شما ر ا منصوب میکنم ، البته مشروط است به اینکه تا زمانی که در راستای اسلام ، انقلاب ، درست عمل میکنید ، این تنفیذ اعتبار دارد ، اما اگر قدم را کج بگذارید ، خود به خود از مشروعیت افتاده است . وقتی که مشروط است ، معنایش این است. حالا ببینید ، خود منتخب چه اندازه به این تنفیذ اعتبار میدهد . چه اندازه به تحلیف ، سوگند ، پایبندی دارد . امیدواریم خدای رحمان موفق بدارد.ان شاءلله درست عمل کنند . بخدا هیچ خصومتی با کسی نداریم ، هرکه درست عمل میکند ، سزاوار است دستش را ببوسیم . ببینید ، مومنین ، عزیزان ، خدای رحمان در قرآن میفرماید: {{عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ }} بعضی ها دوست داشتند دیگری رأی بیاورد . .اما الآن همه میفهمند خدا رحم کرد . برای خاطر اینکه در تبلیغات انتخاباتی گفته میشد اگر رئیس جمهور رأی نیاورد ، جنگ شروع میشود ، اگر او رأی بیاورد ، دیگر سایه ی جنگ برداشته میشود . خصومت آمریکا ذاتی آمریکاست ، نه با این شخص و نه با آن شخص . نه با آقای روحانی ، و نه با آقای رئیسی .خصومت آمریکا با نظام اسلامی ، با ماهیت اسلام است . تا زمانی که یک ملت میخواهد در سایه ی اسلام زندگی بکند ، او نمیتواند تحمل کند . حالا بنا بود که همه ی تحریم ها برداشته بشود . اما میبینید که الآن تحریم های شدیدتر، آمدند وضع کردند . پس برای آنها این فرق نمیکند که این رئیس جمهور کیست یا آن رئیس جمهور کیست . آنها با ماهیت انقلاب ، با راهی را که امام راحل پیش روی ملت گذاشت ، راه عزت ، راه استقلال ، راه رسیدن به خود کفایی ، بله ما یک چهار سالی فرصت را هدر دادیم ، دل به مذاکره بسته بودیم ، حالا خدا کند که سر عقل بیاییم . جلوی ضرر را هروقت گرفتن منفعت است . اینجور نیست که نتوانیم روی پای خود بایستیم ، بخدا میشود ، میدانید چرا؟ نعوذبالله ؛اصلاً قابل تصور نیست خدا رها کند .خدا خودش میفرماید : {{إِن تَنصُرُواْ اللَّهَیَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ}} تو بیا به سمت خدا ، حالا ببین خدا چه کار میکند برای تو . مگر قدرت خدا نبود ، که لشگر کشی آمریکا را در طبس ، آنچنان در هم شکست ؟ مگر قدرت خدا نبود که این صدام مغرور متفرعن ، برخوردار از حمایت استکبار ، ذلیل شد ؟ چه شد ؟ کجا رفت؟ الآن در خود عراق ، کسی حرف صدام را میزند ؟ الآن که میروی عراق ، میبینی  خیلی از جاها عکس امام و عکس رهبر ما نصب است . اینها را میگویند ماندگاری ؛ آنها رامیگویند از بین رفتنی . ظالم از بین میرود . هرکه حامی حق باشد ماندگاری خواهد داشت . بله در قانون اساسی هم ، اصل صد و ده ، چند تا بند دارد ، طبق بند نُه اصل صد و ده ، امضاء حکم ریاست جمهوری ، حق رهبری است و ازاختیارات رهبری است . خب بحمدالله در دهه ی کرامت ، دهه ای که آغاز ماه ذی القعده ، ولادت کریمه ی اهل بیت ، فاطمه ی معصومه «س» بود و پایان دهه هم امروز ولادت با سعادت آقا امام رضا . در آستانه ی این عید بزرگ مقام معظم رهبری تنفیذ فرمودند . حالا با همه ی بداخلاقی هایی که در دوران تبلیغات انتخابات متأسفانه انجام شد و نمیبایست بشود ، همه ی اینها را مورد اغماض قرار داد و رأی ملت را تنفیذ و ابلاغ ریاست جمهوری را امضا و اعطا فرمود ؛ ضمناً تذکراتی هم فرمود . قطعاً  اکثریت غالب ، در جریان قرار گرفتید . الآن رئیس جمهور ، فردا مراسم تحلیف را به جا می آورد .مراسم تحلیف را که به جا آورد رئیس جمهور همه هست . خدا کند که او هم خود را رئیس جمهور همه بداند . مقام معظم رهبری فرمود : با برنامه حرکت کنید .اینجور نباشد موردی ، دلبخواه یکی را گفته عمل کنید ، یکی را نگفته عمل نکنید.با برنامه عمل کنید . مقام معظم رهبری فرمود: اجراء برنامه ی ششم تأخیر داشت . اما حرکت بر اساس آن مهم است . از بیان نظرات مخالف آشفته نشوید . گاهی از انتقاد ها عصبانی میشدند . فرمود از بیان نظرات مخالف آشفته نشوید . در تصمیم گیری های بین المللی  به یاد داشته باشید دشمن همه ی توانش را برای نابودی شما به کار برده است . همانطور که میبینید در مقابل پرتاب یک ماهواره بر که کار علمی ، فنی و معمولی است جنجال راه میاندازند . آقا این ماهواره بر بُعد نظامی دارد ؟ خیر! همه هم میدانند در دنیا . پس برای چه عصبانی اند؟ برای دو نکته ؛ یک اینکه چرا ایران به این قدرت دارد میرسد . دو اینکه ببینید ، هرکجا زمین بی صاحب بود ، هرکسی سعی میکرد زودتر آنجا را تصاحب کند . این فضا ، آسمان ، زمین بی صاحب است . از این به بعد ، هرکسی در فضا بیشتر حضور پیدا کند ، یعنی حضور اطلاعاتی ، قدرت بیشتری را نمایان میکند . ماهواره میبرند برای چه ؟ برای عکس برداری ، برای مخابرات ، برای ارائه ی خدمات مختلفی به جامعه . آنها از این نگرانند که جمهوری اسلامی در فضا هم دارد تصرف میکند . آنها میخواستند فضا منحصراً مال خودشان باشد . کما اینکه دریاهای آزاد را هم منحصراً برای خودشان میدانستند ، ولی به فضل الهی الآن نیروی دریایی ما در دریاهای آزاد حضور مقتدرانه دارد . مقام معظم رهبری فرمود: همانطور که میبینید در مقابل پرتاب یک ماهواره که کار علمی و معمولی است جنجال راه می اندازند ، پاسخ به این برخوردهای دشمن ، قوی تر شدن است . یعنی باید سعی کنید بنیه ی علمی و صنعتی را بالا ببرید . باید سعی کنید قوی ترظاهر بشوید.بخدا اینها زمینه ساز عزت است . اینکه  همیشه من این ادعا راداشتم که عزت و عظمت ملت ایران در سایه ی امامت است ، اگر نداشته بودیم امامت و فقط رئیس جمهور بود ، الآن یا با آمریکا باصطلاح سازش کرده بودیم و مجدداً یک ایران قبل از بهمن 1357 نعوذ بالله درست میشد ، بلکه بدتر از آن . برای اینکه مبادا مجدداً جان بگیرند ، آنوقت اجازه ی هیچ تحرکی را به ما نمیدادند . فرمود : امروز پرداختن به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم در درجه ی اول اهمیت است . تعامل گسترده با دنیا در اهمیت دوم است . اول فرمود حل مشکلات داخلی ، اقتصاد داخلی ، بیکاری جوانها ، ظاهر شدن با قدرت در برابر سلطه طلب ، در اهمیت سوم . مقام معظم رهبری فرمود : کمبود فراوان داریم ، اما ظرفیت زیاد هم داریم . باید هنر به خرج بدهیم از ظرفیت های خودمان کمبودها را جبران بکنیم . مردم قبل از انقلاب هیچ نقشی در تعیین مدیران و مدیریت کشور نداشتند . به برکت امام ، به برکت نقلاب ، مردم نقش آفرین شدند در سرنوشت کشور . امیدواریم خدای رحمان عزت این ملت را مستدام بدارد .

فردا سالروز نهضت مشروطیت است . نهضت مشروطیت به سرعت با نفوذ بیگانگان به انحراف کشیده شد . لذا امام راحل بعد از پیروزی انقلاب میفرمود : مواظب باشید ، نگذارید اشتباه مشروطیت تکرار شود . مشروطیت بد نبود . اما بعد از پیروزی اشتباه کردند ، نفوذ بیگانگان را پذیرفتند و به انحراف کشیده شد . همچنین فردا سالروز بمباران شیمیایی هیروشیما-ناکازاکی ، به وسیله ی آمریکایی ها است .سال 1945 میلادی ، یعنی 72 سال قبل . 72 سال قبل ، آمریکایی ها ژاپن را ، ناکازاکی-هیروشیما را بمباران کردند ، 160000 نفر را یا کشته یا مجروح از کار افتاده ساخته بودند . آنوقت اینها دم از حقوق بشر میزنند . اینها ما را متهم به نقض حقوق بشر میکنند . 72 سال قبل سلاح شیمیایی را به کار گرفته علیه بشریت . اما الآن به ما میگوید شما حقندارید فعالیت هسته ای داشته باشید . اگر فعالیت هسته ای کنید ممکن است به سلاح هسته ای دسترسی پیدا کنید. آنها پیشرفته ترش را در اختیار دارند . اگر فرض کنید از باب مثال  کسی سلاح هسته ای الآن به دست بیاورد ، مثلاً 72 سال قبل آمریکا خواهد بود . آنها الآن 72 سال پیش رفتند . آنها از سلاح هسته ایِ نداشته ی ما نمیترسند . بخداآنها از پیشرفت های علمی ما میترسند . نمیخواهند ما روی پای خود بایستیم . میخواهند ما اسیر و ذلیل آنها باشیم . خدایای عزت ما را مستدام و دشمنان ما را ذلیل بگردان . دوشنبه سالروز جهاد دانشگاهی است ، که در سال 1359 به امر امام تشکیل شد . افسوس که متأسفانه حرکت جهاد دانشگاهی را مسئولین ما در سول این مدت جدی نگرفتند . وگرنه جهاد کشاورزی میبایست الآن منشأ اختراعات و اکتشافات بسیار مهم تر و گسترده تار باشد .

سه شنبه سالروز شهادت مظلومانه ی دیپلمات ها ، و شهید خبرنگار ، شهید محمود صارمی است ، به این مناسبت روز خبرنگار نامگذاری شد . انجمن خیّرین کتابخانه ساز در قائم شهر تشکیل شده . دوستان ، مومنین ، هرقدر به کتاب و کتابخوانی کمک کنیم ، قدمی به سوی خیر و خوبی و و به سوی آگاهی و علم و دانش برداشتیم . قطعاً مأجور است در پیشگاه خدای رحمان .

(((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدایی است که این هفته و هفته ی پیش سالگرد شهادت آنها بوده است)))))))))))))))  نثار ارواح این عزیزان صلوات.

گرچه کار ساختمانی بیمارستان رازی متأسفانه چهار سال راکد مانده ، جای گله دارد ؛ اما اخیراً که احداث خط لوله ی گاز از مسیر دامغان به نکا بحمدالله به پایان رسیده که از ده سال قبل شروع شده بود ، جای تشکر و تقدیر دارد . نه تنها مشکل مردم مازندران را حل کرد ، بلکه واقعاً برای نظام ما و برای دولت ما اُفت بود که 7 سال  ترکمنستان بازی در بیاورد ، برای دادن گاز ، ناز بفروشد ، قیمت را کم و زیاد بکند ، با آنکه ما داشتیم گاز ، ولی لوله ی انشعابی کفایت مصرفی مازندران را نداشت  . حالا یک انشعاب دیگری از این مسیر دامغان به نکا صورت گرفته که دست همه ی دست اندرکاران درد نکند ، کار بسیار ارزشمندی است ، هم برای عزت دولت و هم نیازمندی مردم منطقه برطرف شده است .

{{بسم الله الرحمن الرحیم؛والعصر؛ان الانسان لفی خسر؛الا الذین ءامنوا و عملواالصالحات ؛و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر ؛صدق الله العلی العظیم}}

پایان خطبه دوم//

مطالب مرتبط