جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خطبه های نمازجمعه بیست و پنجم دی ماه نود و چهار قائم شهر – آیت الله معلمی


خطبه اوّل :

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجّل فرجهم ؛ سلامٌ علیکم جمیعاً و رَحمَهُ اللهِ و برکاتُه… ؛ أعوذُ بِلّله مِنَ الشَیطانِ الرَّجیم . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ . لا حولَ وَلا قُوَّهَ إلّا بِللّه ألعَلی العَظیم . حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل ، نِعمَ المولَی وَ نِعمَ النّصیر . الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ . ألصّلاهُ وَ السّلامُ عَلی سَیِّدِ النَّبیین ، حَبیبِ إلهِ العالَمینَ أبِی القاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد و علی عِطرَتِهِ وَ أهلِ بَیتِهِ أجمَعین .

قالَ الحَکیمُ  فی کِتابِهِ الکَریم : {{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ؛ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ؛  لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ؛ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ؛ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ؛ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ؛ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ }}

امیدوارم خدای رحمان ، همه ی ما را در دین داری ثابت قدم و استوار بگرداند . همه ی ما را به معارف دین ، به ضوابط دین بهتر از گذشته ، آشنایی عطا بفرماید . خدای رحمان ، همه ی ما را برای پایبندی به ضوابط دین و رعایت موازین تقوا ، پرهیز از گناه ، و انجام واجبات موفق بدارد ؛ گذشتگانمان را ببخشد و بیامرزد ، بیماران را شفا مرحمت بفرماید ،  به برکت صلوات بر محمد و آل محمد .

بعد از سوره ی مبارکه ی کوثر ، به سوره ی کافرون میرسیم . نام این سوره ، برگرفته از همین اولین آیه ، {{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ }} یک اعلامیه ی جهانی ، خدای رحمان ، به حبیبش ، خاتم پیغمبران داد ؛ رسولم ، فرستاده ام ، بگو ، به چه کسی بگوید؟{{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ }} بگو ای کفّار ، {{ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ }}آنچه را که شما پرستش میکنید ، من پرستش نخواهم کرد . چه بود قصه که خدا به پیغمبر تأکید کند ، به کفار بگو ، آنچه را که شما پرستش میکنید من پرستش نمیکنم ؛ این سوره در مکه نازل شده بود ، قبل از هجرت پیغمبر نازل شده بود . دوران قبل از هجرت ، بعد از بعثت ، یعنی سیزده سال پیامبری رسول خدا در مکه روزگار سختی بود ، روزگار تلخی بود ، هم برای پیغمبر ، هم برای مومنین که در اقلیت بودند و تحت فشار مشرکین قرار داشتند . آنها وقتی دیده بودند مشرکین که پیمبر دست بردار نیست و مقاومت میکند ، در نهایت آمده بودند و پیشنهاد سازش را مطرح کردند . گفتند ، حالا شما یک قدری بیا بت ها را پرستش کن و قدری هم ما خدای تو را پرستش میکنیم ، یا اینکه نه ، کنار هم باشیم ، شما خدا را پرستش میکنید ، ما هم بت را پرستش کنیم . {{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ }} مرزبندی جدا . ای کفار ، آنچه را که شما میپرستید ، من نمی پرستم ؛

{{ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ  }} آنچه را که من میپرستم شما هم نمیپرستید ، باز ، آیه تکرار میشود ، برای تأکید قضیه ، {{ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ }} آنچه را که شما پرستش کردید و میکنید ، من هرگز پرستنده ی آنها نیستم . {{ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ؛ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ }} ببینید ، ما الآن دم از این معنا میزنیم که اختلاف را کنار بگذاریم ، مقام معظم رهبری که فرمود همدلی ، از این بیان آقا استفاده بکنیم و همه چیز را فراموش کنیم . اگر منظوراین است که واقعاً همه چیز را فراموش کنیم آنهایی که در فتنه ی هشتاد و هشت ، آب به آسیاب کفّار ریخته بودند ، صادقانه بیایند عذخواهی کنند در محضر ملّت . بگویند ، ای مومنین و ای مردم ، ما اشتباه کردیم . یا اصلاً ما نمیخواستیم این اتفاق بیافتد .  فریب دادند ما را ؛ فریب خوردیم دست در دست دشمن گذاشتیم . بیایند از دشمن و از کفار برائت بجویند ، آنگاه اگر نظام و اگر ملت و رهبری آنها را نپذیرفتند آنوقت گله بکنند . این که دست در دست دشمن گذاشتند ، خواسته یا نا خواسته ، اهداف دشمن را تعقیب کردند در داخل خواسته یا ناخواسته ؛ حالا هم مثلاً توقع داشته باشیم همینجوری سرپوش گذاشته بشود . این نشد {{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ }} ؛ مرزبندی ها باید جدا ؛ باید فاصله شان را از کفار نمایان بسازند . فاصله شان را از عوامل استکبار نمایان بسازند ؛ آنوقت دست برادری و دوستی به همه ی مومنین ، به همه ی باور مندان خدا و قرآن و قیامت و ولایت بدهند .

در فضیلت این سوره ، روایات فراوانی است . خب محتوای این سوره را استحضار پیدا کردید ، حالا به تفصیل بعد وارد میشویم. در اساس معتقدات ، سازش با کفار محکوم است . {{ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ }} . در این انقلاب هم یک چیزهایی اساس است . از جمله ی آنها حمایت از مظلومین . ابراز نفرت از ظالم .  نمیشود انسان مومن به خدا و قرآن باشد ، اما همچنان بخواهد با ظالم رفاقتش را ادامه بدهد . بخواهد با متجاوز روی خوش نشان بدهد . این ها مسائل اصولی و عملی است . از مبانی انقلاب ، حمایت از مظلوم و اظهار تنفر و انزجار از ظالم ، برگرفته از سفارش امیرالمومنین ، امام المتقین ، «کونا لِلظّالمِ خصماً» فرزندانم برای ظالم و متجاوز دشمن باشید . «وَ لِلمظلومِ عوناً» برای مظلومین یار باشید .  در فضیلت این سوره ، دو الی سه روایت را میخوانم. در یک بیانی ، خود خاتم انبیا ، محمد مصطفی فرموده بود : «مَن قَرَأَ یا أیُّها الکافرون فَکَأنَّما قَرَأَ رُبعَ القُرآن» هرکه قل یا ایها الکافرون را بخواند مثل اینکه یک چهارم قرآن را خواند . چرا فرموده مثل اینکه یکچهارم قرآن را خواند ؟  شاید،شاید به این اعتبار یاشد ، تفسیر به رأی نمیکنم ، ولی شاید به این اعتبار باشد که یک چهارم قرآن در ارتباط با هشدار بندگان خدا در ارتباط با شرک ، کفر ، کفّار، برائت جستن از آنها ، و در این سوره ی کافرون ، عصاره ی آن مطالب مفصّل قرآن ، به آنها اشاره شده  . «وَ تَباعَدَتْ عَنْهُ مَرَدَهُ الشَّیْطانِ» شیاطین سرکش ، طغیانگر از این آدم دور میشوند ؛ آدمی که سوره ی مبارکه ی کافرون را تلاوت بکند . حداقل برای آن فرصت باقیمانده تا خوابش ، آن روزش تمام نشده ، آن شبش تمام نشده ، «وَ بَرَأَ مِنَ الشِّرْکِ» با تلاوت و توجه به مفاد این سوره از شرک برائت پیدا میکند . فاصله و جدایی از شرک را سبب میشود . «وَ یُعافى مِنَ الْفَزَعِ الأَکْبَرِ» از فزع اکبر ، یعنی از وحشت و هراس قیامت ، معاف میشود ، در امان میماند ؛ دور شدن شیطان ، تناسب هم دارد با محتوای سوره ؛ محتوای سوره دست رد بر سینه ی مشرکین زدن است . و عوامل مشرکین همان خصلت شیطان را دارند ؛ مثل اینکه همین الان میبینید ، عوامل وابسته به استکبار برای فریب ملت ها و برای گرفتن یار در جهت اهداف خودشان ، این ها همه میشوند عوامل شیطان . آدم میخواهد خلاص بشود از عوامل شیطان ، یک قدری به این سوره ها پناه ببرد .  مخصوصاً همین چهار سوره ، به تعبیر عامیانه ، چهار قل ، {{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ }} {{قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}} {{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ }} {{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ}} ، حالا یکی یکی را بنده عرض میکنم . نجات قیامت هم در گرو پایبندی به موازین توحید است . در این سوره هم نفی شرک و هم اثبات توحید ؛  مردی آمده بود پیش رسول خدا ، عرض کرد یا رسول الله ، چیزی یادم بدهید ، موقع خوابیدن ، بخوانم و بخوابم ؛ رسول خدا فرمود : «إذا أخَذتَ مَضجَعَک» همین که به بسترت رفتی و وارد رخت خوابت شدی ، «فَقرَأ» بخوان : {{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ؛ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ؛ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ؛ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ؛ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ؛ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ }}  « ثُمَّ نُم»

پیغمبر فرمود این سوره را بخوان و سپس بخواب . « ثم نُم علَى خاتمتها»در پایان سوره بخواب ، « فانها براءه من الشرک» اگر از این خواب بیدار نشدی ، اگر مرگت فرارسیده ، مشرک از دنیا نرفتی ، موحّد از دنیا رفتی ؛ مردی به نام جُبَیر بن مَطعَم یا مُطعِم، از صحابه ی رسول خدا بود . در بعضی از قضایا نامش مطرح است ، در قضیه ی روزه ی ماه رمضان هم نامش مطرح است ، این جُبَیر ، آمده بود پیش پیغمبر ، رسول خدا فرمود : « أ تحب یا جبیر إذا خرجت فی سفر أن تکون من أمثل أصحابک هیئه و أکثرهم زادا؟ » ، جُبیر ، نمیخواهی آموزش ببینی ، چیزی یادت بدهم ، که اگر خواستی سفر بروی ، آدم نمونه باشی؟ « من أمثل أصحابک» در میان هم کاروانی ها و هم سفرها نمونه باشی . « و أکثرهم زادا؟ »» بین راه ، دست خالی نمانی ، بین راه ضایع نشوی ، زاد و توشه ات تمام نشود ؛ «قُلتُ نَعَم» گفتم بله یا رسول الله . « فقلت: نعم، بأبی آنت وامی» پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله ؛  « قال: فاقراً هذه السور الخمس» ؛ رسول خدا فرمود میخواهی مسافرت بروی ، این پنج سوره را بخوان . پنج سوره ؛ کدام پنج سوره؟ {{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ}} دومی :{{إذا جاء نصر اللهِ وَ الفَتح}} سوم:{{قُل هُوالله أحد}} چهارم : {{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ }} پنجم {{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ}}. چهار قل بعلاوه ی {{إذا جاء نصر اللهِ وَ الفَتح}} ؛ فرمود این پنج سوره را بخوان ؛ «وَفتَح قِرائَتَکَ بِبِسم اللهِ الرّحمن الرّحیم» قرائتت را هم با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کن، افتتاح کن . «قال جُبَیر ، وَکُنتُ غَیرُ کَثیر المال»جبیر میگوید من مال زیادی نداشتم ، «وَ کُنتُ أخرُجُ مَعَ مَن شاءلله أن أخرُج» خیلی از رفقای دیگر ، مثلن من را نمیپذیرفتند که مثلاً از پیش ، من همسفر هایم را انتخاب بکنم ؛ با توکل به خدا راه می افتادم ، تصادفاً بین راه با هر کسی همراه شده باشم ، «أمّا فَأکونُ أکثَرُهُم هَیئَتاً وَ أمثَلُهُم زاداً»از وقتی که رسول خدا این پنج سوره را آموزشم داد و من قرائت این پنج سوره را مواظبت میکنم در میان همسفرهایم نمونه شدم ، «حَتّی أرجِعُ مِن سَفَری» تا برگردم . یعنی هیچوقت در سفر ، دست خالی هم نمیمانم ، محتاج دیگران هم نمیشوم ، بعنوان یک مسافر نمونه موفق هستم .

 در نهایت ، روایت پایانی ، آقا امام صادق سلام الله علیه فرمود: « کانَ أبی یَقول » پدرم امام باقر میفرمود : {{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ}} رُبعُ القرآن ، سوره ی یا أیُّها الکافرون یک چهارم قرآن است «وَ کانَ إذا فَرَغَ مِنها» میگوید ، پدرم هروقت این سوره را میخواند و از این سوره فراغت پیدا میکرد ، «قال: أعبُدُلله وَحدَه ، قال: أعبُدُلله وَحدَه » .  خدا را بندگی میکنم ، به تنهایی ، خدا را بندگی میکنم به تنهایی ؛ اگر انسان واقعاً با توجه با التفات ، با ایمان ، این آیات را و این سوره را تلاوت بکند ، دیگر به غیر خدا دل نمیبندد ؛ دل به مال دنیا ، دل به مقام دنیا ، دل به جایگاه ، دل به پُست ، هرچه . چون همه ی اینها زوال پذیر است . دل به خدا ببند که لا یزال است .  {{یا أیُّهالّذین آمنواذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا }} ای کسانی که ایمان آوردید ، خدا را یاد کنید ، یاد فراوان ؛ ذکر کثیر ، {{ وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَهً وَ أَصِیلاً}}صبحگاهان ، شامگاهان ، تسبیح الهی بگویید ، به او پناه ببرید ، و از او مدد بخواهید ، شما را یاری کند در انجام واجبات دینی و ترک محرّمات که میشود مصداق تقوا . زاد سفر آخرت برای همه ی اهل ایمان . خدایا ما را موفق بدار .

 {{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ  اللَّهُ الصَّمَدُ  لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ  وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ }}  //  پایان خطبه اوّل-

خطبه دوم :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ  الصّلاه والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقهِ الطّاهره سیّدهِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنهِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجه القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا. صلوات…

عباد الله ، بندگان خدابرادران و خواهران ، نمازگزاران ؛ اوصیکُم وَ نَفسی بِتَقوَاالله ؛ شما و خودم را به توجه به ذات اقدس حق ، خدای رحمان ، تذکر دارم ؛ آنی و لحظه ای از یاد خدا ، یاد مرگ ، یاد پایان کار ، غافل نباشیم؛ امیدوارم خدای رحمان همه ی ما را در مسیر عبودیت و بندگی ، پایبندی به موازین تقوا موفق بدارد ان شاءلله ؛ امروز سالروز ولادت عبد العظیم حسنی است ؛ همین شاه عبد العظیم که معروف است در ری ؛ با چهار واسطه از نسل امام حسن مجتبی است ؛ یعنی پدرش عبد الله ، جدش علی ، جد بالاترش هم حسن ، حسن فرزند زید ، زید فرزند امام حسن مجتبی است . عبدالعظیم حسنی از عالمان و راویان بزرگ حدیث است .مورد خشم و غضب متوکل عباسی و معتز عباسی .عقاید خود را با امام هادی  در میان گذاشت ؛ هم امام رضا را درک کرده بود ، هم امام جواد را و هم امام هادی را . از امام هادی سلام الله علیه نقل شد که فرمود اگر کسی قبر عبد العظیم حسنی را در ری زیارت کند ، گویا یعنی به منزله ؛ گویاقبر حسین بن علی را زیارت کرده است . برا خاطر این که از دودمان پیغمبر ، فرزند شایسته ای بود . سید صالحی بود . خدمت گزار دین و خدمت گزار اهل ایمان بود . مردی به نام ابو حمّاد رازی ، نزد امام هادی رفته بود ؛ مسائلی داشت ، پرسید ، ضمن دریافت پاسخ ، آقا امام هادی به او فرمود هرگاه دچار مشکل شدی و دسترسی به م نداری از عبدالعظیم بپرس و سلام مرا به او برسان ؛ این ابو حمّاد رازی ایرانی بود ؛ دسترسی فرمود اگر به من نداری ، از او که در ری در محله ی موالیان یا به تعبیر امروزی ، حاشیه ی شهر نشین ها ، محله ی فقرا ، خانه داشت و زندگی میکرد . در هر صورت از دودمان رسول خدا نشانه هایی افراد برجسته ای ، در ایران ، آن ایام از شرّ خلفاء عباسی که میگریختند ، به این سمت پناه می آوردند ، ایران ، عموماً به ویژه خصوصاً همین مناطق شمالی و مازندران ، مأمن سادات ، علوی ها و بنی هاشم بوده است ، امیدواریم که ما هم این میراث گرانقدر ولایتداری را همچنان پاس بداریم ، حفظ کنیم ، و به نسل های بعدی هم بسپاریم . خبر دستگیری تفنگداران آمریکایی را شنیدید.هرکسی شنید هم خوشحال شده بود . بعضی ها هم از آزاد کردن این ها عصبانی شدند.نه واقعاً جای عصبانیت هم ندارد ، واقعاً ببینید ، سندی است ، یک تابلویی است این کار ، از هوشیاری در درجه اول ، از هوشیاری نیروهای مسلّح ما ، و در درجه ی دوم حکایت از اقتدار نیروهای مسلّح ما دارد . شب هنگام داخل دل آب ، خلیج فارس ، دریای عظیم ، دو شناور نظامی آمریکا ، این شناور ها مسلّح و مسلسل کالیبر پنجاه ، هر شناوری یکی در قسمت جلو ، و دو تا در دو سمت شناور ، نصب کرده ، آماده ی تیر اندازی هم داشند.هر شناور هم پنج نفر سرنشین ؛ دو تا شناور هم ده نفر مجموعاً . خب این شناور ها از آن ناو هواپیمابر آمریکایی جدا شدند و آمدند.یعنی ناو ، پشتیبان این ها بود . آمدند ورود پیدا کردند به سرزمینی آبی جمهوری اسلامی ایران . حال ، غافل و به اصطلاح بی خبر آمدند ، خیال میکردند ، میایند و برای خودشان اطلاعاتی کسب کنند و فیلمی بردارند و گزارشی تهیه کنند و برگردند . اما هرگز احتمال نمیدادند اینچنین به سرعت در معرض محاصره قرار بگیرند . فرصت کمترین جنبیدن از آنها گرفته شد . در محاصره ، اخطار تسلیم شدن به آنها ارائه شد . دیگر خب چاره ای نداشتند و تسلیم شدند . ببینید ، این وعده ی خداست که فرمود ، اگر آماده باشید ، میترسانید ، این آمادگی شما دشمن را می ترساند ، {{تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ الله وَ عَدُوَّکُم}} . خداوند رعب را به دل دشمن می افکند . اگر مومن کار خودش را انجام بدهد ضعفش را خدا جبران میکند .  همین اتفاق هم افتاد . در خیلی از جا ها . بیابان طبس و در عرصه ی دفاع مقدس ، حالا اینجا مقتدرانه و به موقع ، هوشیاری ، بیداری ، خواب نبودن ، خودش خیلی مسئله ی مهمی است . مقتدرانه این ها در محاصره قرار گرفتند ، فرصت برای فرار نداشتند ، به ناچار تسلیم شدند ، اینها را آوردند تخلیه کردند . البته هم همان لحظه ناو خبردار شد ، و شروع کرد به تهدید کردن که نیروهای جمهوری اسلامی کنار بکشند تا آنها از محاصره   بیرون بیایند و برگردند.وقتی تهدید کردند ، به آنها هم پیشنهاد شد که میخواهید امتحان کنید . میخواهید ما را هدف قرار بدهید بدهید تا ببینید ، به قول معروف که میگفت زدی ضربتی ، ضربتی نوش کن ؛ از ضربت جمهوری اسلامی ، آنهایی که داخل ناو هواپیما بر جنگی آمریکا بودند سخت به هراس افتادند . هم قدر نیروهای مسلحمان را بدانیم ، در حقشان دعا بکنیم ، و از خدای رحمان بخواهیم که اقتدار نظام اسلامی مان را روز افزون بگرداند .

قطع رابطه ی عربستان سعودی با ایران ، پیداست هر رژیم و خانواده ی پلیدی که با اسرائیل دست رفاقت و دوستی دراز میکند ، آن دست نجس است و سزاوار دست دادن به جمهوری اسلامی ایران نیست اصلاً . قطع رابطه ی آل سعود با ایران برای اثبات دوستی با اسرائیل ؛امام چند سال است که فوت شده است ؟ یک وقتی عربستان این کار را کرده بود . این جمله را امام فرمود : «قطع رابطه ی آل سعود با ایران برای اثبات دوستی خود با اسرائیل است .» میخواهد به آنها نشان بدهد که من با شما هستم . باشد ؛ ولی بداند که به سرنوشت ظالمین ان شاءلله به زودی مبتلا خواهد شد . آل پلید سعود . خب این ایام نزدیک است به اجرای برجام . مقام معظم رهبری مدّت ها قبل فرموده بود که:«حتّی اگر مسأله ی هسته ای هم حل شود ، ده ها بهانه ی دیگر برای تحریم و فشار پیش میکشند.» دیدید اخیراً کنگره ی سنا ، باز مصوّبه ای برای ادامه ی تحریم جمهوری اسلامی را مطرح کرد . و آقای اوباما سخاوتمندی کرد و گفت که اگر مصوّب کنند ، من امضا نمیکنم ، و به اصطلاح وتو میکنم . در درون خودشان جنگ زرگری راه می اندازند ؛ برای چه؟برای اینکه تعهداتی را که در برجام پذیرفتند زیر پا بگذارند ؛ معاویه ی نامرد ، این مردانگی را داشت ، صریحاً آمده بود در حضور مردم گفت من قرارداد و معاهده ای که با حسن بن علی امضا کردم همه را زیر پا گذاشتم . اما اینها الآن دولت آمریکا نمی آید بگوید من همه را زیر پا گذاشتم ؛ سنا و کنگره را جلو می اندازد و میگوید آنها مصوّبه کردند . آنها میخواهند ؛ یعنی جنگ زرگری در داخل خودشان ؛ ولی خصلت ، همان خصلت معاویه ؛ پای بند نبود به مواد صلح با امام حسن ، ولی رسماً هم آمد و اعلام کرد که من همه را زیر پا گذاشتم .

پسفردا یکشنبه بیست و هفتم دی ماه سالروز شهادت مظلومانه ی شهید مظلوم ، حجّه الاسلام والمسلمین نوّاب صفوی ، خلیل طهماسبی ، عبدالحسین واحدی ، همین یکشنبه ، یعنی فرداشب نه ، پسفردا شب ؛ شهید ذوالقدر ، در سال هزار و سیصد و سی و چهار ، و همچنین سالروز شهادت آیت الله سید مهدی حکیم در سال هزار و سیصد و شصت و شش ، به دست دژخیمان بعثی در زمان صدام در عراق . سه شنبه سالروز ولادت امام حسن عسکری علیه الصلوَهُ والسلام است . پنجشنبه سالروز وفات حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله علیها ؛ و همچنین سالروز اعدام انقلابی حسنعلی منصور ، به دست شهید مظلوم بخارایی در سال چهل و سه . از جمله مسائل منطقه ای و محلی ، مستحضرید برادران و خواهران ، قصه ی بزرگ انتخابات ؛ یک مرحله از حماسه ی بزرگ حضور ملّت در پیش است . همه ی کسانی که ثبت نام کردند ،  باید بر این باور باشند ، احساس توان در خودشان داشتند ، برای خدمت در این عرصه ، خودشان را عرضه کردند ، اگر احیاناً صاحب اکثریت آرا شدند ، باید به خدا پناه ببرند ، و از خدا مدد بخواهند که خدای رحمان توفیق بدهد بتوانند اعتماد مردم را پاسخ درستی داده باشند ؛ بتوانند انجام وظیفه ی درست نمایند ؛ و اگر حائز اکثریت آرا نشدند ، باید بگویند خدا را شکر ، مسئولیت متوجه ما نشد .  چون اصل ورود ، واجب کفایی است ؛ هر کسی که احساس میکرد توان این کار را دارد ، آمده ، خب به وظیفه ی خودش عمل کرد . اگر رأی نیاورد و اگر به هر دلیلی کنار گذاشته شد . باید راحت باشد به درگاه خدا .لذا آحاد جامعه ی ما هم باید همه را به دیده ی احترام نگاه کنند ، تا مسئولین ذی ربط در پایان بررسی ها تصمیم نهایی خودشان را بگیرند ، و آنچه که تصمیم نهایی شده و انتخابات برگزار میشود در کمال آرامش و متانت بپذیرند . دشمن میخواهد در سایه ی برگزاری انتخابات ، مومنین بدانید ، برادران و خواهران ، حدس نیست ؛ خیال خالی نیست . علائم و نشانه هایی دارد که دشمن میخواهد در سایه ی برگزاری انتخابات جامعه را متشنّج بکند . ولی هشیاری و بصیرت و معرفت بالای ملّت به خواست خدای رحمان برای چنددهمین بار دشمن را مفتضح و رسوا خواهد ساخت و انتخابات را با کمال آرامش ، متانت ، با حفظ وقار ، در خور شأن ملّت انقلابی ایران ، به پایان خواهد برد . امیدواریم که نتیجه ی انتخابات هم برای ملت و برای نظام خیر باشد . دست اندر کاران زحمت میکشند ، واقعاً کار سختی است ، خستگی فکری دارد و خستگی جسمی دارد . شب نخوابیدن دارد . دستگاه های اجرایی و دستگاه های نظارتی ، همه هم باید با حفظ آرامش فرصت را در اختیار مسئولان بگذاریم تا مسئولان تصمیم خودشان را بگیرند و در نهایت هم تا روز هفتم اسفند انتظار بکشیم ، آن روز را استقبال کنیم از صحنه ی انتخابات . چه انتخابات مجلس شورای اسلامی ، چه انتخابات خبرگان ؛ در درجه ی اول ، هر انسانی مسئول عملکرد خویش است ، مومن ، برادر ، خواهر ، آدم دارد حرف میزند مسئول حرف زدن خودش است در پیش خدا . دارد رأی میدهد مسئول رأی دادنش است . حالا یکی ممکن است بگوید که مگر رأی دادن مسئولیت دارد ؟ پس من رأی ندهم .  نه ، رأی ندادن مسئولیتش سنگین تر است . وظیفه رأی دادن است ، سعی کردن بر شناخت ، خود آقا فرمود ؛ آدم سعی خودش را بکند برای شناخت افراد ، به  یک نتیجه ای رسید ، عمل میکند ، خدای رحمان از دل خبر دارد ، از کار آدم خبر دارد ، خدا میداند که من مثلاً سعی کردم شناسایی کنم و آن کسی که لایق تر و سزاوارتر است را رأی بدهم ، من تلاشم را انجام دادم مثاب هستم ، و عدل الهی نیز همین را اقتضا دارد .ولو حتّی اگر خدای نکرده اشتباه هم کرده باشم .

یک نکته عرض کنم ، الآن به واسطه ی پایین آمدن قیمت نفت ،دولت یک قدری مشکل پیدا کرده یا میکند ؛ ان شاءلله مشکل جدی هم نخواهد بود ، از پسش به خواست خدا ملت و دولت به خوبی عبور میکنند ، ولی بعضی از دستگاه های تولیدی و کارخانجات ، حقوق کارگرها را پرداخت نکنند ، این ربطی به دولت ندارد ، کارخانه دارد کار میکند و تولید میکند ، فروش دارد ، باید حقوق کارگر را به موقع پرداخت کند ، متأسفانه الآن سه چهارماه شاید شده باشد ، که بعضی از کارگران نساجی حقوق نمیگیرند ، خبر دارم که فرماندار محترم ، دستگاههای امنیتی سخت دارند پیگیری و تعقیب میکنند ، باید مدیر عامل بداند که کارگر دارد کار میکند و کارخانه تولید دارد. هیچ توجیهی ندارد که الآن حقوقش پرداخت نشود . مثلاً در آشفته بازار سیاسی آنوقت بگویند که دولت مشکل اقتصادی دارد .خب این کار کارخانه چه ربطی به دولت دارد؟ و بخشی از بازنشستگان البرز مرکزی ، آنها هم الآن چند ماه گله دارند که حقوقشان را دریافت نکردند . سزاوار است که منابع اطلاعاتی و امنیتی ، منتقل کنند و پیگیری کنند ، و قطعاً هم خواهند کرد . باید این دستگاه ها ، مدیران مسئولشان متوجه باشند و به هوش باشند . اگر خود کارفرما ها هم حقوق نگیرند مثل خود کارگر ، حقوق آنها هم تأخیر داشته باشد ، آنوقت آدم میتواند تحمل بکند ؛ ولی آنهایی که کادر اداری اند حقوقشان را کافی و مکفی دریافت بکنند ، کارگر زحمتکش بیچاره ، حقش ضایع بشود و تأخیر داشته باشد ، این قابل تحمل نیست . امیدوارم که ان شاءلله با تأکید بیشتری مسئولان ذیربط پیگیر قضیه باشند . امیدواریم که هفته های آینده خبر خوشی را در این زمینه داشته باشیم و مطرح بکنیم .

 ما داخل هفته ی آخر دی ماه ، فقط در سال شصت و پنج ، حد اقل پنجاه شهید داشتیم از همین شهرستان .

(((به تبع هر هفته ، خطبه های حضرت آیت الله معلمی مزّین به نام شهدای شهرستان است که هفته ی ماضی ، سالگرد شهادت ایشان بوده است.))) نثار ارواح این عزیزان همه باهم صلوات…

{{بسم الله الرّحمن الرّحیم  وَالْعَصْرِ. إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}} // پایان خطبه دوم-

 

مطالب مرتبط